مجری می گفت من داستان زندگی پدر ایشان به نام ملا محمد کبیر سلطان آبادی را می خواندم که ایشان چگونه دعا کرد که در حادثه آتش سوزی خرمن های منطقه، از همه سوخت و از ایشان با دعایی که کرد نسوخت. میهمان برنامه گفت داستان به این صورت بود که علما در قدیم بعضا از سهم امام استفاده نمی کردند و خودشان برای امرار معاش زندگی کاری و شغلی داشتند. از جمله بعضی ها زمینی داشتند که می کاشتند و از آن مخارج زندگی خود را تأمین می کردند. در واقعه ای که عده ای برای ضربه زدن به ایشان آتش سوزی راه انداختند تا خرمن ایشان هم بسوزد و ایشان محتاج دیگران شود ایشان از خدا درخواست کرد که خدایا مرا پیش خلق محتاج نکن و دعا کرد و خدا چنان کرد که آنش به خرمن ایشان آسیب نرسانید.
من بدون اینکه به اصل داستان و چگونگی و یا صحت و سقم آن کاری داشته باشم می خواهم بگویم که چگونه دو روایت و یا دو تلقی می تواند از یک عالمی دو چهره بسازد که در اولی او را به عنوان یک فرد خودخواه که فقط خود را می بیند و حاضر است خرمن همه مردم بسوزد و از او نسوزد و دیگری به عنوان فردی که مورد ستم و حسادت واقع شده و از خدا می خواهد که شر بدخواهان را به خودشان برگرداند.
ما در زندگی باید بدانیم که وقتی از کسی واقعه ای را نقل می کنیم هم صحیح روایت کنیم و هم حال و هوا و موقعیت را درست ترسیم کنیم و هم احساسات خود را در آن دخالت ندهیم. و گرنه گاهی اوقات می خواهیم از کسی تعریف کنیم در حالی که او را مذمت کرده ایم و بر عکس. و این باید به صورت فرهنگ در آید که خوشبینی و حسن ظن تا جائیکه واقعیت را قلب نکند باید همواره مد نظر باشد. اگر حسن ظن در جامعه حاکم بود اینقدر زمینه غیبت فراهم نبود و تشویق و ترغیب برای انجام کار خیر نیز فراهم تر بود.

در سیما و در عصر سیزده خرداد ماه سال 1396 در شبکه قرآن مجری با میهمان برنامه در مورد پدر آیه الله آقا ضیاء الدین عراقی که از علمای به نام و استاد بسیاری از بزرگان عصر حاضر بوده است و هم اکنون مسجدی هم به نام ایشان در میدان ارک اراک دایر است، بحث می کردند. ...
کد خبر 673556
نظر شما