مریم هدیه لو
روز گذشته وزارت خارجه مصر با احضار حسین رجبی، سرپرست دفتر حفاظت از منافع ایران در قاهره، اعتراض رسمی خود را نسبت به آنچه که اظهارات خصمانه مقامات جمهوری اسلامی و مداخله در امور داخلی مصر خوانده به وی ابلاغ کرده است. در این ملاقات، محمد الزرقانی، معاون وزارت امور خارجه مصر در امور کشورهای آسیایی، از اظهارات برخی مقامات ایرانی در مورد بازداشت شماری از اعضای جنبش حزبالله لبنان در مصر ابراز ناخرسندی شدید کرد. به گفته این مقام مصری، چند تن از مقامات دولت ایران افشاگریهای اخیر مصر در مورد "توطئه حزبالله" برای بیثباتی این کشور را بیپایه و اساس و مضحک توصیف کردهاند و دولت و ملت مصر این نوع اظهار نظرها را مداخله آشکار در امور داخلی کشور خود تلقی میکنند.
از سال 1979 که روابط ایران و مصر با فرمان امام خمینی (ره) قطع شد تا به حال هیچ رابطه دیپلماتیکی میان ایران و مصر وجود نداشته است.
دکتر ماکان عیدیپور عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد و کارشناس مطالعات بینالملل به «خبر» میگوید که «مصرفعلی همان مصری نیست که ما رابطهمان را با آن قطع کردیم. 30 سال قبل مصربه نوعی رهبر سیاسی جهان عرب بود ولی این کشور در حال حاضر نه تنها رهبر سیاسی جهان عرب نیست بلکه تا حد زیادی حتی محوریت فرهنگی خود را نیز از دست داده است. بنابراین اظهارات این کشور در شرایط فعلی در مقابل ایران چندان نگرانکننده نیست اما میتواند قابل تأمل باشد؛ وقتی پای اسرائیل و انرژی هستهای در میان است. . .
در مورد رابطه ایران و مصر، با وجود چراغ سبزهای متعدد مسئولین ایرانی در چند سال اخیر این کشور چندان تمایلی برای ایجاد رابطه با ایران از خود نشان نداد و در واقع به جای پذیرش این موقعیت پیش شرط هم گذاشتند، این به چه معنایی است؟
باید گفت که ایران در عراق منافع بسیار متضادی با مصر دارد، یعنی مصریها به هیچ وجه طرفدار حکومت شیعه در عراق و طرفدار قدرت گرفتن حکومت حزبالله در لبنان نیستند و همه تلاش خود را میکنند که با گروههای مخالف دولت همکاری کنند.
مصریها رابطه بسیارخوبی با جنبش مخالف حزبالله در لبنان با رهبریت سعد حریری دارند و درعین حال در عراق نیز گروههای سکولار عربی و سایر جنبشهای سنی را مورد حمایت قرار میدهد.
همچنین بر خلاف ایران، مصر با اسرائیل همکاریهای نزدیکی دارد و در حفظ حکومت ملک عبدالله اردن به وی کمک میکنند زیرا اردن درگیر مسائل جمعیتی است و ساختار اجتماعی این کشور با حدود 70 درصد جمعیت فلسطینی ساختار بسیار لرزانی است که میتواند دستخوش تغییراتی که در فلسطین رخ داد شود. در واقع مصریها چنین جبههای را نسبت به ایران دارند.
بنابر این منطقی است که چندان تمایلی برای ایجاد رابطه با ایران احساس نمیکند؟ اما گویا روی مسایل هستهای ایران کمی حساس شده است که البته با توجه به به رابطهاش با اسراییل چندان هم بعید به نظر نمیرسد. فکر میکنید اظهارات ضد ایرانی مقامات مصری بیشتر ناشی از چیست؟
اتهامی که به ایران میزنند به این دلیل است که یک ایران مسلح به سلاح هستهای قادر به رویارویی با اسرائیل به عنوان یک کشور هستهای است و این مسئله در واقع پایانی برای اهمیت وجودی مصر در منطقه بوده و ایران را تبدیل به تنها کشور اسلامی میکند که قادر است در برابر اسرائیل قرار بگیرد.
مصر داعیه ژاندارمی جهان عرب است ومعتقد است به علت روابط خوبی با اسرائیل، قویترین ارتش عرب است.
ایران و مصر منافع بسیار متضادی درعراق و فلسطین و سایر حوزههای درگیر در خاورمیانه دارند. یعنی مصریها اصلاً طرفدار حکومت شیعه در عراق نیستند.
هستهای شدن ایران موجب میشود تا حمایت ایران از گروههای مختلف سیاسی در کشورهای مختلف عربی تقریباً غیرقابل پاسختر شود. کشورهای دیگر از ناحیه ایران احساس ترس نظامی میکنند ولی مصریها در حال حاضر این احساس را به دلیل ارتباط با اسرائیل و آمریکا، ندارند و از نظر تسلیحاتی نیزخود را مجهز میدانند.
مصر بسیار نگران تأثیری است که ایران میتواند بر مردم کوچه و بازار مصر بگذارد. مردم مصر بسیار از حاکمان خودشان مایوسند تا جایی که شیخ حسن نصرالله و دکتر احمدینژاد محبوبترین چهرههای سیاسی در مصر هستند که یک شیعه است و در مصر حسنی مبارک با آریل شارون مقایسه میشود.
بنابر این حکومت مصر از مخالفت با ایران، در پی مواجهه با تقاضاهای داخلیاش است؟
رابطه با مصر چه نفعی برای ایران دارد؟ و چه تأثیری در مناسبات منطقهای میگذارد؟
برای ما امروز رابطه با هیچ کشوری مضر نیست منتها اهمیت خاص مصر فقط به این دلیل است که شاید ما با نزدیکی دیپلماتیک با مصر بتوانیم قدری از فعالیتهای مخربی که مصر علیه ما در منطقه انجام میدهد را مهار کنیم. یعنی نقش مصر را در لبنان کمرنگتر کنیم زیرا اگر مصر با ایران رابطه مستقیمی داشته باشد قطعاً به دنبال حمایت واضح از گروههای مخالف ایران در لبنان نمیرودو در عراق نیزکمتر شیطنت خواهد کرد و مهمتر از همه اسرائیل را در منطقه به انزوا خواهد برد. ایران از رابطه با کشورهای عربی همپیمان با اسرائیل بیشتر به دنبال منزوی کردن اسرائیل در منطقه است. کاری که اسرائیل نیز در مقابل ایران به دنبال آن است. یعنی دقیقاً یک استراتژی مشترک توسط ایران و اسرائیل در منطقه دنبال میشود.
بنابراین رابطه با مصر برای اینکه ایران بهتر قادر به حمایت از آرمان فلسطین باشد مهم است؟
شکل گرفتن این اتحاد برای ایران موجب ایجاد چه هزینهای است؟
ایران میبایست از یک سری مسائل کوچک مانند اسم یک خیابان یا اسم یک شخصیت نیز کوتاه بیاید زیرا مهمترین خطوط اندیشههای امام حفظ انقلاب اسلامی بوده است و اگر برای انقلاب اسلامی مصلحت باشد که با کشوری مانند مصر رابطه برقرار کنیم تا منفعت بزرگتری مثلاً عدم وفاق در منطقه خاورمیانه در مورد برنامه هستهای ایران وجود داشته باشد برای ما سودمندتر است کما این که ما حاضر شدهایم برای حفظ انقلاب اسلامی با آمریکا نیز رابطه برقرار کنیم و مصر ازاین بابت از آمریکا بدتر نیست.
نظر شما