۰ نفر
۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۴

مسعود فراستی

«وقتی همه خوابیم» دو نیمه فیلم است با یک بلیت: یک نصفه فیلم‌انتلکت - برای مخاطب خاص - و یک نصفه فیلمفارسی - برای مخاطب عام.

فیلم اول، اندرمصائب فیلمسازی روشنفکر است که مثلاً دارد یک فیلم استیلیزه تریلر معمایی تلخ - شبه‌هیچکاکی - می‌سازد با تکنیکی مرعوب‌گر (با دوربینی عصبی و چرخشی، با میزانسن‌های تصنعی و بازی‌های غلوآمیز، قاب‌بندی با عمق میدان، استفاده از لنزهای تله و واید و فلو فوکوس‌های بی‌ربط‌ با مونتاژ سریع و موسیقی پرتنش برنارد هرمنی) بر محور شخصیت‌پردازی - یا دقیق‌تر تیپ‌سازی - قهرمان زن مبتنی بر کلوزآپ و مونولوگ‌های سطحی و شعاری وراج روشنفکرانه، که در آخر به سبک کیمیایی، لات‌بازی درمی‌آورد و هذیانی خون به‌پا می‌کند‌ و برای سینما مرثیه‌سرایی می‌کند؛ اما با چنان پرداخت مضحکی که لحن جدی این نیمه‌فیلم، نیمه فانتزی می‌شود.

جالب است آدم‌های این نیمة روشنفکرانه، از قهرمان زن تا مرد از زندان آزاد شده، همه بیضایی‌اند - با ادبیات و لحن و نخوت او.

فیلم دوم، ظاهراً به دلیل هجوم تهیه‌کننده «سرمایه‌سالار» برای استحاله فیلم اول، یک نیمه فیلمفارسی پشت‌صحنه‌ای است با لحن هجوآلود و کاریکاتوری، اما کاریکاتوری عقب‌مانده از فیلمفارسی‌های دیروز و پریروز - نه امروز.

جالب اینکه فیلم دوم قابل تحمل‌تر از فیلم اول از آب درآمده و فروش فیلم هم مدیون آن است.

همین‌جا بگوییم چرا باید از فیلم اول و فیلمسازش حمایت کنیم و برایش دل بسوزانیم؛ اگر آن فیلم تماماً ساخته می‌شد که خزعبلی بیش نبود و با فحش و سوت و هو‌کردن تماشاگر مواجه می‌شد. ببخشید دوستان فیلمساز عزیز و «مؤلف‌»گرا، سکانس پایانی آن فیلم هم که همین‌جا ساخته‌ شده! پس اصلاً علت وجودی فیلم چیست - و این واکنش عصبی؟

شکایت و اعتراض فیلمساز - چه فیلمساز روشنفکر فیلم اول و چه بیضایی - به تحمیل بازیگر است. خود حضرتش مگر همسر گرامی را به عنوان بازیگر - چه بازیگر بدی - سال‌ها به ما تحمیل نکرده؟

متأسفم که باید بگویم «همه خوابیم» فیلمی منفعل، تحقیرآمیز، خودآزار و ترحم‌انگیز است که با ژست روشنفکری («سینما آری، حواشی‌اش نه») جایزه می‌گیرد اما از حواشی (پشت‌صحنه فیلمفارسی) نان می‌خورد. جایزه تماشاگر در جشنواره فجر هم از آن حرف‌هاست. می‌ماند این سؤال که با هزینه - و با این همه اسپانسر و... - این شاهکار خودزنی نمی‌شد یک فیلم «بیضایی‌وار» ساخت؟ مگر اینکه چیزی در چنته نباشد - و مسئله‌ای.

کد خبر 7394

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهرداد IR ۲۱:۳۰ - ۱۳۸۸/۰۲/۱۱
    0 1
    این بد ترین نقدی بود که تابه حال تو زندگیم خوانده بودم! آقای فراستی بیشتر مطالعه کنید

آخرین اخبار