امروزه ما در جامعه ایران با بحرانهای اجتماعی از قبیل سرخوردگیها، یأسها و ناامیدیها دست به گریبان هستیم.واقعیت این است که جامعه ما از لحاظ روحی و روانی در شرایط خوبی به سر نمیبرد. در این خوب نبودن، مسائل اقتصادی و سیاسی دخیل بودهاند و جامعه به نحوی دنبال یک نفر میگردد. اگر جامعه به جایی رسید که بخواهد به نحوی خود را تخلیه کند آن وقت مسائل اعتقادی یکی از سهلترین و قویترین مفاهیمی است که میتواند جریان سازی بکند. ما به شدت نیاز داریم که مسأله امید و روحیه را در ابعاد سیاسی و اقتصادی در جامعه بالا ببریم. جامعه مأیوس، طبیعیترین بستر بروز اعتقادات غلط است.
این امر کاملاً روانشناختی اجتماعی است. به همین دلیل است که برخی گرایش های احساسی و روانی در برخی مداح ها و منبری ها شیوع پیدا می کند و می خواهد که پاسخگوی بحران های جاری شود. آنها با برخی گفتارهای احساسی می خواهند که امید آفرینی کنند اگرچه آنچه نتیجه این برخوردها می شود نوعی انحرافات عقیدتی و دینی است.
برای مثال برخی از آقایان مداح یا منبری می گویند این مجلس به امضای امام زمان رسیده است. شأن این عزیزان و بزرگواران محفوظ؛ ولی اینکه میگویند اگر چنان باشد امام زمان وارد مجلس میشود، این یک امید و اعتقاد است. قصد من هم تخریب این اعتقادات نیست .
باید ایمان داشت که بعضی دلها در نیمه شبها برخی پیامها را میگیرند. مگر ما آن جریان شیخ مفید و سیدبنطاووس را منکریم؟ مگر ما آن کسی را که در طول شبانهروز با حضور دل راه را میپیماید منکر هستیم؟ این نکته که (اعتقاد ما) روح، جان، قوت وجود ماست. اما این مسائل بحث تبلیغی نیست.
اگر امام زمان صرفاً در جشنها، احساسها، گریهها و در ندبهها تحلیل و تعریف بشود، ما قطعاً نمیتوانیم آن مبانی که حضرت ولیعصر (عج ) بدنبال تحقق آن است را در جامعه جا بیاندازیم، به همین دلیل احساسات گرایی در جامعه ما باعث بسیاری از آسیب ها شده است که با همراهی تبلیغات بسیار وسیع و آهنگسازی و احساس محوری دایره آسیب های دینی جامعه را بالا برده است.
نظر شما