یوزی آراد، یکی از مقامات بلند پاینه احتمالاً سابق آژانس جاسوسی اسرائیل، موساد - معتمدترین مشاور ارشد بینامین نتانیاهو - سابقاً به سایهنشینی و اعمال نفوذ پنهان عادت داشت.
اما گویا این رویه به سرعت در حال تغییر است. چرا که همراهی او با نتانیاهو در سفر اخیرش به واشنگتن نشان از این دارد که این جاسوس سابق در آمادهسازی او برای ملاقات با اوباما که به دنبال ایجاد پیشرفتی در صلح خاورمیانه است، نقشی اساسی داشته است.
آقای آراد که به تازگی به عنوان رئیس شورای امنیت ملی اسرائیل که مجدد جان گرفته، منصوب شده موظف است بر سازمانی نظارت کند که بنیامین نتانیاهو آن را اس و اساس امنیت و سیاست خارجی کابینه جدیدش میشناسد.
امیر آرن یک تحلیلگیر نظامی معتقد است با توجه به ائتلاف بیثباتی که نتانیاهو تشکیل داده، آقای آراد یک مشاور قدرتمند برای یک کابینه ضعیف محسوب میشود.
آراد از آن دسته مخالفان سرسخت تشکیل کشور مستقل فلسطینی و از طرفداران پرو پاقرص اقدام نظامی علیه ایران است، موضعگیریهایی که همه آنها را با نتانیاهو در میان گذاشته و همه آنها احتمالاً مسبب مواجهههای احتمالی چند ماه آینده آنها با دولت اوباما خواهدبود.
آراد همچنین یکی از تنها چند شخصیت بلند پایه معدود اسرائیلی حاضر در برنامه کاری مخصوص نتانیاهو درباره ایران است که به شدت روی مسئله هستهای ایران کار میکند و مسئول طرح یک استراتژی برای برخورد با تهران است که علاقمند به دستیابی به سلاحهای اتمی است.
این افکار برخی را در اسرائیل ناراحت کرده. نگاه جنگطلبانه آراد که او را برای نتانیاهو شخصیتی ناگزیر از همکاری ساخته، در داخل اسرائیل نیز مخالفان سطح بالایی را برای او تراشیده است.
آریک کامرون، بنیانگذار مؤسسه دموکراسی اسرائیل، طرح " تبادل سرزمین" آراد را که منجر به محرومیت اقلیت فلسطینی از شهروندیشان میشود "نژادپرستانه " خوانده است.
آلون لیل، یکی از مدیران سابق وزرارت خارجه اسرائیل، تلاشهای اخیر آراد برای بیرون آمدن از مذاکرات اخیر با سوریه و تأکید او بر ادامه اشغال بلندیهای جولان را " خندهدار و شیطنتآمیز " خوانده است.
در سال 2007، پیش از اینکه او در جامعه سیاسی اینگونه شناخته شود، آقای اراد دائماً با به کار بردن این عبارت که " ]حمله به ایران[بسیار سادهتر از آن است که فکر میکنید " در تنور شایعات نگرانکننده درخصوص برنامه اسرائیل برای حمله نظامی به تهران میدمید. او حتی بارها تأکید کرده بود که حمله به اهداف دور دست غیر نظامی ایران نیز مجاز است.
نتانیاهو به نشانه اعتمادی که به این آقا دارد، آراد را به عنوان مشاور امنیت ملی خود منصوب کرده، پستی که او باید دائماً به خاطر آن با آمریکاییها در ارتباط تنگاتنگ باشد، و این خطر که ممکن است رفتار او یک بحران دیپلماتیک را با کاخ سفید اوباما پدید آورد همواره محتمل است. این در حالی است که دولت بوش ورود او را به آمریکا به خاطر دخالت داشتن در یک رسوایی جاسوسی ممنوع کرده بود. لری فرانکلین، یک مقام پنتاگون که به اتهام دادن اطلاعات طبقهبندی شده درباره ایران به آیپک در سال 2006 زندانی شد، اعتراف کرده بود که در این خصوص چندین بار با یوزی آراد ملاقات کرده است.
در آوریل گذشته وقتی هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا برای دیدار با نتانیاهو که به تازگی نخستوزیر شده بود، وارد بیتالمقدس شد با دیدن نام یوزی آراد در میان اعضایی که نامشان در دیدار با او آمده بود ابراز ناخرسندی کرد و نتانیاهو در آن زمان مجبور شد او را با سالای مریدور، سفیر اسرائیل در آمریکا عوض کند، کسی که چند روز بعد از سمتش استعفا داد.
از آن زمان تاکنون اما دولت اوباما ویزای آراد را مسترد کرده و با تغییر نگرش سیاسی او موافقت کرده است و او دستکم میتواند مرتباً با همتای نه چندان سازگار خود جیمز جونز ملاقات کند.
آراد 20 سال از عمر خود را در موساد گذرانده و تا پیش از اینکه یک باره توسط نتانیاهو در اولین کابینهاش در دهه نود به عنوان مشاور ارشد سیاست خارجی منصوب شود، بیشتر آن 20 سال را نیز در بخش اطلاعات بوده است.
او بیشتر از هر زمان دیگری با تشکیل یک مؤسسه سیاستگذاری و اتاق فکر در مرکز چندگانه علمی هرزیلیا، مشهور شد. در همانجا بود که جاسوس احتمالاً سابق ،یک کنفرانس سالانه را به منظور " توازن امنیت ملی اسرائیل" به راه انداخت که در تاریخ اسرائیل نمونه نداشت و توانست شخصیتهای سیاسی، دیپلماتها و حتی مهمانان بلند پایه آمریکایی را گرد خود جمع کند.
از اولین کنفرانس در سال 2000 به این سو بود که او توانست مهمترین موضوعات امنیتی را که احتمالا اسرائیل با آنها مواجه خواهد شد را از زاویه دید خود به دیگران دیکته کند. از جمله این موارد خطری بود که اسرائیل از ناحیه جمعیت شناختی اعراب فلسطینی باید در نظر میگرفت، چه آنها که در داخل سرزمینهای اشغالی در حال رشد و نمو و زاد و ولد بودند و شهروند اسرائیل محسوب میشدند و چه آنها که در بیرون آن زندگی میکردند و دوم خطر دست یابی ایران به بمب اتم بود که میتوانست تهدیدی جدی برای سلطه اسرائیل بر منطقه محسوب شود.
آراد اخیراً در یک اظهار نظر کاملاً خصمانه در خصوص تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی به صراحت به یک مصاحبهکننده گفت: " ما به دنبال آنیم که از شر جمعیت فلسطینیها خلاص شویم نه اینکه زمین از دست بدهیم."
او همچنین پیشنهاد داده است که فلسطینیها بیشتر از اینکه به مقوله " هر فرد یک رأی " فکر کنند به شعار " هر مرد یک کار" فکر کنندو اینگونه به رهبران خود فشار بیاورند تا آنها نیز به فکر کنترل موالید باشند و اینگونه جمعیت فلسطینیها هر روز زیاد وزیادتر نشود.
اوحتی یک طرح بسیار پیچیده مشترک میان اسرائیل- مصر و تشکیلات خودگردان ارائه داده است که در آن بسیاری از فلسطینیها مجبور شوند از کرانه باختری در صحرای سینا کوچ کرده و در صحرای سینااسکان داده شوند تا بخشهای دیگر از کرانه باختری در اختیار اسرائیلیها قرار گیرد.
اما نفرت اصلی او نسبت به ایران است- یک دشمنی آشکار که نخستوزیر نتانیاهو نیز در آن با او سهیم است. در گذشته او خواستار اعمال شدیدترین اقدامات بازدارنده در برابر ایران شده بود، طرح او حتی شامل حمله هوایی به هر جا و هر چیز با ارزش در ایران، از جمله مکانهای مقدس بود.
به همین خاطر بود که هفته گذشته به محض اینکه هواپیمای نتانیاهو درواشنگتن به زمین نشست آقای آراد تهران را بزرگترین تهدید موجود برای اسرائیل معرفی کرد و گفت: " همه انتخابها در برابر این تهدید روی میز است"
ساندی تایمز 20 می2009 ترجمه محمدرضا نوروزپور
روزنامه نگار معروف انگلیسی و کارشناس امور خاورمیانه.
نظر شما