این کمکاری در تصویرسازی فتح خرمشهر از نظر من بیشتر به ذات بشر بر میگردد. بشر همواره در زندگی به دنبال مسائل تراژیک بوده و در اوج تراژدیها است که انسانها به وحدت میرسند. به عنوان یک مثال ساده و دمدستی در مراسمهای عزاداری ما کمتر شاهد دعوا و درگیری هستیم اما بر عکس در عروسیها کم پیش میآید که دعوایی رخ ندهد. ملت ما از جنگ آسیب فراوانی دید و تأثیر این آسیب خیلی وحشتناک بود.
اگر بخواهیم به شکل ریشهای این موضوع را بررسی کنیم به این واقعیت میرسیم که ریشه هشت سال دفاع مقدس مظلومیت ما بود. ما نجنگیدیم و فقط دفاع کردیم. در این دفاع بچههای ما با توجه به فرهنگ عاشورایی به جبههها رفتند و شهید شدند.
این مظلومیت را در قضیه نپرداختن به واقعه فتح خرمشهر در سینما خیلی مؤثر میدانم. شما واقعه عاشورا را هم که در نظر بگیرید متوجه میشوید بعد از این واقعه اتفاقهای خوبی رخ داد و حتی در لحظات اوج واقعه عاشورا و آن حوادث دردناک لحظات درخشانی وجود داشته است اما باز همه به آن تراژدی اشاره میکنند. این چیزی که من میگویم خیلی عمیق، ریشهای و ناخودآگاه است. البته این ماجرا میتواند منشأ بیرونی هم داشته باشد. مثلاً کل فیلمهایی که در سال با موضوع دفاع مقدس ساخته میشود مگر چقدر است. چون این فیلمها کم هستند و به شکل گلچین شده به سراغ آن میروند طبیعی است که یک چیزهایی را از دست بدهند و از ان طرف به یک چیزهایی اشاره کنند.
اگر ما سالی 90 فیلم میساختیم و از این تعداد 50 فیلم مربوط به دفاع مقدس بود قطعاً موضوع آزادسازی خرمشهر هم جزو این موضوعات بود اما به قدری این فیلمها کم و انگشتشمار است که نمیشود انتظاری بیش از این داشت. خود من فیلم بعدیام درباره عملیات نصر است.
عملیاتی که مسائل تراژیک بسیاری در خود دارد. این همان عملیاتی است که شهید علمالهدی در آن شربت شهادت نوشید. عملیات نصر عملیات پیروزمندانهای نبود اما چون وقتمان کم است و حمایت آنچنانی هم نمیبینیم ناخوداگاه به سراغ تراژیکترین داستان موجود میرویم تا تأثیرگذارتر باشد.
کارگردان سینمای دفاع مقدس
نظر شما