عکس‌های صحنه و پشت صحنه یک برنامه قدیمی تلویزیون/ دیدار از کوچه اکبر نمایشی

یادش بخیر... من اون موقع 8 سالم بود... دیگر عروسکاش عبارت بود از:: کلثوم ننه- آقای روشن سر- زبون دراز و ..... البته اونزمان من کوچیک بودم و درست نمیدونم رسانه ها چی گفتن ولی به روایتی اون موقع شایع شده بود که مادر آریا و پوپک در یک تصادف از دنیا رفته اند و آریا هم نابینا شده.... حالا اگه ممکنه ادرس اینترنتی بدین از اون هنرمندا ممنون میشیم یا اینکه باهاشون مصاحبه کنین یا صدا و سیما تو برنامه های مرور خاطرات قدیمی، تکهخ هایی از اونو پخش کنه خوبه ... واسه هم سن و سالای من تجدید خاطره ای میشه

عید اومد ما لختیم رفتیم به اوسا گفتیم اوسا زد در گوشم اخ گوشم اخ گوشم........

بسیار برنامه مزخرف و چرندی بود. بدبخت هایی بودیم ما بیچاره ها که در آن سالهای دهه 60 و از ناچاری، چنین برنامه هایی را تحمل می کردیم. همه ش چرت و پرت بود: چیمچه بالا چیم استکان، چیم استکان چیمچه بالا !

هی..ی..ی.. یادش بخیر.....ما دهه پنجاهی ها نسل سوخته ای هستیم بین دنیای کودکی ودنیای سیاست... یکی ما رو به اون دوران برگردونه...ما از کودکیمون چیزی نفهمیدیم...تظاهرات جنگ گرانی تورم تحریم....مرگ این بود قصه زندگی ما

دلم گرفت...

یادش بخیر... کلثوم ننه و بدجنس... زبون دراز و کل این برنامه... آدم باورش نمیشه چقدر زود گذشت... سال های پخش این برنامه من سه چهار ساله بودم و هیچوقت اسم برنامه یادم نبود اما یک تصویر کلی از این برنامه و یکی دوتا کاراکترش یادم بود... یاد بچگی ها بخیر

من همیشه آرزو داشتم که یه روزی برنامه های دوران کودکیم رو بتونم دوباره ببینم که خونه عروسکها هم از اون برنامه های خاطره انگیز منه . منم الان 40 سالمه و هیچوقت تماشای این برنامه رو اون هم با تاویزیون 14 اینچ سیاه و سفید یادم نمیره.... یادش بخیر