چند نکته درباره سلبریتی ستیزان دیروز و سلبریتی پرستان امروز

حضور سلبریتی ها در برنامه های تلویزیونی باعث شد تا حرف و حدیث های بسیاری در این باره مطرح شود. حرف آقای جبلی که این ها خودشان رفته بودند و دوباره خودشان برگشتند را اصلا جدی نمی گیریم که جایی هم برای جدی گرفتن ندارد. سرزنش دست اندرکاران جدید تلویزیون هم جز آن که بر لجاجت صدا و سیمایی ها بیفزاید حاصل دیگری در پی نخواهد داشت.

همین که دوستان مدعی فهمیدند فاصله شعار تا عمل چه قدر است کافی است، هرچند برای رسیدن به این فهم هزینه های بسیاری پرداخت شد اما امیدوارم واقعا این درک و فهم حاصل شده باشد که اگر شده باشد جای شکر دارد. هرچند اغلب این هزینه ها از جیب من و شما پرداخته می شود اما فعلا چاره ای نیست و باید دعا کنیم آن هایی که کاره ای هستند بیش از آن که دیر شود بفهمند آنچه را که باید بفهمند. یادتان هست معجزه هزاره سوم را که در سال های اولیه ریاست جمهوری اش می خواست تکلیف جهان را مشخص کند و برای زمین و زمان رجز می خواند و قطعنامه ها را کاغذپاره ای بیش نمی دانست و گمان می کرد جدی جدی آمده است تا همه معضلات بشریت را حل کند؟ و باز یادتان هست که هرچه به سال های آخر ریاست جمهوری اش نزدیک شد بیشتر و بیشتر فهمید فاصله شعار تا عمل چه قدر است و البته تا بیاید کاملا ملتفت شود ماجرا از چه قرار بوده خر رفت و رسن برد؟ بله،‌آن بارهم هزینه سر عقل آمدن معجزه هزاره سوم را این مردم بیچاره دادند. و اصلا همیشه تاریخ و در همه جای دنیا هزینه آزمون و خطای اهل سیاست را مردم بیچاره می دهند. فقط باید دعا کرد اهل سیاست زودتر سر عقل بیایند تا این هزینه کمتر شود وگرنه روزگار اگر تصمیم بگیرد این جماعت را سر عقل بیاورد دیگر به هزینه و این حرف ها فکر نمی کند و به هر قیمتی خواهد کرد آنچه باید کرد.

بحث بر سر درستی یا نادرستی استفاده از سلبریتی جماعت نیست بلکه بحث بر سر فهم رسانه و اقتضائات آن و گریزناپذیری از برخی تصمیمات و با خودآگاهی به سراغ آن ها رفتن است تا دست کم ضرر و زیان کمتری به مخاطب برسد و اگر هم چاره ای جز گردن نهادن به این ضرر و زیان ها نیست کسی گمان نکند با شعار و عربده می توان حقیقت را وارونه جلوه داد. روزگار ما روزگار سلطنت سلبریتی هاست. در همه جای جهان. در ابتدای انقلاب خیلی ها با شعار مبارزه با ستاره پروری و سوپراستاری خواستند تا طرحی نو درافکنند و ریشه سلبریتی بازی را در یک مملکت انقلابی بخشکانند اما خیلی زود فهمیدند کار با این حرف ها پیش نمی رود. البته اگر از همان ابتدا به کره شمالی و دیگر رفقا اقتدا می کردند شاید می توانستند از آن بگیر و ببندها طرفی بربندند اما این جا ایران بود و از ابتدای انقلاب هم قرار بر این بود تا همان قدر که با فرنگی مآبی و غربزدگی مبارزه می شود به همان اندازه هم با زمره عبوس و متحجران مرزبندی داشته باشیم. هنوز هم دعوا بر سر همین مفاهیم است. سهم مبارزه با شیفتگان تجددمآبی به اندازه کافی ادا شد اما متحجران زورشان خیلی زیادتر از این حرف ها بود. این پایداری چی ها و امثال این ها بازمانده همان نگاه متحجرانه ای اند که آموزگاران انقلاب همیشه از دست آن ها به فغان بودند. با این حال فرادستان با مردمی سر و کار داشتند که حاضر بودند هرجور مصیبتی را به جان بخرند اما زیر بار ممنوعیت ترانه و ویدئو و ماهواره و شلوار لی و معجون! نروند. درست مثل همین امروز که به هیچ قیمتی زیر بار فیلتر شدن فضای مجازی نمی روند. مردمی که اگرچه با شعارهایی مثل بازگشت به خویشتن و پاسداری از هویت قومی و دینی هیچ مشکلی نداشتند اما این شعارها را در تضاد با سازگاری داشتن با جهان امروز نمی دیدند و پیش از آن که روشنفکران دینی و غیر دینی از آشتی سنت و تجدد سخن بگویند آن ها در عالم خود با این مفاهیم کنار آمده بودند. پیداست که در این جا مراد از مردم اکثر آن ها هستند و برای این که از مردم به معنای کلی و موهوم استفاده نکنم شما را به نتایج انتخابات ارجاع می دهم. مردمی که هرگاه حق انتخاب داشته اند اغلبشان به کسانی رای داده اند که آدم های متحجری نبوده اند و با جهان سر دشمنی نداشته اند.

دوستان مدعی باید تا الان فهمیده باشند که نه سلبریتی پرستی چاره کار است و نه سلبریتی ستیزی. باید حد و اندازه نگاه داشت. نه مثل بعضی از دوره ها باید انتظار داشت که سلبریتی جور علمای دینی و فعالان سیاسی و معلمان اخلاق را بکشد و نه مثل اوایل کار این دوستان باید سلبریتی را صرفا به جرم سلبریتی بودن از فعالیت معمول و مرسومش محروم کرد. این را هم باید فهمید که برنامه سازی یک فن و یک هنر است و صرفا با آوردن یک چهره نمی توان سبب توفیق یک برنامه شد. با پول پاشی هم نمی توان پرده ای بر سر صد عیب نهان و آشکار پوشاند. باید متواضع بود. سخن منتقدان را شنید. اهل فرهنگ را حرمت نهاد. و مهم تر از این باید دست کم با خود صادق بود. کسی از این دوستان توقع ندارد حالا که به دیوار خورده اند از مردم عذرخواهی کنند و بگویند ببخشید که با شما لج کردیم و شعارهایی دادیم که در عمل قابل اجرا نبودند. اما برای دوام و قوام خودشان هم که شده بد نیست با خودشان صادق باشند و لااقل بعد از این کمتر شعار بدهند و کمتر از این و آن طلبکار باشند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1888511

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سلطان ترک IR ۰۸:۰۹ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۸
    3 13
    این روش مکتب علوی است که می فرماید در برخورد با مشهورات زمانه ( مثلا یکی از انها پدیده سلبریتی ها هستند ) نه باید تسلیم شد و نه باید با آنان در گیرشد . روش مواجهه با نفی صریح تسلیم و ستیز شروع می شود که منجر به طلوع راه سوم می شود که بازهم در مکتب امام صادق بین الامرین نامگذاری شده است . آقای موسوی این شماتت نامه ای که مرقوم نموده اید منتج به چه راهی است ؟ شدیدا معتقدم تمام ولنگارهایی که جناح مورد تایید آقای موسوی انجام داده به شیوهای تفریطی و یا افراطی در جناح مخالف ایشان نمود پیدا کرده و خواهد کرد . مگر اینکه آن عقلانیت حقیقی از بین این ها رنج های تحمیلی متولد شود .
  • ایران IR ۱۰:۳۷ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۸
    17 3
    با تشکر از شما آقای موسوی عزیز ،که همیشه با قلم رسای خود از دل ما میگویید مانا باشید.
    • ایرانی IR ۱۴:۴۱ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۸
      14 1
      آقای موسوی من همیشه نوشته های شما را می‌خوانم ولی از اینکه یک مدت سکوت کرده و بعد از این همه جریانات پیش آمده مثل زمین خواری و .... راجب نمایش سلبریتی و .. که به هیچ دردی از دردهای این مردم نمی‌خورد مطلب می‌نویسی شک نزدیک به یقین پیدا میکنم که تو هم سعی در دور از شتر خوابیدن و خواب آشفته ندیدن می‌کنی و شاید هم امثال من انتظار بیجا از امثال شما داریم .
  • سپهر IR ۱۳:۳۹ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۸
    14 3
    رسانه ای که عباس قادری ها و جواد یساری ها رو به سروش صحت ها و عادل فردوسی پورها ترجیح میده نباید درِ شو گل گرفت ؟!
    • ح IR ۱۸:۵۸ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۸
      2 0
      ای کاش اینقد رسانه های آزاد داشتیم که هم دوستداران عباس قادری از شنیدن صدای آواز کوچه بازاری خودشون لذت میبردن هم طرفداران مدرن تر فردوسی پور و سروش صحت قادر به دیدن برنامه های خودشون بودن. مشکل بزرگ جامعه ما همینه که هیچکدوممون حاضر نیستیم فضای دیدن و شنیدن به کسایی که مورد سلیقه ما نیستن بدیم.
    • IR ۲۱:۳۵ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۸
      1 0
      عباس قادری و یساری که خوبه وقتی هنرمندمون بشه واگعیه یا کیکه و یا مهران غفوریان بشه مجری و ... یا یوسف تیموری بشه شبکه گردان کانالهای صدا و سیما دیگه جایی برای عاقلان نمی‌مونه
    • ناشناس IR ۱۸:۵۳ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۹
      0 2
      العادل فردوسی پور دفاع نکن کسی که ازاتش بیارای فتنه زن زندگی آزادی بود
  • جواد IR ۲۲:۲۵ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۸
    1 0
    جناب موسوی دوستان پایداری حاکم برصداوسیما ازجهت توان وتفکر وقامت هنری برای همگان روشن ومبرهن است ما ازگماشتگان این گروه محفلی باید گلایه کنیم که همان کاری که بادیگر نهادها ی انتصابی کردند باصداوسیما نکنند که البته انتظار بی جایی بنظرمیسه!!!!
  • IR ۲۰:۱۹ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۹
    1 0
    احسنت و مرحبا مثل همیشه عاقلانه حرف دل ملت رو زدید
  • علیرضا IR ۲۰:۵۲ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۹
    0 2
    این چه مغزهای است که شما می فرمائید . روزگار ما روزگار سلطنت سلبریتی هاست؟!! چه معنی داره پس عقل و منطق چکاره است که باید یه سلبریتی با تطمیع شدن از مراکز قدرت و ثروت جامعه را به سوی خاص هدایت کند؟! اینکه گفته می شود سلبریتی نباید در حوزه غیرتخصصی خودش مثل مسائل سیاسی وارد شود و مردم را به قانون گریزی سوقر ندهد سلبریتی ستیزی است ؟! اینکه سلبریتی به صدا وسرما می آید و از تخصص در جهت رونق برنامه های سیما استفاده می شود سلبریتی پرستی است ؟! ول کنید این افراط و تفریط مسخره را.
  • IR ۰۴:۵۸ - ۱۴۰۳/۰۱/۱۰
    1 0
    اگر دست از سر این ملت بردارن این مردم کار و راه خودشون رو بلدن اما امان که ول کن این ملت نیستن