روزنامه اطلاعات سهشنبه بیست و نهم فروردین ماه سال 1340 در این باره نوشت:
از مدتی پیش سلیمان منظوری قصاب گنبد کاوس متوجه شده بود که هر روز موجودی اسکناسهای دخل مغازهاش کمتر می شود، در حالی که او برعکس همیشه میزان بیشتری گوشت می فروشد.
سلیمان برای پیدا کردن ساروق مغازه خود به هر دری زد ولی نتیجهای نگرفت و عاقبت ناچار شد که شب در مغازه بخوابد.
نیمه شب بود که سلیمان با شنیدن صدایی از جای برخاست اما آب از آب تکان نخورده بود. قصاب باهوش برای اینکه اطمینان حاصل کند موجودی دخل مغازهاش سرجایش هست بار دیگر سراغ دخل مغازه رفت و دسته اسکناسها را بیرون کشید ولی ناگهان به راز عجیب و کم سابقهای پی برد.
سلیمان هنگام باز کردن دخل مغازه متوجه شد که موش بزرگی یک برگ اسکناسهای دویست ریالی دخل را به دندان گرفته و در حال فرار است. او موش سارق را تا لانهاش تعقیب کرد و با چشم خود دید که آن حیوان موذی اسکناس دویست ریالی را به لانه خود برد.
سلیمان بلافاصله با ساطور قصابی لانه موش را خراب کرد و در نتیجه انباری از اسکناس در زیر زمین کشف نمود و بعد از شمارش اسکناسها معلوم گردید که موش سارق به تدریج چهار هزار ریال از موجودی دخل سلیمان را ربوده و در لانه خود مخفی کرده است.
موش سارق اسکناسها را از کشوری دخل قصابی یکی یکی می دزدید و به لانه خود می برد.
کد خبر 110649
نظر شما