مدیرعامل خانه سینما تاکید کرد اتحاد قوی اعضای صنوف در شرایط کنونی یکی از نتایج وجود رقیب فرضی است.

به گزارش خبرآنلاین،‌ محمدمهدی عسگرپور در ادامه گفت‌وگو با خبرآنلاین به تشریح برنامه‌های هیئت مدیره جدید در مورد خانه سینما و نحوه تعامل با معاونت سینمایی پرداخت. 

اتحاد اصناف در این مدت یکی از ویژگی‌های خانه سینما بوده، آیا دشمن فرضی موجب این اتحاد شده است؟
این سئوال برگرفته از تجارب قبلی و اخیرخانه سینما است. به استثنای دو دوره قبل هیئت مدیره، دوره‌های پیشین به گونه‌ای ناکام ماندند و دوره‌شان تمام نشد. در اکثر دوره‌ها بعضی‌ها به نیمه رسیدند و گاه به نیمه نرسیدند. بر همین اساس است که چنین سئوالی مطرح می‌شود؛ همانطور که اشاره کردم شرایط اجتماعی روی همه چیز ما تاثیر می‌گذارد، موجب جمع شدن ما در بعضی حوزه‌ها و پراکندگی ما در حوزه‌های دیگر شده است. هر پدیده بحرانی اجتماعی ریزش‌ها و رویش‌هایی دارد، اما در سوی دیگر باید بعد از مقطعی بررسی کنیم که این ریزش‌ها چه کیفتی داشتند و رویش‌ها چه کیفیتی.

شما از عنوان دشمن فرضی استفاده کردید و من اسم آن را رقیب می‌گذارم و نه دشمن. شاید وجود رقیبی که آمده و شما را دچار مشکلات بزرگ کرده، ممکن است به نفع شما باشد و شما را به سمت اتحاد ببرد. اغلب ترکیب هیئت‌های مدیره چندان هم‌فکر و هم‌نظر نبودند، اما این دوره  و دوره پیشین در مجموع هیئت منسجم هستند.

سابقه چنین هیئت مدیره‌ای را نمی‌توان در خانه سینما یافت، درگیری‌های ( واز جمله فیزیکی) در هیئت مدیره وجود داشته و قهرهایی که منجر به از هم پاشیدگی کلیت خانه سینما شده بود. همه می‌دانند در دو دوره خانه سینما در معرض انفجار مطلق قرار گرفت که با حکمیت دولت اعضا دوباره در کنار هم قرار گرفتند و بماند که همکاران همان دو دوره امروز بیشترین انتقاد را به خانه سینما دارند. همان ویژگی‌های مدیریتی که در مورد بخش دولتی گفتم در مورد مدیریت سایر نهادها و از جمله خانه سینما صادق است. تلاش ما در دوره پیشین این بود که عملکردی شجاعانه در دفاع از حقوق صنفی داشته باشیم هرچند برخی آن را ماجراجویانه تلقی کنند.

تغییر ساختار خانه سینما برنامه‌ای است که پیش روی هیئت مدیره دوازدهم قرار می‌گیرد؟
باید چنین باشد. در مورد ساختار خانه سینما سال‌هاست صحبت می‌شود و بر اساس این گفت‌وگوها کارگروه‌هایی قبل از دوره هیئت مدیره پیشین تشکیل شده بود و تغییراتی در اساسنامه خانه سینما به وجود آمد؛ جالب است دوستی که خودش در اصلاح همین اساسنامه فعلی موثر بوده، ‌امروز به نقاط ضعف آن اشاره می کند. امروز با توجه به شرایط جدیدی که پیش روی سینما قرار گرفته است باید تغییراتی در ساختار خانه سینما به وجود آید. در غیر این صورت بخش عمده‌ای از این بار  به دوش چند نفر خواهد افتاد که ممکن است آنان تا جایی توان تحمل آن را داشته باشند. برای دوری از آسیب‌های این تغییر باید مراقبتی ویژه داشته باشیم. کوشش برای پی‌ریزی ساختمان تغییرات لازم در هیئت مدیره از قبل انجام شد و ما به پیش‌نویس لایحه نظام صنفی رسیدیم. فکر می‌کنم کارگروهی که قرار شد در دوره جدید تشکیل شود روی این موضوع به عنوان مشق متمرکز خواهند شد، ‌اما اینکه تا چه حد شرایط آن فراهم شود باید منتظر شد و دید. 

تصور می‌کنید اکنون مجال چنین تغییراتی وجود دارد؟
نکته من هم همین است. گاهی اوقات عرض و طول هر موضوع می‌تواند به گونه‌ای به نظر برسد که براساس ذهنیت ما مثلا در سه ماه به نتیجه برسد، اما ممکن است پارامترهای دیگری به کار آید که تعادل فکر را برهم بزند و مدت زمان تعیین شده طولانی‌تر شود. با توجه به مقدماتی که برای رسیدن به این متن‌‌ها طی شده با کار سه چهار ماهه منسجم می‌توانیم این لایحه را به سمت اجرایی شدن ببریم. کارگروهی که الان می‌خواهد تشکیل شود و این بحث را جلو ببرید مواد خوبی در اختیار دارد و مثل سه چهار سال قبل نیست. 

اساسنامه خانه سینما به استقلال مالی خانه سینما اشاره می‌کند، با توجه به بحران‌‌های مالی خانه سینما می‌توان به راهکاری رسید تا از خانه سینما به لحاظ بودجه کاملاً از معاونت سینمایی مجزا شود؟
چه این نکته در اساسنامه می‌آمد یا نه ما به ناچار باید وابستگی به معاونت سینمایی را پایان بخشیم. آنچه که در که در یکسال گذشته در روابط بین ما و ارشاد رخ داد عملا ما را به این جدایی رسانده است. بارها در جلسات گفته‌ام این اتفاقات خیلی‌ها را آزرده کرد و نیروهایمان را تحلیل برد و موجب دور شدن بعضی افراد و نزدیک شدن برخی  شد.‌ مزایایی هم داشت که نباید آن‌ها را هم نادیده گرفت.

یکی از این مزایا این بود که دیگر همه ما متوجه شدیم باید بگردیم و راه‌هایی پیدا کنیم که خودمان امور اقتصادی‌مان را تامین و تدبیر کنیم. بخشی از امور ما امور معیشتی همکارانمان است. تعداد کمی از اهالی سینما را می‌شناسیم و در مورد وضعیت زندگی آنان اطلاع داریم؛ از حدود 5200 عضو، حدود 3000 عضو را خیلی‌ها از جمله مدیران دولتی هم نمی‌شناسند. وقتی ما وارد زندگی آنان می‌شویم بحران‌های مالی جدی وجود دارد که بخشی از فعالیت صنفی ما باید ناظر بر رسیدگی به وضعیت زندگی همین‌‌ افراد باشد.

نکته‌ای که برخی مخالفان فعالیت خانه سینما مبنی بر لزوم رسیدگی خانه سینما به مسائل معیشتی مطرح می‌کنند نکته درستی است، اما آن بخشی از این اظهار نظر غلط است که فکر کردند ما می‌توانستیم و نکردیم. آنان این نکته را نادیده گرفتند که 18 سال بوده که  بودجه‌ای مشخص وجود داشته و وزارت ارشاد در قالب برنامه مستمر پرداخت می‌کرده و یکسال است که این بودجه قطع شده است. اتفاق خوبی که در این درگیری‌ها شکل گرفت ما را متوجه این موضوع کرد که ممکن است با مدیری در سینما روبرو شویم که علاقمند عملی و قلبی مسائل صنفی باشد و به شما کمک کند و روز بعد مدیری باشد که اصلا چنین علاقه‌ای ندارد. واقعاً ممکن است همین فردا مدیری مسئولیت سینما را برعهده بگیرد که بگوییم خدا پدر پیشینیان را بیامرزد. آن وقت باید چکار کرد. باید احتمل داد که ممکن است روزی معاون سینمایی بگوید اگر من اینجا را به آتش نکشم دلم خنک نمی‌شود. 

یعنی فکر می‌کنید در واقعیت ممکن است کسی این نگاه را داشته باشد؟
بله برای بستن سینما لازم نیست سالن‌ها را به آتش بکشند، کافی است آنقدر مشکلات زیاد شود تا خود آدم‌های سینما به جان هم بیافتند تا کل سینما نابود شود. این شیوه حتی بدتر از آتش زدن سینما است. یکی دیگر از نکات مثبت این دوره این بود که جریان صنفی می‌خواهد با بالاترین سطح مدیران وارد گفتگو و دیالوگ شود، اما این اتفاق نمی‌افتد و مشکلات بروز می‌کند. اینک نباید کنار کشید و باید مقاومت کرد و به تعبیر قرانی صبر پیشه کرد  تا گشایش حاصل شود. بعضی از دوستان در سخنان خود گفتند هیئت مدیره بعدی با این گفت‌وگوهای پر از عصبیت چه گونه تعامل خواهند کرد، هرچند که به نظر من عصبیتی وجود نداشت بلکه گفتی تند در مقابل گویی تند بود. وقتی من نامه پاسخ وزیر محترم را می‌نوشتم اصلا عصبی نبودم بلکه می‌دانستم که باید تند بنویسم.

برخی تصور می‌کنند این دیالوگ‌ها موجب شده بودجه ما قطع شود، اما از نظر من قطع شدن بودجه هیچ ربطی به نامه من نداشت زیرا حصرمالی و تضییقات بودجه‌ای از دی ماه سال گذشته آغاز شده بود و ما در نامه‌هایی به وزیر در دی ماه و بهمن ماه گزارش کردیم و خواستار پادر میانی شده بودیم. البته اگر چنین نمی‌شد دلیل دیگری برای کارشان پیدا می‌کردند. من اما به جای استقلال مالی از تقویت بنیه مالی خانه سینما استفاده می‌کنم؛‌ اینکه ما به شدت به بودجه‌ای وابسته بودیم و روزی باغبانی که امروز بر این باغ گمارده‌اند جلوی آب را گرفت، به هر دلیلی فکر کرد اختلافی حتی بالاتر از اختلاف سلیقه در اداره سینما و در حد اختلاف ایدئولوژیک وجود دارد، او با این کار لطفی بزرگ کرده، زیرا ما بعد از پشت سرگذاشتن این روزهای سخت از وابستگی به این بودجه رهایی پیدا می‌کنیم.

یعنی الان وضعیت مالی خانه سینما بهتر شده؟
نه وضعیت ما اصلا خوب نیست. اکنون در بدترین شرایط ممکن به سرمی‌بریم، اما همه زحماتی که دوستانمان در حوزه  دولت کشیدند تا در این محاصره قرار بگیریم دل‌های ما را به هم نزدیک کرد و آدم‌ها الان دور هم می‌نشینند و درمورد به کمک به هم صحبت می‌کنند و خیلی از همکاران می‌گویند از جیب شخصی خود به خانه سینما کمک خواهند کرد، همه این‌‌ها را دسته‌بندی کردیم و در حال حاضر به چهار  طرح روشن رسیدیم و به موازات هم به زودی پیگیری می‌شود.

بعضی چنین می‌گفتند در دوره مدیرعاملی رضا میرکریمی صنف تهیه‌کنندگان چند شاخه و دچار مشکل شد و در دوره شما قدرت از کارگردانان گرفته شد. نظر شما در این مورد چیست؟
اینکه نتیجه یک دوره فعالیت موجب به هم ریختن گروه یا صنفی  شود با اینکه نیت بر هم ریختن صنوف بوده تفاوت می‌کند. در نبود آقای میرکریمی باید از او دفاع کنم، مشکل تهیه‌کنندگان به سال‌‌ها قبل بازمی‌گردد ونه به دوره ایشان. ما با دوره پرآشوبی در حوزه تهیه‌کنندگی مواجه بودیم که اکنون همه به این مسئله اشاره می‌کنند که اشکال آن به ساختار بیمار مدیریت فرهنگی کشور بازمی‌گردد و مربوط به اقتصاد هنر است. تا زمانی که شورایی برای ممیزی وجود داشته باشد و هم آنان پول و منابع و تسهیلات را تقسیم می کنند، نتیجه این می شود که گروهی می‌خواهند نزدیک دربار باشند و گروهی نزدیک درگاه.

در این شرایط همه دچار سوء تفاهم می‌شوند. وقتی معادلاتی همانند پروژه‌های فاخر هم مطرح می‌شود برهم افزایی می‌کند و موج‌های عجیب و غریبی شکل می گیرد که موجب دشمنی آدم‌ها با یکدیگرمی‌شود. اختلافات و آشوب‌های تهیه‌کنندگان خیلی قبل‌تر از آقای میرکریمی به اوج خود رسیده بود. آقای میرکریمی و جمعی از دوستان به کمک معاونت سینمایی تلاش کرده بودند تا انشعاب‌ها منجر به تشکیل صنف واحد شود. همه می‌دانند دو سه صنف‌ به دلیل استفاده از رانت‌ها شکل و شمایل رفتار صنفی‌شان پر از التهاب است.

یکی از آن‌‌ها تهیه‌کنندگان است و کارگردان‌ها نیز از آن جمله است. به طور کلی کسانی که اسامی آنان در پروانه ساخت می‌آید در چنین شرایطی قرار می‌گیرند. در ماجرای کارگردانان بعضی‌ها زمان برکناری آقای رئیسیان را نقطه عطف این نظریه شما می‌دانند، اما از نظر من این بحران از قبل وجود داشت که در نهایت به جلسه شورای مرکزی کانون و تغییر رئیس شورا رسید. ما در دوره‌ای به سر می‌بریم که با دو سه سال قبل خیلی متفاوت است. تا آن زمان شما می‌توانستید بگویید من صبحانه را با فلان فرد می‌خورم و ناهار را با فرد دیگری که تفاوت دیدگاه سیاسی و اجتماعی آنان از زمین تا آسمان است.

اما الان این کار امکانپذیر نیست. ما به دوره‌ای رسیدیم که این دوره مقتضایات خاص خود را دارد و در این شرایط نمی‌توان چنین رفتاری داشت. آنچه در شورای مرکزی کانون کارگردانان رخ داد همین بود. آنچه موجب به بحران کشیدن کانون کارگردانان شد همین نگاه پیشین بود که می‌توان ناهار و صبحانه را با افرادی متضاد و معارض خورد. من چون در حال حاضر در خانه سینما حکم پدری دارم نمی‌توانم اسرار خانواده‌ام که همه از من بزرگ‌تر هستند بگویم. خانه سینما با برهم ریختن وضعیت کانون کارگردانان یکی از حامیان قدرت‌مندش را از دست داد، در جدول‌بندی نتیجه اتفاقات می‌توانیم خیری هم در این کار ببینیم. این دوره به ما کمک می‌کند عیب‌های شخصی‌مان را ببینیم. ما باید اعتراف ‌کنیم به اینکه مجموعه‌ای دچار بیماری هستیم. مجموعه بیمار به بیمارستان و طبیب نیاز دارد  و نه البته به غسالخانه و مرده‌شور. 

با اینکه خانه سینما در دورن متحد است و قوی در فعالیت‌های بیرونی از جمله شورای پروانه ساخت کمرنگ شده برای این بخش قضیه چه برنامه‌ای دارید؟
ما کرسی پروانه ساخت را از دست دادیم و نتوانستیم کرسی جدیدی برای خانه سینما به عنوان مثال در شورای پروانه نمایش و تسهیلات (فارابی- سینما شهر-مرکز سینمای مستند) به دست آوریم. این به قوت و ضعف عملکرد ما باز نمی‌گردد. ما در محیط آشفته حوزه سینما زندگی می‌کنیم. فرض کنید نمایندگانی هم در شورای پروانه ساخت داشتیم، مدیر اداره نظارت می‌گوید می‌خواهد سالانه این تعداد فیلم تولید کند، و به وضوح می‌گویند نمایندگان شما باید با سیاست‌های ما همسو باشند و تهیه‌کننده و کارگردان اول هم بیایند و باید همه آن‌ها مجوز بگیرند.

ظاهراً مخالفت با هر کدام از این‌ها از نگاه آنان مخالفت با نظام و امام زمان تلقی می‌شود. بنابراین نمایندگان ما برای اینکه مخالف امام زمان محسوب نشوند باید با آنان هماهنگ شوند و چون تحمل پذیرش فضای اینچنین را ندارند مجبورند استعفاء دهند و جلسه را ترک کنند و این شروع دعوای جدید است. البته معاونت سینمایی پیشنهاد دادند همین افرادی که ما در شورا منصوب کردیم شما به عنوان نمایندگانتان معرفی کنید که ما موافقت نکردیم و گفتیم بهتر است آنان نماینده خودتان باشند. ما خیلی تلاش کردیم کرسی‌مان را در شورای پروانه ساخت حفظ کنیم اما به مرور شاهد شکل‌گیری توهین و تحقیری بودیم که نمی‌شد تحمل کرد.

تشکیل صنف واحد تهیه‌کنندگان و اینکه مسئولان دولتی سینما به این نکته تاکید می‌کنند با آنان طرف خواهد بود، تصور موازی‌کاری با خانه سینما را به وجود می‌آورد. واکنش شما به این جریان چیست؟
بخش عمده‌‌ای از همکاران ما منتظر هستند ببینند نتیجه کار آنان چه خواهد شد. تشکیل چتری که بتواند ماجرای تهیه‌کنندگان را با این سابقه پوشش دهد و ضمن تعارض منافع موجب وفاق و گردهمایی آنان نیز باشد به مرور زمان نیاز دارد، اما مجمع عمومی خانه سینما به عنوان عالیترین مرجع تصمیم‌گیری خانه سینما بر اساس رای پیشین‌اش در سال 1387 یک زمان 100 روزه برای طی مراحل قبول عضویت کامل شورای عالی تهیه کنندگان تعیین و اعلام کرد.

آقای عسگرپور وقتی پیغام آقای شمقدری را مبنی بر لزوم خروج شما از خانه برای رفع حصر مالی شنیدید چه واکنشی داشتید؟
البته آقای شمقدری بعد‌ها این مسئله را تکذیب کرد و گفت چنین منظوری نداشته.

خود شمقدری در نشست مطبوعاتی اعلام کردند چنین چیزی بوده.
تا مدتی سر این مسئله بحث می‌کردیم که ادامه این نگاه چه خواهد شد. من در دو مقطع به هیئت مدیره پیشین استعفا دادم. یکبار زمانی که همین دوستان فعلی معاونت سینمایی منصوب شدند، چرا که برآورد من این بود که به مشکلات کنونی می‌رسیم. احساس کردم برای این میزانسن جدید باید آرایش دیگری داشته باشیم، اما دوستان هیئت مدیره موضوع را منتفی دانستند.

بار دیگر فروردین ماه امسال، باز هم استعفا دادم و گفتم که قطعاً با بحران مالی روبرو می‌شویم. ما بعد از این همه سال همدیگر را بخوبی می‌شناسیم، مثلا می‌‌دانیم فلان فرد گرچه مخالف نظر ما هم هست اگر مسئول جایی شود که بودجه تقسیم کند ممکن نیست به این واسطه ما را اذیت کند، اما فرد دیگری از همین جهت ما را تحت فشار قرار خواهد داد. پیش‌بینی من این بود که این دوستان معاونت در پرداخت‌ها مشکل ایجاد خواهند کرد، اما مجددا هیئت مدیره خواستار ادامه حضورم شد. بعد از آن پیغام اتحادها شکل گرفت، هیئت مدیره منسجم‌تر شد و تعداد جلسات و حضور موثر افراد به خوبی نشان می‌دهد که این میزان تشکیل جلسه هیئت مدیره خانه سینما در تاریخ آن بی‌نظیر است. پس از آن بود که مجامع عمومی صنوف خانه سینما بر عکس پیشتر در همان دور اول رسمی شد. بارها از آقای شمقدری تشکر کردم که موجب ظهور این اتحاد شد.

بعد از مقطعی به دوستان گفتم بهتر است بپرسیم قیمت این معامله چقدر است. اگر رفتن من مثلا  10 هزار تومان می‌ارزد خب خودم آن را پرداخت می‌کنم، اما اگر همه بودجه عقب افتاده را می‌دهند می‌روم. حتی به ارشد آنان با واسطه پیغام دادم اگر به تسویه مالی برسیم بعد از سه هفته زمینه دگرگونی را فراهم خواهیم ساخت، اما چنین نشد و واضح است که این افراد قصد همراهی با خانه سینما را ندارند و نه با رفتن من و نه با هیچ تغییر دیگری این همراهی اتفاق نمی‌افتد.البته مگر از تعامل اطاعت محض و مطلق را تعبیر و مراد کنیم آنوقت شاید وضع فرق کند.

در این مدت یکی از رفتارهای عجیب شما حضور در افتتاحیه جشنواره سینما حقیقت بود. به گونه‌ای که تصور شد آشتی میان خانه سینما و معاونت سینمایی به وجود آمده است. دلیل آن حضور چه بود؟
قطعاً ما در فضای تحریم جشنواره‌ها نیستیم. سال گذشته هم من به مهمانی بخش بین‌الملل جشنواره فیلم فجر رفتم. زمانی که افتتاحیه جشنواره سینما حقیقت با افتتاح سالنی برای نمایش فیلم‌های مستند همراه شد علاقه داشتم در برنامه حضور پیدا کنم. من برای خودم به این مراسم رفتم زیرا از اتفاقی که برای سینمای مستند رخ می‌داد احساس خوبی داشتم.

 54143

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 119082

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =