فروغ سجادی: حمید شاهآبادی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می گوید هرچند تا پیش از این چندان در در گیر امور هنری نبوده، اما همیشه دغدغه فعالیت در این حوزه را داشته است. او معتقد است نسبت هر حرکت فرهنگی کشور باید با دین تعریف شود و تأکید میکند دغدغههای علمای دینی در امور هنری برایش مهم است. او که اعتقادی به عملکرد انحصاری در مدیریت ندارد میگوید: «خوشحالم که هیجانی عمل نکردم.»
درباره سوابق فرهنگی خود بگویید، قبل از آمدن به معاونت هنری چه مسوولیتهایی دربخشهای فرهنگی کشور داشتهاید و چقدر به مدیریت این حوزه مشرف هستید؟
اگرچه من تاکنون در حوزههای دولتی کمتر مسوولیت کاری قبول کردهام، اما در 20 سال اخیر در مجموعههای فرهنگی مثل شهید شاه آبادی، بنیاد علوم و معارف اسلامی بودهام و تجربه همکاری با موسسات غیر دولتی را در بخشهای آموزشی و فرهنگی داشتهام. همچنین درمجموعهای به اسم موسسه هنری حوزه - که بر روی آثار هنری طلاب کار ویژه انجام میداد - نیز فعالیت کردهام.
در کدام یک از حوزههای هنر دغدغه بیشتری داشته اید، تئاتر، موسیقی یا تجسمی ؟
این که من در زندگی شخصی بیشتر به تئاتر توجه داشتهام یا موسیقی روی کارم تاثیری نمیگذارد. شاید من شخصا از سبک خاصی از موسیقی خوشم بیاید و بسیاری دیگر از موسیقیها را نپذیرم.
شاید ژانر خاصی از تئاتر مورد توجه من باشد یا در 9 رشته حوزه تجسمی به خوشنویسی و نقاشی تعلق خاطر بیشتری داشته باشم، اما این به معنای آن نیست که نمیتوانم با حجمسازی رابطه برقرار کنم. من به میزان اثر بخشی هر یک از حوزههای فرهنگی و هنری در تأثیر کلانش فکر کردهام.
ما امروز نقش موسیقی پاپ را در فرهنگ خودمان می فهمیم چون می فهمیم دیگر اهمیتی ندارد که من شخصا به این موسیقی علاقمند هستم یا خیر؟ من به عنوان مدیر باید نسبت به نیازسنجی مخاطب در موسیقی پاپ درک داشته باشم.
قبل از آمدن شما معاونت هنری ارشاد بیشتر برسیاستگذاریهای زیرمجموعههایش نظارت میکرد و چندان در اموراجرایی مدیرانش دخالت نمیکرد، اما در دوره مدیریت شما ما شاهد دخالت مستقیم معاونت هنری در حوزه کاری مدیرانتان هستیم، در واقع شما با ذره بین، حوزههای زیرمجموعه خود را زیر نظر دارید و ما شاهد نوعی نگاه انحصاری درمدیریتان هستیم .
من فکر میکنم وظیفه یک معاون در وزارتخانه، سیاستگذاری، برنامهریزی کلان، نظارت و انجام امور راهبردی است، اما در معاونت هنری به دلیل تداخل جدی صف و ستاد شاهد چنین وضعی در میان مدیران کل خود نبودیم.
ما در مجموعه خودمان یک سیاست کلی را درنظر گرفتهایم. برای اینکه مدیران کل در حوزه مدیریتی خود درگیر امور جزئی نشوند. با یک نگاه کلیتر گفتیم شعب انجمنهای هنری در سراسر کشور فعالتر شوند و موسسههای تابعه نقش حسابداری اداره کل را بازی نکنند، چون این نگاه به عنوان یک سیاست جدید و نگاه کلی به روش کاری ما عملا ما را وارد یک فضایی کرد که دیگر موسسات و مدیرکل آن کارکرد سابق را ندارند. بنابراین یک سیاست نو با محوریت صف و ستاد در وزارت ارشاد در حوزه معاونت هنری ایجاد شد و این موجب شد کارکرد مدیران کل و موسسهها از هم جدا شود.
به عنوان مثال مقرر شد وظیفه انجمن موسیقی از وظیفه اداره کل موسیقی جدا شود و تداخل کاری باهم نداشته باشند.
از سوی دیگر بخش برنامهریزی و نظارت را از دل مشاور اجرایی بیرون آوردیم و به عنوان یک بخش مستقل دیدیم. از اول سال هم بررسی کردیم که هر کدام از موضوعات کاری ما در طول سال چه بودجهای میخواهد و چه عملکردی باید داشته باشد؟ بر همین اساس هم پول و بودجه را تقسیم کردیم.
جشنوارهها معمولا از اول سال پول و بودجه ما را میبلعیدند و پول ما را تمام میکردند و ما دیگر رمقی برای اجرای برنامههایی مانند موسیقی و خرید تابلوهای واقعی نداشتیم. این دو سیاست، دو سیاست مطالعه شده بود و عوارض آن چیزی است که شما دارید میبینید. این دو تصمیم، تصمیم بنیادی است که من گرفتم و کاری است کارشناسیشده. تبعات آن هم ناشی از نگاه مدیریتی جدید است و در واقع عوارض یک تصمیم کلان است که در معاونت هنری گرفته شده و قابل دفاع است و مثل عمل جراحی برای التیام درد نیازمند زمان است.
این سیاست شما باعث شده تا وظایف مدیران بخشهای مختلف تعریف نشده باقی بماند ومدیران درمسایل اجرایی ضعیف عمل کنند ، مثلا آقای مسافرآستانه دراین چند ماهه مدیریتشان با مطالبات زیادی مواجه بودهاند که به تبع این سیاست نتوانست به این مطالبات پاسخ دهد. درواقع با این سیاست مدیر حوزه را درگیرحاشیهها میکنید.
اتفاقا با این سیاست مدیرحوزه را از درگیری با تکتک افراد نجات دادیم. به دلیل نبودن این سیاست بود که تهیهکننده میآمد یقه مدیرکل را میگرفت و میگفت من دراین تاریخ و اینجا اجرا میخواهم. ما میگوییم به مدیرکل چه ارتباطی دارد که به این گونه مسایل برسد. وظیفه مدیرکل فراهم کردن بستری برای همه گروه های تئاتری است. شما میدانید دراین چند ماهی که مدیر کل جدید نمایشی مشغول به کار شده، وقتش را چه میگیرد؟ همین که جواب گروههایی را بدهد که از قبل زنبیل گذاشتهاند و در نوبت اجرا هستند.
شما به دنبال چه اتفاق تازهای در این زمینه هستید؟
در سیاست جدید مدیران کل ما با استفاده از آییننامههای موجود، گروههای تئاتری را ساماندهی میکنند یعنی انجمن نمایش میآید به کمک شعبش دراستانها گروهها را درسالن ها شکل میدهد و ادارههای کل فقط مسوول حمایت مالی و نظارت محتوایی بر تئاتر را دارند و کار به خود صنف واگذار میشود.
پس وظیفه رئیس مراکز هنری در این سیاست جدید چیست؟
سیاستگذاری، نظارت، حمایت از تشکیل گروهها، برنامهریزی و تقسیم بودجه بین حوزهها، نه دخالت مستقیم در امور اجرایی.
مدیران کل باید بتوانند در ابتدای سال برنامههای کلی خود را مشخص کنند. ما وظیفه داریم همه فعالان هنر را ساماندهی و ردهبندی کنیم و به نسبت معیارها به آنان امتیاز بدهیم. این اتفاق باید آرامآرام رخ دهد. با گذشت چهار ماه از دوره مدیریت یک مسوول شما نمیتوانید میوه چنین محصولی را بچینید، رویکرد ما این است و مدیران هم توجیهاند.
کارکرد مراکز در شرایط کنونی فقط به مجوز دادن محدود شده و میبینیم حوزه اختیارات مدیریتی زیرمجموعه شما این قدر محدود شده که حتی نمیتواند حکم مسوول زیردست خود را هم امضا کند یا درباره بدهی و معوقه گروهها تصمیم گیری کنند.
اصلا این طور نیست، من این را به شدت تکذیب میکنم .هیچ مدیری محدودیت ندارد و قانون روال همه انتصابات را مشخص کرده است. من معاون هنری وزیر هم وقتی میخواهم مدیرکلی را تعیین کنم، مدیرکلم را به وزیر پیشنهاد میدهم و با حکم وزیر منصوب میشود. درحالی که ممکن است وزیر اصلا دخالتی در این انتصاب نداشته باشد.
انتصابات آییننامه مشخصی دارد و مدیران کل مسوولان زیر مجموعه خود را منصوب میکنند و اگر در مواردی لازم باشد ازمقام مافوق یا حراست استعلام میگیرند و کار را انجام میدهند.
در حوزه پرداخت بدهیها و تعهدات هم باید بگویم همه این وجوه و این سیستم بر اساس برنامهای که به صورت مجموعه نوشته شده، شکل میگیرد. در مواردی هم ممکن است مدیرکل که ناظر برعملکرد موسسات هنری ماست تبدیل به عامل شود و به جای این که فقط ناظر بر پروژهای باشد که کس دیگری برای آن هزینه کرده، تبدیل به عاملی میشود و دستور میدهد پول را چه کسی هزینه کند که البته این خلاف قانون است و تا به حال هم که انجام شده، خلاف قانون بوده است. به همین دلیل هم در مسایل مالی سوتفاهم ایجاد شده و گرنه تخلفی وجود نداشته است. واقعیت این است که تمرکز در تصمیمگیری و واگذاری همه امور به یک نفر بستراین مشکلات را فراهم میکند.
در سیستم جدید ما، انجمنها با دو ناظر هزینه میکنند؛ یکی ناظرتخصصی که مدیرکل است و دیگری ناظر مالی که مشاور اجرایی است. بنابراین درصد خطا را کم می کند.
رسیدن به این نگاه مدیریتی چقدربه عملکرد مدیران قبلی مراکز زیرمجموعه شما بازمی گردد؟ مثلا در آغاز کار شما ما با موضوع سندسازی مالی در تئاتر مواجه شدید که موردی شوکبرانگیز بود.
از من نخواهید درباره اشتباهات مدیران قبل در تصمیم گیریهایشان چیزی بگویم. هر مدیری در دوره کاری و مدیریتی خود شیوه و روشی برای انجام کاردارد؛ یک مدیری ممکن است اختیارات زیادی به یک فرد واگذار کند و مدیری به روش دیگری عمل کند.
من در سیستم مدیریتی خود برای هر کاری سیستم کارو گردش تعریف میکنم. در گذشته موسسات و ادارهها تابع مدیرکل بودند و مدیرکل عملا دستوردهنده هزینهها هم بود که این شأن مدیرکل نبود و نیست، یعنی شأن نظارتی مدیر کل را به شأن اجرایی تقلیل و تغییر میدهد.
در سیستم ما، تصمیمگیری درباره هزینهها دراختیاریک نفر نیست و گردش مالی تعریف شده که برخی به دلیل طول کشیدن این گردش با آن مخالف هستند و برخی دیگر هم به دلیل نپسندیدن تصمیمگیریهای مختلف با آن مخالفت میکنند.
درباره بحث پروندهسازی انجمن هنرهای نمایشی و مسایلی که دراین باره مطرح شد هم باید بگویم این طرح موضوعی بود از ناحیه عدهای به عنوان حقوق فردی بود. البته این افراد حق ندارند جوسازی کنند. یک یا چند کارگردان مدعی شدهاند که وجوهی به نام آنان دریافت شده که آنان از آن بی اطلاع هستند.
این مستلزم یک بحث طرح قضایی است که این بحث قضایی نیز صورت گرفته و نمایندگان دستگاه قضایی وارد شده اند ،مدارک این افراد را گرفتهاند و من هم به طور نفی و اثبات وارد این بحث نمیشوم چون اصلا در شأن ما و مسوولیتهای جدید نیست که ما وارد مسایل قضایی شویم. مرجع قضایی به این ادعا رسیدگی میکند. ماهم منتظر نتیجه رسیدگی آنها خواهیم بود.
نتیجه بررسی های بازرسی کل کشور تا کنون چه بوده ؟
بازرسی کل کشور بررسی ، مشاهده و مصاحبهاش را در داخل مجموعه ما انجام داده و اکنون در مرحله صدور نظریه خود است هنوز به ما پاسخی داده نشده، اگر تخلفی صورت گرفته باشد که قطعا با شدت زیاد با متخلف برخورد میشود. من هم از هرگونه برخورد با متخلف دفاع میکنم.
اگر هم تخلفی صورت نگرفته اعاده حیثیت توسط کسانی که حیثیت اشان دراین راستا زیر سوال رفته انجام می شود، اما در این میان باید تأکید کرد رقمی که تاکنون مطرح شده ، صحیح نیست. دو میلیاردی که مطرح شد درواقع بدهی مرکز هنرهای نمایشی از گذشته بود. در جالی که ارقام مطرح شده در این پرونده ارقامی است بسیار محدود که افراد معینی طرح کردهاند. گاه میبینیم رقم بدهی مرکز هنرهای نمایشی در کنار چند رقم اندک و محدود مطرح شده قرار میگیرد و در کنار کار ژورنالیستی به هتک حیثیت مدیران گذشته می انجامد. من حافظ صیانت سیستم اداری کشور هستم وبه افراد کاری ندارم.
قطعا چیزی که اکنون مطرح می شود با اصل موضوع که توسط چند نفر مطرح شد، متفاوت است . طبیعی است که وقتی پای سازمان بازرسی کل کشور به وسط میآید دامنه وسیع تری از مسایل بررسی میشود و به تخلفات رسیدگی میکند که اگر هم تخلفی باشد مربوط به مدیرانی است که در دوره مسوولیت گذشته انجام داده اند.
در آغاز مدیریتان موضوع کاهش یارانه دولتی را مطرح کردید وبرخصوصی سازی هنر تأکید کردید به طوری که بنیادهای فرهنگی را به بخش خصوصی واگذار کردید. آیا این موضوع به کمبود منابع مالی شما باز می گشت؟
البته من به تئاتر خصوصی اعتقادی ندارم و در بخشهای مختلف هنرهم همین طور. معتقدم هنر همچنان نیازمند دریافت یارانههای دولتی است و تحت هیچ شرایطی ما نمیتوانیم تا سالها بعد به سمت خصوصی سازی و خودکفا کردن هنر برویم ،چون معنایی ندارد. آنچه من با رعایت همه جوانب آرام آرام به سمت آن رفتم، بحث اقتصاد هنر است، اقتصاد هنر با خصوصیسازی فرق میکند. دولت همانطور که متکلف آب، نان، اکسیژن، راه و جان مردم است، صدبرابر بالاتر دولت متعهد به انجام وظیفه برای فرهنگ مردم است.
یعنی شما به سمت خصوصیسازی در هنر نمیروید؟
نمی رویم، اما این به معنای آن نیست که به سمت اقتصاد هنر نرویم و آثاری را مفت تولید کنیم و درسیستم بریزیم. جای کتاب مجانی بالای طاقچه است، من باید برای خرید کتاب درصدی هزینه کنم حتی اگر دانشجو هستم. بسیاری از تئاترهای ما ظرفیت اجرایش به گونهای است که میشود بخشی از درآمد آن را مردم تأمین کنند. ما در تولید هنر به آثار مخاطب محور توجه داریم، آثاری که با درنظر گرفتن سلیقه مخاطب با رعایت هنجارها و معیارهای اجتماعی تولید شود. دولت هم موظف است معیارهای حمایتی برای آثار تعریف و بر اساس آن یارانهها را پرداخت کند.
پس چرا ما ناگهان با کاهش یارانههای دولتی مواجه شدیم و مبلغ تعیین شده در قراردادهای تیپ هم پرداخت نمیشود؟
این حرف اصلا پذیرفته، هر قراردادی هم که بسته شده با همان تعرفه سال گذشته و همان مکانیزم بوده است. من به جرأت اعلام می کنم چیزی به نام شورای ساخت در مرکز هنرهای نمایشی معاونت هنری وجود داشته و تعرفه اکثرکارها در دوره آقای پارسایی و اوایل مدیریت آقای مسافر براساس همان مصوبه شورای ساخت، شکل گرفته است.
یعنی کاهشی در مبلغ قرارداد نداشتهاید؟
ما کاهشی نداشته ایم. اما از این پس همه مبلغ قرارداد را نمی پردازیم و بخشی را باید مردم با حضورشان در سالن یپردازند .ما باید کمی این سفره را گستردهتر کنیم تا افراد دیگر هم بر سر آن بنشینند. بنابراین شاخص بهای تمام شده یک اثر قرارداد تیپ است .رقم همان رقم است.حال اگر انتظارات همه تئاتریها برآورد نمیشود. به دلیل این است که اداره کل هنرهای نمایشی، هزینه تولید اثر را کامل پرداخت نمیکند. این طور نیست که ما رقم یارانه را کم کرده باشیم. بودجه سال گذشته تئاتر نزدیک به هفت میلیارد بود، درحالی که امسال نزدیک به 10 میلیارد تومان شده است. پس یارانه دولتی کم نشده، افزایش هم داشته است.
این افزایش در موسیقی و تجسمی هم بوده؟
در حوزه تجسمی ما با افزایش بودجه مواجه نبودیم، اما در موسیقی این بودجه افزایش داشته و از دو میلیارد و 750 میلیون به سه میلیارد و 300 میلیون افزایش یافته است. ولی چون هنوز تعهدات گذشته باقی مانده، فشارهای مالی در بر این مراکز وجود دارد.
52
نظر شما