فرهاد عشوندی

«من با کمال فروتنی و تواضع با این 70 سال سنم از قوه قضائیه می خواهم تجدید نظری در حکم جعفر پناهی کند.» و این گفته مسعود کیمیایی در مراسم تجلیلش در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر همه را به وجد می آورد. هم حاضرین و هم جواد شمقدری ، معاون سینمایی که چندی قبل در نامه ای به رئیس جشنواره فیلم برلین خواسته بود حکم دادگاه برای پناهی را تمکین کند و دعوت از این کارگردان محکوم سینمای ایران را پس بگیرد.

///////////////

مسعود کیمیایی و سینمای ایران ؛ این دو نام سال های سال است که با هم پیوند خورده اند. شاید بهترین تعریف این پیوند همان باشد که خودش گفته:« 52 سال و 30 فیلم.» و جالب این که در همه این سال های حضور او اگرچه توانسته از جشنواره مهمی چون فیلم برلین جایزه بگیرد ، هیچ وقت سیمرغ فجر نصیبش نشده.

////////////

مارتین اسکورسیزی و هالیوود؛ سال های سال بود ، بیش از 6 دهه که این دو با هم پیوند خورده بودند. کارگردانی با سیمای جادویی . از گاو خشمگین گرفته تا راننده تاکسی و دار و دسته نیویورکی. همه و همه بخشی از خاطرات عشق فیلم های نه فقط آمریکا که همه کشورهای جهان را تشکیل می داده اند. اسکورسیزی هم اما انگار هیچ وقت قرار نبود در جشن اسکار دیده شود تا سنش به پیری رسید و عصایی رفت بر دستش. سال ها گذشتند و سرانجام جایی برای پیرمردها پیدا شد و او به اولین اسکار عمرش رسید برای فیلم:«مردگان»

//////////

سینما استقلال جای سوزن انداختن نداشت. ساعت اکران فیلم ، 8 شب اعلام شده بود اما با گذشت بیش از 2 ساعت هنوز خبری از اکران نبود . مردی با کلاه مخملی و ریش های جو گندمی بلند ، لا به لای جمعیت با نگرانی قدم می زد واضطراب داشت. درست همزمان با روزهایی که اسکورسیزی به اولین جایزه اسکار خود نزدیک می شد،کیمیایی «رئیس» را به جشنواره آورده بود تا شاید در دولتی جدید شانس به او لبخند بزند.

  « رئیس» اما مشکل داشت. او پس از دو ساعت انتظار درحالی که سالن سینما استقلال جایی برای سوزن انداختن نداشت روی چهارپایه ای ایستاد و درحالی که تیتراژ آغازین داشت روی پرده نمایش پخش می شد شروع کرد به حرف زدن. حرف هایی که مضمونش این بود:« فیلم آماده نیست و تنها به احترام شما دوستان عزیز ، همین یکبار با همین کیفیت به نمایش در می آید . »

او  در میان سینه چاکانش نشست  و به سبک سینماهای دهه چهل ، میان کف و سوت بلبلی ، فیلم را تا به ته دید . نگاتیو را در دست گرفت و رفت و رویای رسیدن به سیمرغش را هم با خود برد تا اسکورسیزی اسکاری شود اما او...

////////

یک هفته قبل از جشنواره ، کیمیایی به  اولین جشن تقدیر از رسانه های سینمایی می رود . جمعه شب او یکی از 7 نفری ست که در جشن افتتاحیه فجر تجلیل می شود و حالا همه منتظر اکران «جرم» هستند. آن هم پس از نطق بی نظیر کیمیایی در مراسم افتتاحیه که بی شک امروز همه اهالی سینما آن هم نه فقط در ایران را به ستایش وا می دارد.

سال قبل و در جشنواره بیست و هشتم همه این اتفاقات برای حاتمی کیا افتاد. « به رنگ ارغوان» پس از 4 سال اجازه نمایش گرفت و با همه نقدهایی که به همراه داشت صاحب بهترین عناوین جشنواره شد تا نام کارگردانش به تنهایی بر همه جوایز جشنواره سایه اندازد و این بار نمی دانم چرا فکر می کنم همان سناریو با کمی تغییر برای کیمیایی تکرار می شود. یک سیمرغ کارگردانی ، فقط همین یک سیمرغ در روز اختتامیه  می رسد به «آقای رئیس». جایزه ای که بردی بزرگ می شود برای معاونت سینمایی.

تجلیل شمقدری و مردانش از کیمیایی، اتفاقی بزرگ لقب می گیرد . اتفاقی که نه روزنامه های تندروی داخلی را یارای نقدش باشد و نه حتی رسانه های آن ور آبی. همه و همه به خاطر نام استاد ، او را مستحق این عنوان می دانند . تجلیلی که سینمای ایران در همه سال های  پس از قیصر به مسعود کیمیایی بدهکار بوده و حالا  با  با دستان جواد شمقدری و در دولت دهم که رئیس جمهور آن را دولت « فرهنگی » نامیده عملی می شود!

 

کد خبر 128197

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • امیلی IR ۱۷:۵۳ - ۱۳۸۹/۱۱/۱۶
    0 0
    کیمیایی کارگردانی که در ایران نظیر نداردو فیلم گوزنهایش تاریخ مصرف ندارد نطق کیمیایی در مراسم افتتاحیه درباره جعفر پناهی که تاثیرگذار بود خدا حفظش کند

آخرین اخبار