بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
درباره درخواست آقای مطهری برای اختصاص وقت پاسخگویی در صدا و سیما، گفتید که این درخواست مورد قبول نیست. این دیدگاه شما است یا شورای نظارت؟
من نظر خودم را گفتم.
استدلال شما چیست؟
مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره حدود وظایف و اختیارات شورای نظارت بر صدا و سیما. ضمن اینکه من نگفتم ایشان حق پاسخگویی ندارد. اگر در آن برنامه تلویزیونی یا هر برنامهای، تلقی بشود که گوینده، مجری یا گزارشگر حملهای داشته، توهینی کرده، افترا زده یا نسبتی داده است، این حق به وجود میآید که آن فرد تقاضای پاسخگویی کند و باید این تقاضا را به شورای نظارت بر صدا و سیما ارائه کند. اما اینکه در اخبار، تحلیلها یا تفاسیر درباره عملکرد وزارتخانهها یا اشخاص، تحلیل یا اخباری ارائه میشود، اگر بنا باشد به همه افراد فرصت پاسخگویی داده شود، باید هر شب یک برنامه دو ساعته مثلاً با عنوان «جوابیهها» یا «پاسخها» در صدا و سیما پیش بینی کنیم که این عملاً امکانپذیر نیست و چنین سازوکاری هم در قانون پیشبینی نشده است.
بنابراین معتقدید حرفی چون حرفی که درباره آقای مطهری زده شد، از طرف میهمان برنامه بود، ضرورتی برای پاسخگویی نیست؟
خیر، من درباره ماهیت موضوع میگویم که آقای مطهری این حق را دارد که نسبت به آن برنامه شکایت خود را به شورای نظارت بر صدا و سیما ارسال کند و شورا آن را در جلسه خود بررسی کرده و موضع خود را اعلام میکند. در این صورت به دو جمعبندی خواهد رسید؛ اینکه این موضعگیری، موضعگیری فردی مجری یا میهمان بوده یا نقل قولی از یک فرد دیگری بوده است.
شما به عنوان عضو شورای نظارت و نماینده مجلس، نمونهای دارید که یک شخص حقیقی و حقوقی توانسته باشد در تلویزیون حضور یافته و از خودش دفاع بکند، مانند آنچه در قانون مطبوعات وجود دارد؟
سابقه داشتیم که چنین اتفاقی افتاده باشد، البته به ندرت بوده، یعنی آنچنان زیاد نبوده است. ضمن اینکه قانون مطبوعات با قانون نحوه اداره صدا و سیما تفاوت دارد. در قانون مطبوعات این الزام وجود دارد که دوبرابر متن، پاسخ داده شود، زیرا زمانی که در مطبوعهای گزارشی منتشر میشود به عنوان موضعگیری آن مطبوعه است و تمام بار مسئولیت برعهده مدیرمسئول است. اما برای صدا و سیما چنین قانونی با این شرایط نداریم که بگوییم هر آنچه از رادیو تلویزیون پخش میشود به معنی موضعگیری رسمی صدا و سیما است.
اما در ماده 30 قانون اساسنامه صدا و سیما آمده است که چنانچه در برنامههای پخش شده صدا و سیما، اعم از خبری، گزارشی و تولیدی، توهین یا افترا باشد، فرد میتواند شکایت کند. اما به نظر میرسد در تفسیر شما از این قانون، دامنه شکایتها محدود میشود به اینکه مسجل شود آنچه منتشر شد، موضع صدا و سیما بوده است؟
من نگفتم نمیتوانند شکایت کنند، هر فردی میتواند شکایت کند. ضمن اینکه مصوبه مجمع تشخیص مصلحت مؤخر بر قانون اساسنامه صدا و سیما است و مبنای عمومی ما مصوبه مجمع است. بنابراین من هیچ جا نگفتم که کسی حقی برای شکایت ندارد.
در مقایسه با مطبوعات، به لحاظ گستره و فراگیری رسانه ملی، قطعاً تأثیرگذاری صدا و سیما بیشتر از هر رسانه دیگری در کشور ما است. ضمن اینکه دیدگاه سیاسی خاصی بر صدا و سیما غالب است. با توجه به این مسائل انتظار میرود که شکواییههای افراد حقیقی یا حقوقی مانند آقای مطهری، با سهولت بیشتری در این رسانه بازتاب داشته باشد.
در این شکی نیست که اثرگذاری، فراگیری و نقش آفرینی رادیو تلویزیون بیشتر از مطبوعات و خبرگزاریها است. اما در این زمینه خلأ قانونی و بررسی داریم.
پس با حق الناس چه میکنید؟
به لحاظ اجرایی، عملاً خلأ قانونی وجود دارد. درباره این موضوعات باید یک برنامهریزی صورت بگیرد که اگر افرادی، ولو در قالب پخش زنده یا گفتوگوی تلفنی یا یک برنامه، اظهار نظری را به جایی منسوب میکند، برای این موارد هم مکانیزمی پیشبینی شود تا بتواند صدا و سیما در بستر مناسب پاسخگو باشد. در قانون مطبوعات، همه این موارد پیشبینی شده و چارچوبهای نظارت بر مطبوعات هم متفاوت است، اما درباره صدا و سیما ما چنین قانون متقنی درباره نحوه پاسخگویی نداریم. آنچه من گفتم، مربوط به مواردی است که صدا و سیما رأساً و رسماً نسبت به فردی موضع گیری کند که در این صورت حق پاسخگویی درهمان آنتن نسبت به عملکرد صدا و سیما وجود دارد. البته اضافه کنم که اگر اعتراضی صورت بگیرد، این اعتراض در شورای نظارت بر صدا و سیما بررسی میشود. موارد متعددی داشتیم، حتی درباره اشخاص حقوقی، مانند مجموعهای که در یک برنامه اقتصادی نسبت به آن مطالبی بیان شد. جلساتی گذاشته شد و پاسخ آن شخصیت حقوقی هم در آن برنامه قرائت یا توضیحاتی داده شد. اما این زمانی بود که گوینده آن برنامه اقتصادی، رأساً و رسماً علیه موضوعی اتهاماتی را وارد کرده بود که این به عنوان موضعگیری صدا و سیما تلقی میشد. اما اینکه افراد نسبت به هم نقدهایی دارند، کما اینکه صدا و سیما هر شب برنامههای بسیاری دارد، نقدهای بسیاری مطرح میشود که میتواند عینیت بیرونی نداشته باشد. با این اوصاف نمیشود به لحاظ اجرایی شرایط را این چنین تنظیم کرد.
پس بگذارید این طور نتیجه بگیریم که همانند حذف برنامه 90 که شورای نظارت جلسهای با حضور آقای فروغی، رئیس شبکه سه برگزار کرد، در نهایت شورای نظارت نمیتواند رویههای صدا و سیما را تغییر بدهد.
الزاماً این طور نیست. موارد متعددی بوده است، مثلاً درباره سریالهای نوروزی اتفاقاتی افتاد که درباره آن ورود جدی داشتیم. یا در برخی برنامهها موضوعاتی پیش آمد که ورود جدی داشتیم.
سریال گاندو را هم بررسی کردید؟
درباره آن سریال هم دیدگاههای مختلفی در شورای نظارت مطرح شد، اما به جمعبندی و رأی واحدی نرسیدیم. اما غیر از این، سریالی بود که تیزر تبلیغاتی آن هم پخش شد، اما چون اختلافات قومیتی را مطرح میکرد، شورای نظارت رسما به صدا و سیما تذکر داد. در این موارد، شورا زمانی به صدا و سیما تذکر میدهد که پس از جمعبندی به رأی برسد.
من نظر خودم را گفتم.
استدلال شما چیست؟
مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره حدود وظایف و اختیارات شورای نظارت بر صدا و سیما. ضمن اینکه من نگفتم ایشان حق پاسخگویی ندارد. اگر در آن برنامه تلویزیونی یا هر برنامهای، تلقی بشود که گوینده، مجری یا گزارشگر حملهای داشته، توهینی کرده، افترا زده یا نسبتی داده است، این حق به وجود میآید که آن فرد تقاضای پاسخگویی کند و باید این تقاضا را به شورای نظارت بر صدا و سیما ارائه کند. اما اینکه در اخبار، تحلیلها یا تفاسیر درباره عملکرد وزارتخانهها یا اشخاص، تحلیل یا اخباری ارائه میشود، اگر بنا باشد به همه افراد فرصت پاسخگویی داده شود، باید هر شب یک برنامه دو ساعته مثلاً با عنوان «جوابیهها» یا «پاسخها» در صدا و سیما پیش بینی کنیم که این عملاً امکانپذیر نیست و چنین سازوکاری هم در قانون پیشبینی نشده است.
بنابراین معتقدید حرفی چون حرفی که درباره آقای مطهری زده شد، از طرف میهمان برنامه بود، ضرورتی برای پاسخگویی نیست؟
خیر، من درباره ماهیت موضوع میگویم که آقای مطهری این حق را دارد که نسبت به آن برنامه شکایت خود را به شورای نظارت بر صدا و سیما ارسال کند و شورا آن را در جلسه خود بررسی کرده و موضع خود را اعلام میکند. در این صورت به دو جمعبندی خواهد رسید؛ اینکه این موضعگیری، موضعگیری فردی مجری یا میهمان بوده یا نقل قولی از یک فرد دیگری بوده است.
شما به عنوان عضو شورای نظارت و نماینده مجلس، نمونهای دارید که یک شخص حقیقی و حقوقی توانسته باشد در تلویزیون حضور یافته و از خودش دفاع بکند، مانند آنچه در قانون مطبوعات وجود دارد؟
سابقه داشتیم که چنین اتفاقی افتاده باشد، البته به ندرت بوده، یعنی آنچنان زیاد نبوده است. ضمن اینکه قانون مطبوعات با قانون نحوه اداره صدا و سیما تفاوت دارد. در قانون مطبوعات این الزام وجود دارد که دوبرابر متن، پاسخ داده شود، زیرا زمانی که در مطبوعهای گزارشی منتشر میشود به عنوان موضعگیری آن مطبوعه است و تمام بار مسئولیت برعهده مدیرمسئول است. اما برای صدا و سیما چنین قانونی با این شرایط نداریم که بگوییم هر آنچه از رادیو تلویزیون پخش میشود به معنی موضعگیری رسمی صدا و سیما است.
اما در ماده 30 قانون اساسنامه صدا و سیما آمده است که چنانچه در برنامههای پخش شده صدا و سیما، اعم از خبری، گزارشی و تولیدی، توهین یا افترا باشد، فرد میتواند شکایت کند. اما به نظر میرسد در تفسیر شما از این قانون، دامنه شکایتها محدود میشود به اینکه مسجل شود آنچه منتشر شد، موضع صدا و سیما بوده است؟
من نگفتم نمیتوانند شکایت کنند، هر فردی میتواند شکایت کند. ضمن اینکه مصوبه مجمع تشخیص مصلحت مؤخر بر قانون اساسنامه صدا و سیما است و مبنای عمومی ما مصوبه مجمع است. بنابراین من هیچ جا نگفتم که کسی حقی برای شکایت ندارد.
در مقایسه با مطبوعات، به لحاظ گستره و فراگیری رسانه ملی، قطعاً تأثیرگذاری صدا و سیما بیشتر از هر رسانه دیگری در کشور ما است. ضمن اینکه دیدگاه سیاسی خاصی بر صدا و سیما غالب است. با توجه به این مسائل انتظار میرود که شکواییههای افراد حقیقی یا حقوقی مانند آقای مطهری، با سهولت بیشتری در این رسانه بازتاب داشته باشد.
در این شکی نیست که اثرگذاری، فراگیری و نقش آفرینی رادیو تلویزیون بیشتر از مطبوعات و خبرگزاریها است. اما در این زمینه خلأ قانونی و بررسی داریم.
پس با حق الناس چه میکنید؟
به لحاظ اجرایی، عملاً خلأ قانونی وجود دارد. درباره این موضوعات باید یک برنامهریزی صورت بگیرد که اگر افرادی، ولو در قالب پخش زنده یا گفتوگوی تلفنی یا یک برنامه، اظهار نظری را به جایی منسوب میکند، برای این موارد هم مکانیزمی پیشبینی شود تا بتواند صدا و سیما در بستر مناسب پاسخگو باشد. در قانون مطبوعات، همه این موارد پیشبینی شده و چارچوبهای نظارت بر مطبوعات هم متفاوت است، اما درباره صدا و سیما ما چنین قانون متقنی درباره نحوه پاسخگویی نداریم. آنچه من گفتم، مربوط به مواردی است که صدا و سیما رأساً و رسماً نسبت به فردی موضع گیری کند که در این صورت حق پاسخگویی درهمان آنتن نسبت به عملکرد صدا و سیما وجود دارد. البته اضافه کنم که اگر اعتراضی صورت بگیرد، این اعتراض در شورای نظارت بر صدا و سیما بررسی میشود. موارد متعددی داشتیم، حتی درباره اشخاص حقوقی، مانند مجموعهای که در یک برنامه اقتصادی نسبت به آن مطالبی بیان شد. جلساتی گذاشته شد و پاسخ آن شخصیت حقوقی هم در آن برنامه قرائت یا توضیحاتی داده شد. اما این زمانی بود که گوینده آن برنامه اقتصادی، رأساً و رسماً علیه موضوعی اتهاماتی را وارد کرده بود که این به عنوان موضعگیری صدا و سیما تلقی میشد. اما اینکه افراد نسبت به هم نقدهایی دارند، کما اینکه صدا و سیما هر شب برنامههای بسیاری دارد، نقدهای بسیاری مطرح میشود که میتواند عینیت بیرونی نداشته باشد. با این اوصاف نمیشود به لحاظ اجرایی شرایط را این چنین تنظیم کرد.
پس بگذارید این طور نتیجه بگیریم که همانند حذف برنامه 90 که شورای نظارت جلسهای با حضور آقای فروغی، رئیس شبکه سه برگزار کرد، در نهایت شورای نظارت نمیتواند رویههای صدا و سیما را تغییر بدهد.
الزاماً این طور نیست. موارد متعددی بوده است، مثلاً درباره سریالهای نوروزی اتفاقاتی افتاد که درباره آن ورود جدی داشتیم. یا در برخی برنامهها موضوعاتی پیش آمد که ورود جدی داشتیم.
سریال گاندو را هم بررسی کردید؟
درباره آن سریال هم دیدگاههای مختلفی در شورای نظارت مطرح شد، اما به جمعبندی و رأی واحدی نرسیدیم. اما غیر از این، سریالی بود که تیزر تبلیغاتی آن هم پخش شد، اما چون اختلافات قومیتی را مطرح میکرد، شورای نظارت رسما به صدا و سیما تذکر داد. در این موارد، شورا زمانی به صدا و سیما تذکر میدهد که پس از جمعبندی به رأی برسد.
23302
نظر شما