هدیه باستانی پاریزی به طاهره صفارزاده چه بود؟

فارس نوشت: طاهره صفارزاده از دانش آموزان خوب و با استعدادی بود که باستانی پاریزی معلمش بود و به واسطه هوش و استعدادش توانست از معلم خود هدیه دریافت کند.

چهارم آبان ماه، سالروز درگذشت طاهره صفارزاده، چهره‌ای شاخص در عرصه شعر مقاومت دینی، فعال در عرصه ترجمه قرآن است، از این رو نظر دکتر محسن شاه‌رضایی «مدیرکل الگو سازی و تکریم نخبگان» درباره مرحومه صفارزاده و تشویق استادش و تاثیر این تشویق در ادامه طریق صفارزاده یادداشتی دارد که در ادامه می‌خوانیم؛ 

زندگی نامه مشاهیر و مفاخر و فراز و نشیب‌های درس آموز و عبرت انگیز دارند که مطالعه آنها خالی از لطف نیست بلکه می‌تواند در بسیاری موارد راهگشا باشد. استاد زنده یاد مرحوم دکتر «طاهره صفارزاده» نیز در زمره همین افراد است، او فرزند رنج‌ها و آلام فراوان است. در پنج سالگی پدر و مادر خود را از دست داده و با مادربزرگ خود زندگی می‌کرد. در عنفوان جوانی دست اجل تنها فرزند دلبندش را از او گرفته و حسرتش را تا ابد بر دلش باقی گذاشت، هر کدام از این مصیبت‌ها می تواند برای او مانعی بزرگ باشد تا پیمودن راهش و تحقق آرمانش فراموش کند وبه یاس و دل مردگی دچار شود، از طرف دیگر در ادامه زندگی و در اثر تلاش‌های خستگی ناپذیر موفقیت‌های بزرگی را کسب کرده است، سرودن اشعاری در تراز ملی ، رفتن به بهترین دانشگاه های اروپا و آمریکا برای تحصیل و تدریس، نگارش کتاب‌هایی پر محتوا و پرشمارگان «ترجمه قرآن کریم» و خیلی توفیقاتی که هر یک به تنهایی می توانست او را دچار غروری بازدارنده کند و از پیمایش طریق علم و حکمت بازش دارد.

اما این‌ها هیچ کدام مانع از رشد و تعالی او نشد. بحث درباره آن محرومیت‌ها و این موفقیت‌ها هر یک مجالی جداگانه و نوشتاری مفصل را می‌طلبد.

نقل است که طاهره صفارزاده آن هنگام که دانش آموزی سیزده ساله بود نخستین شعر خود را سرود و به پیشنهاد استاد زنده یاد دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی جایزه خود را که گویا «دیوان جامی» بود از مدیر دبیرستان دریافت می‌کند که تذکره نویسان به اتفاق این حادثه را در زندگی طاهر ذکر کردند گرچه نگارنده در جستجوهایش به نقل این موضوع و اهمیت آن را از زبان دکتر صفارزاده دست نیافت، اما می توان پذیرفت که تشویق یک کودک یک نوجوان و یک جوان در خصوص در آغاز راه و به ویژه توسط استادی به نام و پرآوازه می‌تواند چه اثر شکر و معجزه آسایی بر روح و روان متعلم داشته باشد.

در ادامه بخشی از یادداشت علیرضا پور امید را درباره مرحوم طاهره صفارزاده و تشویق استاد پاریزی از این دانش آموز که در کتاب زندگی‌نامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحومه طاهره صفارزاده آمده می‌خوانیم؛

خانم صفارزاده متولد سال ۱۳۱۵ خورشیدی و مشهورترین شاگرد استاد باستانی پاریزی بود تا حدی که استاد پاریزی در کتاب «شاهنامه آخرش خوش است» از ایشان به نیکی یاد کردند و به قول یغما جندقی که گفت به جز از تاک که شد مفتخر از حرمت می/ زادگان را همه فخر و شرف از اجداد است

در حالی که استاد باستانی پاریزی باعث افتخار تمام شاگردانشان هستند، خودشان به ایشان بسیار افتخار می‌کردند و در نتیجه این کتاب در صفحه ۴۶۴ آمده است؛

«خانم دیگری که کار مناسب روی شاهنامه کرده خانم طاهره صفارزاده است او کارمند شرکت نفت بود و داستان «بیژن و منیژه» را که مرحوم پورداوود هم بر آن مقدمه نوشته بود چاپ کرد، در مورد خانم طاهره صفارزاده که چاپ کننده اصلی کتاب بود،(هرچند در کتاب به آن اشاره‌ای نشده)  اما من می‌توانم اینجا اشاره کنم که این خانم ۴-۵ سال پیش در کرمان شاگرد من بود، در آنجا درس خواند، شوهر کرد و پس از دو سال از شوهرش جدا شد و برای ادامه تحصیل به فرهنگ و فرزند خردسالش را که مادرش حفاظت می‌کرد در غیاب او لقمه در گلویش گرفت و  خفه شد. طاهره از اروپا برگشت و هم اکنون تنها و تنها زندگی عارفانه دارد زندگی که برق امید جز به برکت عرفان در کرانه آن هرگز سو سو نخواهد زد.

گفته می‌شود در اوایل دهه ۳۰ خورشیدی زمانی که طاهره صفارزاده در کرمان دانش‌آموز استاد پاریزی بود، به عنوان شاگرد برگزیده در مدرسه نائل می‌شود و استاد به ایشان یک «دیوان جامی» هدیه می‌دهد، این هدیه دادن از جانب معلم در پیشرفت و شاگرد بسیار موثر است. کما اینکه وقتی استاد غلامحسین صدیقی برای کتاب «اصول حکومت آتن» با ترجمه استاد پاریزی مقدمه‌ای نوشتن همین امر موجب شد تا استاد پاریزی با نگاه جدی‌تری به مقوله پژوهش بپردازد و تا رسیدن به جایگاه استادی پیش بروند.

۲۴۱۲۴۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1314354

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 9 =