زیباترین اشعار از نویسندگان محبوب قرن 21 که همین حالا باید آنها را خواند

زندگی ایرانیان با ادبیات و شعر در هم آمیخته است و ایرانیان در تمامی دوران زندگی به نحوی با شعر و شاعری در ارتباط هستند . در دوران نوجوانی که شعرهای عاشقانه در دفتر خاطرات و دفتر اشعار نوجوانان دید می شود تا دوران عاشقی که شعرهای عاشقانه به صورت نامه های عاشقانه یا پیام های عاشقانه به معشوق فرستاده میشود، همه و همه نشان دهنده جدایی ناپذیری زندگی ایرانی با شعر و شاعری است.

به همین دلیل شاعران ایرانی از شاعرانی همچمون حافظ، سعدی و مولانا که شاعران سنتی ایرانی هستند رفته تا  شاعران معاصری همچون احمد شاملو، هوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری و ...  همگی اشعاری زیبا در وصف عشق و زندگی و دلدادگی دارند، در این مطلب همراه ما باشید تا گزیده ای از اشعار زیبای شاعران ایرانی را با هم بخوانیم.

احمد شاملو

احمد شاملو از شاعران سبک نیمایی است که آثار جسورانه و شعرهای فارغ از وزن او تحسین بسیاری از شاعران را برانگیخته و البته منتقادان بسیاری را نیز به مخالفت واداشته است.

شفیعی کدکنی در مورد سبک شعری شاملو می گوید: (شاملو، هم به دلیل جایگاه بلندی که در شعر معاصر فارسی دارد و هم به دلیل شجاعتی که در شکستن عرف و عادت‌های کهنه از خود نشان داده است و از همه بیش‌تر به دلیل طول دوره شاعری و تغییرپذیری‌های گوناگونش در حوزه سلیقه شعری و سیاسی، بهترین کسی است که هنرش تأثیرپذیری از شعر فرنگی را روشن‌تر از دیگران آینگی می‌کند.

اگر شعر امروز فارسی می‌تواند در کنار شعرهای رایج در ادبیات معاصر جهان از حضور خود شرمگین نباشد، به برکت تأثیرپذیری‌های خلاق نسل شاملو و شخص شاملو از شعر فرنگی است. شاملو خود نسبت به چنین امری، با دو چشم‌انداز متفاوت همیشه برخورد داشت: از یک سوی می‌پذیرفت که تغییراتی که نمونه‌های شعرش در طول زندگی هنری نسبتا طولانی او پذیرفته است، حاصل همین تأثیرپذیری و آشنایی است و از سوی دیگر به هرجای شعرش که دست می‌گذاشتید و می‌گفتید این‌جا یادآور مایاکوفسکی است و این‌جا یادآور الوار یا آراگون یا لورکاست، سخت برآشفته می‌شد و انکار می‌کرد). در اینجا می‌توانید درباره احمد شاملو و زندگینامه او بیشتر بخوانید.

آثار و کتاب ها: مجموعه باغ آینه، مجموعه لحظه ها و همیشه، ابراهیم در آتش، آیدا در آینه، آیدا، درخت، خنجر

نمونه شعر

و حسرتی

نه

این برف را دیگر

سر بازایستادن نیست،

برفی که بر ابرو و موی ما می‌نشیند

تا در آستانه آیینه چنان در خویش نظر کنیم

که به وحشت

از بلند فریادوار گُداری

به اعماق مغاک

نظر بردوزی

**************************************

کار دیگری نداریم

من و خورشید

برای دوست داشتنت بیدار می‌شویم

هر صبح

اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست

اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…

من درد مشترکم
مرا فریاد کن

فریدون مشیری

فریدون مشیری شاعر معاصر ایرانی که به تعبیر یکی از تحلیلگران آثارش شاعری است نازک اندیش، لطیف‌الطبع، روحی دارد سخت لطیف که حتّی نمی‌تواند در برابر پژمرده‌شدن یک شاخة گل، بی‌تفاوت‌باشد. رخسار رنجور کودکی بیمار، دلش را سخت آزرده‌می‌سازد. حتّی پرندة نغمه‌خوان را نمی‌تواند محبوس و محصور ببیند و خیلی از این صحنه‌ها و تصاویر این گونه او را غصه‌دار می‌سازد ، از محبوب ترین شاعران معاصر ایران است که شعر کوچه اش با مطلع بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم یکی از محبوب‌ترین شعرهای عاشقانه ادبیات ایرانی است.

آثار و کتاب ها: تشنه طوفان، گناه دریا، نایافته،ابر، ابر و کوچه، بهار را باور کن، پرواز با خورشید، از خاموشی، مروارید مهر، سه دفتر، از دیار آشتی، لحظ ها و احساس، آواز آن پرنده غمگین،تا صبح تابناک اهورایی

نمونه شعر

من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم
امید روشنائی گر چه در این تیره گیهانیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت

درد بی درمان شنیدی؟

حال من یعنی همین!

بی تو بودن، درد دارد!

می زند من را زمین

می زند بی تو مرا،

این خاطراتت روز و شب

درد پیگیر من است،

صعب العلاج یعنی همین!

رهی معیری

محمد حسین معیری معروف به رهی معیری تو متخلص به حق گو، غزل سرا و تصنیف سرای معاصر ایرانی در سال 1288 چشم به جهان گشود. در دوران نوجوانی با سرودن اولی رباعی خود، استعداد خود را نمایان ساخت. در جوانی به عنوان یکی از موثرترین اعضای انجمن ادبی نظامی و انجمن ادبی فرهنگستان با انتشار شعرهای سیاسی، اجتماعی و فکاهی(طنزی) در روزنامه ها و مجله های ادبی، مورد توجه ادب دوستان قرار گرفت.

رهی معیری پس از چندی با پیوستن به انجمن موسیقی ایران، توانایی خود را در ساختن تصنیف های زیبایی همچون خزان عشق، نوای نی، به کنارم بنشین، کاروان و ... به کار برد. این ترانه سرای نامی به دلیل سرودن شعرهایی ارزشمند در ترکیه، افغانستان و شوروی بسیار معروف شد و به دعوت آنان، به این کشورها سفر کرد و در انجمن های شعر و ادبیات آنان حاضر شد. برخی رهی معیری را سعدی دوران معاصر نامیده اند چرا که بسیار ساده شعر می سرود و در عین حال از تشبیه هایی مشابه سعدی در اشعار خود بهره می برد. برای آشنایی بیشتر با انواع سبک‌ها در شعر فارسی می‌توانید به این مطلب رجوع کنید.

آثار و کتاب ها: مجموعه اشعار به نام سایه عمر ، آزاده ، گل های جاویدان

نمونه شعر

وای از این افسرده گان فریاد اهل درد کو؟

ناله مستانه دلهای غم پرورد کو؟

ماه مهر آیین که میزد باده با رندان کجاست

باد مشکین دم که بوی عشق می آورد کو؟

در بیابان جنون سرگشته ام چون گرد باد

همرهی باید مرا مجنون صحرا گرد کو؟

بعد مرگم می کشان گویند درمیخانه ها

آن سیه مستی که خم ها را تهی می کرد کو؟

پبش امواج خوادث پایداری سهل نیست

مرد باید تا نیندیشد ز طوفان مرد کو؟

دردمندان را دلی چون شمع می باید رهی

گرنه ای بی درد اشک گرم و آه سرد کو؟

مرغ حق خواند هر دم، در دل شب ای ماه، کز شب عاشق آه چشم جهان خفته، عاشق خون گرید
کی داند هر دل کو را، سوز محبت نیست، اشک محبت نیست
گریه ز دل خیزد، بی دل چون گرید؟
شب تاری به بیداری، مرغ شب آهنگم
کند با شب حکایتها آه دل تنگم

 وای وای وای

از شبهای سیاه من
جز شب کیست؟
در عشق تو، گواه من
جفا کردی وفا کردم
ستم راندی دعا کردم
برو برو یارا از دل ما را، که بدخو یاری «کینه عاشق در دل داری »
مرغ شب می نالد، تا به سحرگه با من، آتشم زند به خرمن
گردش عالم گر نکند طی شام غم را آه رهی آخر سوزد عالم را

2121

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1386566

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =