۲ نفر
۱۶ تیر ۱۴۰۰ - ۱۶:۳۰
راز بزرگ دانمارک؛ «درام» و «تراژدی»

سال 1992 بود که دانماک در میان ناباوری بسیار از کارشناسان و البته با حمایت قشر زیادی از مردم جهان، جام قهرمانی اروپا را بالا سر برد؛ افتخاری منحصربفرد با چاشنی «درام» و «تراژدی».

نوید صراف: تیم ملی دانمارک در آن دوره از رقابت‌ها یک ستاره و هافبک کلیدی به نام «کیم ویلفورت» را در ترکیبش می‌دید؛ چهره‌ای مشهور که بر خلاف هم‌تیمی‌هایش، تابستان بسیار تلخی را سپری می‌کرد. زندگی شخصی ویلفورت دچار یک حادثه ناگوار شده بود؛ «لین» دختر هفت ساله ستاره تیم ملی دانمارک به دلیل ابتلا به سرطانِ خون شرایط خوبی نداشت و به همین دلیل نیز، کیم نسبت به سایر اعضا، دیرتر به اردوی تیم در سوئد اضافه شد چرا که می‌خواست واکنش دخترش به روند درمان را به چشم ببیند. رسانه‌ای شدن این ماجرا، جلب نظر و حمایت‌های مردمی از تیم ملی دانمارک را در پی داشت. همه دوست داشتند «دینامیت‌ها» به موفقیت برسند تا لبخند روی صورت «لین» نقش ببندد.

اما هر چه دانمارک نتایج بهتری می‌گرفت و به مراحل بالاتری صعود می‌کرد، حال «لین»، بدتر و بدتر میشد تا اینکه دخترک در آخرین پیام برای پدر یک چیز خواست؛ «قهرمانی»! از آن لحظه به بعد، هیچ کسی را در دنیا نمی‌توانستید بیابید که نسبت به این آرزو، بی‌تفاوت باشد. تمامی اتفاقات تحت تاثیر این موضوع قرار گرفت و انگیزه‌ای مضاعف به دانمارکی‌ها تزریق شد تا دختر «کیم ولیفورت» به آنچه در خصوصش رویاپردازی کرده، دست یابد.

همه چیز هماهنطور که انتظار می‌رفت به بار نشست؛ دانمارک با گل ویلفورت از سد تیم ملی آلمان در فینال رقابت‌ها گذشت و بر جام قهرمانی بوسه زد. با تمام این اوصاف اما داستان شادی دختر و پدر از کسب قهرمانی اروپا، بسیار کم‌عمر و کوتاه‌مدت بود و «لین ویلفورت» چند هفته پس از قهرمانی دانمارک، در نبرد با بیماری مغلوب و تسلیم مرگ شد.

حالا 29 سال پس از آن اتفاقات، «مردم» یک بار دیگر نگاه ویژه‌ای به دانمارک دوخته‌اند؛ به تیمی که باز هم با چاشنی «درام»، به انگیزه‌ای شگفت‌انگیز رسیده و در صدد است موفقیت و جام قهرمانی را به «کریستین اریکسن» تقدیم کند، به ستاره‌ای که در ابتدای یورو 2020 در مقابل چشم میلیون‌ها نفر ناگهان به زمین خورد تا زلزله‌ای بزرگ در جهان به راه بیاندازد؛ زلزله‌ای که نشان داد فاصله «مرگ» و «چنگ زدن به ریسمان زندگی» بعضی اوقات حتی می‌تواند اندازه یک «اوتِ دستی» باشد، زلزله‌ای که زاویه همه نگاه‌ها را به بیمارستانِ محل بستری ستاره دانمارکی چرخاند و همه را در یک هدفِ مشترک به «اتحاد» رساند. هدفی که حالا دلیلی شده برای حمایت از «دینامیت‌ها» و خوشحالی وصف‌نشدنی از پیروزی‌های‌شان. حالا هر مسابقه که یک طرف آن دانمارک باشد، فرصتی‌ست برای نشان دادن «انسانیت» و تحسینِ «شجاعت در مواجهه با وحشت».

نکته جالب اینجاست که تیم تحت رهبری «کَسپِر یولمن»، نه تنها علاقه‌ای به ارائه بازی تدافعی ندارد، بلکه با تمام وجود به رقیب می‌تازد. فلسفه هم مشخص است؛ مبارزه تا آخرین نفس و با تمام وجود! چرا که در چنین شرایطی حتی در صورت شکست هم، هیچکسی نمی‌تواند انتقادی به لب براند.

فراموش نکنید که «کَسپِر یولمن» تنها یک سال است که سکان هدایت «دینامیت‌ها» را بر عهده گرفته و از اولین لحظه حضور روی نیمکت این تیم، نگاهی ویژه به جوانان داشته است؛ جوانانی که اکنون به شاکله اصلی دانمارک تبدیل شده‌اند و حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. جوانانی که از همین تورنمنت بزرگ جمله «یکی برای همه، همه برای یکی» را مو به مو و لحظه‌به‌لحظه تجربه و زندگی کرده‌اند. جوانانی که حالا خوب می‌دانند در هیچ مصیبتی تنها نیستند! خوب می‌دانند در زمان زمین خوردنِ یک عضو، سایر اعضا در کسری از ثانیه بهترین خط دفاعیِ تاریخ جهان را شکل می‌دهند. جوانانی که یاد گرفتند برای کسب پیروزی در هر میدانِ نبرد و مبارزه‌ای، اعتماد و پیروی از یک رهبر لازم است؛ حتی برای پیروزی مقابل فرشته سیاهِ مرگ و برگشت به زندگی.

بعضی اوقات در پس موفقیت‌های یک تیم، حضور ستاره‌ها خودنمایی می‌کند اما بعضی اوقات، یک «داستان» و یک «روایت» در نقش کلیدی‌ترین فاکتورِ درخششِ یک تیم، پا به عرصه می‌گذارد. روایتی که باعث می‌شود موفقیت و افتخار نه مختص به یک یا دو چهره، بلکه متعلق به یک جامعه و ملت باشد! درست مثل روایتِ «دانمارک»؛ تیمی که حالا قلب‌ها را از آن خود کرده و حتی باعث شده برخی در خصوص قهرمانی‌اش دست به رویاپردازی بزنند.

نویسنده: گابریل مارکوتی

مترجم: نوید صراف

258 251

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1533051

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 9 =