۹ نفر
۳۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۷:۲۰

پخمگان و نخبگان

محمود اسعدی
پخمگان و نخبگان

نخبگان از منزلت اجتماعی ویژه ای برخوردارند، بداین اعتبار، گفتار و رفتار آنان تا حد زیادی برای جامعه الگو تلقی می شود.

صرف نظر از راستی یا ناراستی تجلی یک منش که در جای خود باید مورد مداقه قرار گیرد؛ تصویر جامعه از شخصی بعنوان "نخبه" او را در جایگاهی قرار می دهد که می تواند از امتیاز "شاخص" بودن بهره برد. به همین دلیل است که رسانه ها و نظام تعلیم و تربیت می کوشند تا کس یا کسانی را به عنوان "نخبه" معرفی کنند. اما با فرض "نخبگی" یک شخصیت، به عنوان پر امتیاز ترین فرد در رشته خویش، چند نکته می تواند همان شخصیت را به ورطه "پخمگی" سوق دهد.

پیش تر اشاره ای رفته بود که انتظارات از "نخبگان واقعی"، بایستی متناسب با "تخصص" و "رشته" آنها باشد ولا غیر. و این در صورتی است که شخص به حق در جامعه ای به عنوان نخبه پذیرفته شده باشد. نخبه با تعریف ویژه آن، تنها در "زمان" و "مکان" خاص و فقط در رشته خویش می تواند اظهار نظر کند یا به ارائه راه حل بپردازد. به عبارتی یک نخبه در فرصت زمانی خاص که بین دیگران سر آمد است  و در مکانی خاص که بین اهالی آن محل ویژگی برتری دارد، در رشته خود قادر است سخن بگوید.
نکته ای که اغلب "رسانه ها" رعایت نمی کنند. مثلا از یک پزشک حاذق، سوالاتی در مورد "فلسفه" و "ادبیات" می پرسند یا از فیلسوف در مورد را ه حل های برون رفت از "تورم" سوال می کنند.

نخبه اگر واقعا "نخبه" باشد، بی درنگ، نه فقط نباید بدین سوالات پاسخ بگوید بلکه به سائل تذکر دهد که او در این زمینه ها "هیچ" نمی داند و اساسا سوال بی ربط است. روشن است که نخبگان – حتی حقیقی – کمتربه روشنی چنین می کنند.

 اغلب نخبگان در جایگاه ویژه اجتماعی که قرار می گیرند کم کم دچار عارضه "خود بزرگ بینی" می شوند و درباره "همه چیز" نظر می دهند مخصوصا اگر تریبون مناسب در دسترس داشته باشند. اینجاست که مرز نخبگی و پخمگی باریک می شود به گونه ای که "اعتبار" نخبگی فرد هم به کلی زیر سوال می رود.

معمولا رسانه های خسته یا غیر حرفه ای و سیاسی مایلند با پخته خواری از افراد مشهور جهت رسیدن به منظور خود استفاده ابزاری کنند و نخبگان نباید در این دام گرفتار شوند. البته مقاومت در برابر چنین خواسته هایی چندان ساده نیست . جامعه پویا، حرکات و سکنات نخبگان را به دقت زیر نظر دارد تا حریم و حرمت بزرگان ملک و مملکت خویش حفظ شود و اما عملی شدن این مهم سازوکار ویژه ای می طلبد که باید بررسی و ارائه شود. این خطر وقتی بیشتر احساس می شود که نخبه آنقدر در این ورطه غرق شود که به یک "پخمه تمام عیار" بدل شود.

در حقیقت نخبه در غیر وضع خود، یک آدم کاملا معمولی است و اگر نتواند یا نخواهد این واقعیت را بپذیرد چنان گیج و سردرگم می شود که جز تباهی خود و جامعه هیچ حاصلی ندارد . 
اینجاست که رفته رفته پخمگان جای نخبگان را خواهند گرفت؛ هر که پخمه تر نخبه تر! مباد که جامعه  ای چنین شود مباد...

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1547128

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =