ابوالفضل خدائی: روز جمعه مصادف با ۲۶ شهریورماه جمهوری اسلامی ایران نهمین کشور عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای شد، اتفاق تاریخی و مهم که با تلاش های دولت قبلی و پیگیری های دولت فعلی تحقق یافت. دولت سیزدهم که مبنای سیاست خارجی خود را تقویت روابط با همسایگان اعلام کرده حالا شاهد اولین دستاورد دیپلماتیک خود با عضویت در شانگهای و بالطبع افزایش نفوذ عمق استراتژیک خود در بین کشورهای آسیایی و تأثیرگذار است. کشورهای غربی و در رأس آن ایالات متحده آمریکا که از نفوذ قابل توجهی در کشورهای این حوزه برخوردار هستند حالا ایران را به عنوان یک بازیگر مهم و تأثیرگذار در طرف دیگر معادله می بینند. آمریکا که از زمان ترامپ کارزار فشار حداکثری علیه ایران را کلید زد تا به لحاظ اقتصادی ایران را به زانو درآورد با عزم و اراده کشوری روبروست که به دنبال استفاده حداکثری از ظرفیت های اقتصادی سازمان همکاری شانگهای است. آنهم در دوره ای که واشنگتن به طور تدریجی در حال از دست دادن هژمونی خود در منطقه با خارج کردن نیروهای نظامی است. به باور کارشناسان و تحلیلگران چنین فضایی می تواند تماما می تواند برگ برنده را در اختیار ایران قرار دهد.
کورنلیوس آدبار تحلیلگر سیاسی و کارشناس سیاست خارجی اروپا در مقاله ای برای بنیاد کارنگی نوشت: در حالی که تلاش برای احیای برجام برای بهره مندی از لغو تحریم ها از حمایت رهبر جمهوری اسلامی ایران برخوردار است، تثبیت ایران بر "عمق استراتژیک" و همچنین "محور مقاومت" آن در ماه های آینده اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. هر دو مفهوم دارای پیامدهای ملموسی برای منطقه وسیعتر است - نه تنها در اطراف خلیج فارس، بلکه از غرب به شام و جنوب به خلیج عدن کشیده شده است. علاوه بر این ، با توجه به خروج آشفته نیروهای بین المللی از افغانستان، این مفاهیم به طور فزاینده ای بر منطقه در شرق ایران، از جمله مرز آن با پاکستان تأثیر می گذارد.
شاید دیری نپاید که سپاه قدس ایران احساس کند که نیاز به گسترش حضور خود در همسایگی شرقی ایران دارد. تهران ضمن استقبال از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، نگران طالبان و افزایش حضور جنگجویان اسلامگرا در آنجا است. همانطور که با گروه موسوم به دولت اسلامی در عمق عراق مبارزه کرد ممکن است مجبور به مداخله شدیدتر در افغانستان شود. در واقع ، این "محور" به طور گسترده تری نشان دهنده تلاش ایران برای همراهی با قدرت های غیر غربی در تلاش برای رهایی منطقه از هژمونی ایالات متحده است. این شامل انتخاب روسیه به عنوان شریک اصلی نظامی خود در صحنه سوریه یا چین به عنوان شریک اصلی اقتصادی خود (به ویژه ، به دلیل تحریم های گسترده ایالات متحده است که از برخورد شرکت های اروپایی با این کشور جلوگیری می کند) است.
خروج آمریکا و رقابت های منطقه ای
آدبار در ادامه نوشت: تحکیم داخلی ایران با تغییر ائتلاف های منطقه ای که تا کنون به رغم اینکه جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا فشار حداکثری سلف خود را حفظ کرده است، به نفع ایران ادامه داده است. این سیاست تنها یکی از جنبه های خروج تدریجی ایالات متحده از منطقه است که با سیاست چرخش به آسیا اوباما آغاز شد و پس از آن کمپین دونالد ترامپ- و اکنون بایدن - برای "پایان جنگ های ابدی" دنبال شد. عقب نشینی فاجعه بار آن از افغانستان و خروج نیروهای رزمی اش از عراق تا پایان سال۲۰۲۱ نیز ازاولویت هایی است که ایالات متحده اکنون به آسیا و اقیانوسیه می دهد.این موضوع کاملاً مناسب ایران است،زیرا هدف آن تبدیل شدن به قدرت منطقه ای غالب دراطراف خلیج فارس است. برخی از کشورهای عربی با احساس از دست دادن حمایت آمریکا از اسرائیل برای مقابله مشترک با ایران استفاده کرده اند، که با امضای "توافقنامه آبراهام" که عادی سازی روابط بین اسرائیل و بحرین و اسرائیل و امارات متحده عربی است، صورت گرفت. ایران نه تنها با تحت فشار قرار دادن عربستان سعودی در یمن و نشان دادن آسیب پذیری اعراب مانع از هماهنگی کامل کشورهای حاشیه خلیج فارس شده است. با کشورهای بی طرف مانند کویت، عمان و قطر نیز همکاری نزدیکی دارد.با پایان یافتن دوران سلطه ایالات متحده بر خلیج فارس، نظم جدید توسط کشورهای ساحلی و قدرتهای خارجی که برای نفوذ در حال مبارزه هستند، تعیین می شود.
عضویت ایران در شانگهای؛ آغاز معادله ای جدید در دوران گذار
استفاده حداکثری از ظرفیت سازمان همکاری شانگهای برای ارتقای همه جانبه روابط با کشورهای عضو آن در دوران گذار منطقه و تغییرات و تحولات سریع می تواند فرصتی ارزشمند برای ایران به شمار رود. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بهره مند از مزایای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای در گرو حل دیگر چالش های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با غرب به منظور لغو تحریم ها، فروش نفت و از سرگیری مبادلات بانکی است. مساله ای که تحقق آن در گروی ادامه مذاکرات برجامی در وین و رسیدن به یک توافق نهایی بین طرفین است. موضوعی که دیپلمات های آمریکایی نیز در روزهای اخیر بدان اشاره کرده و ابراز تمایل واشنگتن را برگرداندن ورق به منظور لغو تحریمهای مغایر با برجام نشان داده اند. مجموعه تحولاتی که سبب شده تا حتی رژیم صهیونیستی سرسخت ترین مخالف برجام نیز از موضع خود در قبال آن عقب نشینی کند. این در حالیست که با شکست کارزار فشار حداکثری آمریکا، جمهوری اسلامی ایران با رویکردی سازنده توطئه های دیگر از جمله تحریم سوختی لبنان را شکسته و نقشه کشورهای غربی در این زمینه را ناکارآمد ساخت تا بار دیگر تفاوت نحوه تعامل ایران و آمریکا با متحدانشان مورد قیاس قرار گیرد. خروج نیروهای آمریکایی از منطقه نیز سبب شد تا کشورهای منطقه به حقانیت موضع ایران با تاکید بر امنیت پایدار منطقهای با مشارکت کشورهای منطقه پی ببرند. از این رو تحولات آتی می تواند ابعاد دیگری از نقش سازنده و راهبردی ایران را در دوران جدید پیش روی کشورهای منطقه قرار دهد و کفه ترازو را به سمت تهران سنگین کند.
منبع: بنیاد کارنگی / گزارش و ترجمه: ابوالفضل خدائی
>>> این مطالب را هم بخوانید:
مهمترین تبعات صدور قطعنامه جدید علیه ایران؛دهه 80را فراموش نکنیم!
تیم سیاست خارجی از خطای محاسباتی بپرهیزد
لغو تحریمها با شروط آمریکا؛ امنیت ملی ما را به خطر میاندازد؟
۲۳۳۱۱
نظر شما