" انسانهایی هستند که وقتی در محیطها یا شرایطی قرار میگیرند، دستشان آلوده به عمل قبیح میشود و یا فرض بفرمایید واجبی را ترک میکنند یا عمل غیرشرعی را مرتکب میشوند از نظر شرعی یا انسانی فرقی نمیکند. چه فعل و چه ترک، زشت و قبیح است، وقتی در محیطِ عرفی لااُبالی قرار میگیرد، خلاف را مرتکب میشود.
این شخص چون بُعد انسانی و بُعد ایمانیاش ضعف دارد، مرتکب عمل قبیح میشود.
ما به این حالت میگوییم: تسامح عرفی. اگر از او بپرسی فلانی چرا نمازت را نخواندی؟
میگوید: جایی بودم که خجالت میکشیدم. خجالت میکشیدی؟ از چه کسی؟ از چه چیزی؟ یا اینکه میگوییم: فلانی! این چه کاری بود که کردی؟ این کار که حرام بود!
میگوید: خوب اگر نمیکردم، در این جمع انگشتنما میشدم. شرایط محیط عرفی لااُبالی، موجب میشود مرتکب فعل قبیح یا ترک واجب شود. بعد هم که از او میپرسی: چرا؟ میگوید: خجالت کشیدم! در اینجا حیا را مصرف میکند.
در مقابل، کسانی که لااُبالی هستند و دستشان به عمل قبیح آلوده میشود، چه قبح انسانی و چه قبح شرعی، یعنی گناه، چه در ارتباط با ارتکاب حرام و چه در ارتباط با ترک واجب، این بیحیایی کاشف از این است که شخص یا از نظر بُعد انسانی ضعف دارد، یا از نظر ایمانی ضعف دارد.
/6262
نظر شما