۰ نفر
۱۲ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۴

یک‌شنبه نهم رجب‌المرجب از سال جاری یعنی سیچقان‌ئیل ترکی، امروز با استاد حسین مشتمالچی‌باشی و دیگر عمله حمام همایونی در پاریس معظم بلاد و عاصمه فرانس پیش از ظهر به حمام رفتیم.

از حمام‌‌های اینجا تعریف‌ها شنیده بودیم. مع‌التعجب نه در سربینه و نه در نمبره خصوصی ما که خلوت خلوت بود از اهالی پاریس احدی دیده نشد چون می‌خواستیم با اهالی محل و بومیان فرانس قدری فرانسه صحبت کنیم جز مترجم همایون، هم‌صحبتی نبود که ناچار چند کلمه با او به فرانسه صحبت کردیم.

مردکه با این همه پول که از این بابت می‌گیرد گذشته از تیول و سیورغال نمی‌داند واجبی و سنگ‌پا و لنگ زیر سر و حتی مشتمال را به فرانسه چه می‌گویند. غرض شنیده بودیم اینجا زن و مرد با هم به حمام می‌روند و از طرف امپراتور و دولت و علماء اعلام هیچ ممانعتی نیست و همچنین شنیده بودیم که حتی بچه‌های هشت نه ساله فرانس هم مثل بلبل فرانسه حرف می‌زنند، بودن لکنت و لهجه مخلوط اجنبی که می‌گویند ما کمی داریم.

باری می‌خواستیم امتحان کنیم ببینیم آیا این امور صحت دارد یا مترجم همایون مثل بیشتر حرف‌هایی که می‌زند از خودش درآورده، دروغ عرض کرده و فی‌الواقع افسانه واهی افواهی است .غرض در نمبره ما که احدی از اهالی خرد یا بزرگ، زن یا مرد دیده نشد گویا قبلاً نوکر‌های ما از قبیل صدر‌اعظم و رئیس الممالک و سپهسالار و حاجی امام‌جمعه و غیر‌ هم که جزو ملتزمین رکاب آفتاب انتساب ما به فرانس آمده‌اند، حمام را قرق کرده‌اند که خدای نکرده چشم زخمی به‌وجود مبارک و میمون ما نخورد.

استاد حسین مشتمالچی باشی که با او هم در ضمن مشتمال به فرانسه اوامری صادر می‌فرمودیم و بیچاره حیران و هاج واج می‌شد و همین اسباب انبساط خاطر همایون ما بود، الحق مشتمال مبسوط و مضبوطی عرض کرد، بعداً قدری هم دراز کشیدیم یعنی به عز عرض سمع مبارک ما رسانیدند که گویا علی‌العاده مختصر چرتی هم زده باشیم از قرار در حدود سه چهار ساعت اگر چه خود ما ملتفت این فقره چرت مختصر نشده‌ایم.

مترجم همایون چرت قیلوله توی حمام را نمی‌دانست به فرانسه چه می‌گویند، مرده شورش ببرد که حرام می‌‌کند نانی را که از این راه می‌خورد.
مردکه بی‌شعور نفهم ازین بابت به او مختصری اوقات تلخی کردیم و قدری حرف‌های نامربوط زدیم مخصوصاً سربینه نمبره مخصوص جلو عده‌ای از عمله حمام به فارسی و فرانسه به او فرمودیم مردکه قرمدنگ هیچمدان پفیوز که شاید، تأدیب شود بیچاره خیلی ناراحت و خجل شد و با شفیع آوردن مرتجم حضور اعنی مؤدب الدوله موسیو ریشارخان مترجم همایون با قسم و آیه به پیر و پیغمبر و به جقه و سر مبارک ما می‌گفت اصلاً و ابداً مطلقاً چنین لفظ و معنایی در لسان فرانس وجود خارجی ندارد.

با حیرت بسیار و تأکید موسیو ریشارخان که از بومیان فرانس است کمی باورکردیم اما چطور ممکن است با این همه اختراعات و ترقیات و قطار ماشین‌ دودی و آیروپلان و غیره برای چرت قیلوله توی حمام در لسان فرانس لفظی و کلمه‌ای نباشد. اگر اینطور باشد که مترجم همایون می‌گوید مع تأیید مترجم حضور که اهل فرنگ است و اهل‌البیت ادری بما فی‌البیت فی‌الواقع لسان ناقصی است این لسان. غرض استحمام مفید میمنت تأییدی بود. وقتی از حمام درآمدیم سربینه خودمان را در آیینه قدری تماشا کردیم، خودمان از خودمان فی‌الواقع خوشمان آمد...
(از خاطرات سفر به فرنگ، به خامه مرحوم ملانصر‌الدین‌شاه قاجار)

به قلم مهدی اخوان ثالث/برگرفته از کتاب «یک لب و هزار خنده»/نشر مروارید

28/242

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 165934

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =