دیرگاهى است که گاه‌گاه صداى گام‌هاى انحراف فکرى از دالان‌هاى مرتبط به دولتى که مدعى و منادى ارزش‌ها بود و هست، به گوش مى‌آید. هزار و یک حرف گفته و نگفته را در این گفتار وامى‌نهیم و تنها به شأن نزول پرده پایانى این نمایش بسنده مى‌کنیم.
چند روزى است که ویژه‌نامه «خاتون1» به‌عنوان ضمیمه رایگان روزنامه رسمى دولت، «ایران»، در 260 صفحه با موضوع زنان و حجاب انتشار یافته و با واکنش سریع و صریح شخصیت‌هاى دینى، فرهنگى و قضایى مواجه گشت، به‌گونه‌اى که جهت پیشگیرى از حملات جوانان مؤمن و مردم متدین، دفتر این روزنامه توسط نیروهاى ویژه حفاظت شد.
گذرى بر مطالب این ویژه‌نامه که با کاغذ گلاسه و چاپ رنگى مرغوب به‌صورت رایگان در اختیار خوانندگان ایران قرار گرفته، گویاى هدف‌گذارى کلى این نشریه در راستاى هنجارشکنى، نسبت به فرهنگ فعلى حجاب در جامعه دینى است و گاه پا را فراتر نهاده و نسبت به تشابه لباس روحانیون و عمامه آن‌ها با لباس موبدان زرتشتى در تاریخ قلم مى‌راند! و در جاى دیگر، هنجارشکنى ورزشى بانوان در مسابقات بین‌المللى چین را که برخى مراجع عظام، آن را سبب خفت دانستند، رنسانس در ورزش بانوان مى‌نامد! و در دیگر بخش از این منشور التقاطى، چادر مشکى را با تأکید، بدترین پوشش مى‌داند!!
و حال آن‌که مقام معظم رهبرى چادر را حجاب برتر دانسته‌اند. نکات تأمل‌انگیز این مجله، به مطالب پیش‌گفته ختم نمى‌شود، که آقاى کلهر در مصاحبه‌اش سراغ گنبد‌هاى طلایى هم مى‌رود و آن‌ها را به‌صورت احتمالى، برگرفته از هندوها و بودایى‌ها مى‌داند! البته تدوین‌گران خاتون، براى آن‌که مورد نقد دینى سنگین قرار نگیرند، در جاى‌جاى آن، با بهره از سخنان برخى از علما و فضلا، فضاى کلى آن را از غیردینى بودن پرهیز داده‌اند، اما انتخاب تیترهاى جهت‌دار براى این مطالب متناسب با هدف‌گذارى نشریه، در نگاه اول هویداست. این همه، تنها بخشى از مطالب شگفت‌انگیز اولین شماره خاتون است.
تعجب آن‌گاه فزونى مى‌یابد که توجه داشته باشیم صاحب امتیاز آن، خبرگزارى رسمى جمهورى اسلامى «ایرنا» است. شاید اگر مندرجات این نشریه را در مجلات دگراندیش که تقابلى پذیرفته‌شده با نظام مقدس اسلامى و تفکر دینى دارند مى‌دیدیم، هضم آن برایمان آسان مى‌نمود، اما چگونه مى‌توان باور کرد که نه‌فقط با پول بیت‌المال این نظام مقدس، بلکه رسماً از رسانه دولت جمهورى اسلامى این مطالب انتشار یابد؟!
اگر بخواهیم با خودمان در وادى تأمل، چندى اندیشه نموده و تذکرات مکرر و دلسوزانه بزرگان را راجع به این جریان و تراوشات فکرى و برآیند اجرایى آنان بازخوانى کنیم، باید بى‌محابا خویش را سرزنش کنیم، زیرا هنگامى که داستان حضور بانوان در ورزشگاه‌ها با پافشارى برخى از مسئولان اجرایى مطرح شد و بزرگان حوزه، موضع صریح و شفاف گرفتند، جامعه تنها به مسکوت ماندن موقت این طرح راضى شد، اما این تفکر هم‌چون آتشى زیر خاکستر ماند و باز زبانه کشید و اصرار به انتخاب مدیران ارشد اجرایى از زنان، دیگر‌باره غیرت دینى مراجع عظام را به جوش آورد و به صورت قاطع نسبت به این امر برخورد نمودند و این مرتبه نیز با اغماض مصلحت‌جویانه از آن گذشتیم! تا عدم اجراى طرح عفاف که به‌عنوان قانون جمهورى اسلامى بود، اهل دین و فرهنگ را به خروش آورد. اما مقاومت نابجا و لجبازى برخى از مسئولان نسبت به عدم اجراى قانون و فراتر از آن، دستور به فرمانده ناجا و تهدید مبنى بر عدم برخورد با بدحجابان و باز صبر و سکوت ما، بحرانى دیگر آفرید و این‌بار درصدد نهادینه‌سازى فرهنگ جدید و هنجارساختن یک ناهنجارى‌اند!
بر این اساس، تبیین مبانى فکرى این جریان، مأموریت نشریه خاتون شد تا آرام‌آرام ذهن جوانان را با ابعاد فکرى آنان آشنا سازد و با مبنادهى به آنان، این جریان سیاسى را به جریانى فکرى تبدیل نموده و با پشتیبانى‌هاى رسانه‌اى، اجتماعى، سیاسى و مالى، دامنه‌هاى آن در اقصى نقاط جامعه جاى گیرد. حال چگونه و در چه فرآیندى، این جریان که با تمسک به روحانیت و تفکر دینى دست به قدرت یازیده، در مقابله فکرى و فرهنگى با روحانیت قرار گرفته؟ شاه‌بیت غزل سیاسى این فصل تاریخى است که سه نسل دیروز و امروز و فردا، باید آن‌را براى نسل‌هاى آینده به‌صورت صادق و ماندگار بسراییم.
ما را چه مى‌شود، وقتى که بزرگان به عنوان دیده‌بان دین، از سر سوز و با تأکید و تکرار، ما را به بیدارى فراخوان مى‌دهند، گوش جانمان شنواى آن نیست و آن‌گاه که گزشى دیگر پیکر فرهنگى جامعه را مى‌آزارد، دگر‌باره به تأملى کوتاه مى‌نشینیم و باز، زندگى و فراموشى تا دوباره...!
آرى! قصه خاتون، خاتمه خواهد یافت اما، داستان‌سرایان انحرافى باز به سرایش‌اند!
/6262
نظر شما