به گزارش خبرآنلاین در بخشهایی از این مصاحبه آمده است:
* از گذشتهام پشیمان نیستم، چون گذشته ناراحت کنندهای نداشتم هرچند که برای خودم ناراحتکننده بود. من جوانی ندیده پیر شدم و دوران جوانی را در زندان بودم. 10 سال زندان، چهار سال تبعید به برازجان، تنها زندانی سیاسی مذهبی بودم و زندان در زندان را تحمل کردم. دوران طفولیتم به بیمادری گذشت و دوران جوانی در زندانی سپری شد. روزی که به صحنه مبارزه آمدیم، تند بودیم و درعین تندی منزوی و درعین منزوی بودن پرخاشجو و آرمانگرا. اما بالاخره آرمانم ثمر داد و به بار نشست. الان پرخاشجو نیستم اما، در آن زمان بودم و پرخاشجویی آن روزها اشتباه نبود.
*فضای باز سیاسی بستگی به موقعیتهای ما دارد، ما در هجمه عجیبی از طرف دشمن قرار گرفتیم. اما متاسفانه از سوی دیگر هزینه اشتباه سیاستمداران را داریم زیاد پرداخت میکنیم. مثلا در انتخابات 88، اشتباه دوستان سیاستمدارمان را زیاد پرداخت کردیم چرا؟ اگر این دوستان مخالف ولایتفقیه را قبول داشته باشند (چون یکی از رهبرانشان به من گفت که عدم حضور ولیفقیه در صحنه یعنی عدم حضور من و تو) سیاستمدارانه عمل میکردند، انتخابات را قبول میکردند در یکسال بعد 30میلیون رای میآوردند.
* برخوردهای طرف مقابل هم تند بود. خس و خاشاک گفتن به مردم تند است. شاید طرف مقابل میخواست آقایان را به این موضع بکشاند، اما سیاستمدار واقعی آن است که به این موضع کشانده نشود. معمولا در دنیا طرف را عصبانی میکنند تا موضعش را عوض کنند، والا اینها آدمهای مهمتری بودند، دزد نبودند، سالم بودند. سالها مسوولیت داشتند.
*من از کسانی هستم که 60 سال است میگویند اصولگرا هستم. اصولگرایی که ما داریم یک اصول و آرمانی دارد و برای اجرایش حرکت میکنیم. مگر آنها که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند و کاندیدا شدند مخالف بودند؟ مخالف اسلام بودند؟ مخالف قانون اساسی بودند؟ اگر مخالف قانون اساسی بودند چرا شورای نگهبان تاییدشان کرد؟ پس شورای نگهبان آنها را مخالف قانون اساسی نمیدانسته است، اما متاسفانه حرکتهای بعدی معقول نبود. این را هم بگویم مناظرههایمان هم درست نبود، آن چیزی که خدا میخواهد نبود، آن چیزی که من مسلمان باید باشم، انجام ندادم اگر انجام میدادم به اینجا نمیرسید و چنین اتفاقاتی به دنبالش رخ نمیداد. ما به بد زمانی رسیدیم، خدا کند از این بنبست بیرون بیاییم.
*من سیاست خارجی دولت را میپسندم، اما از نظر داخلی فاصله طبقاتیمان کم نشده، متاسفم از اینکه بگویم عدالت اقتصادی نداریم. من سوالی از قضات کردم، گفتم قوه قضاییه ما تلاش میکند پروندهها را مختومه یا عدالت را اجرا کند.
* با خیلی از شیوههای آقای احمدینژاد موافق نیستم (نقد دارم). مثلا یک شب آقای احمدینژاد در سخنرانیاش گفت که من کارشناس ارشدم، من معتقدم هیچکس کارشناس ارشد در همهچیز نیست. رییسجمهور در مقام کارشناس ارشد نشسته و باید از کارشناس ارشد استفاده کند، یا مثلا گاهی ایشان از این طرف میرود و متهم میشود به اینکه با نوعی خرافات سروکار دارد که خود وی هم کمک میکند. مثلا ایشان میخواهد آمریکا برود، تصمیمش را گرفته و راهی است اما درست در لحظهای که میخواهد حرکت کند، قرآن را میآورند و استخاره میگیرند، این دست کارها از ایشان پذیرفته نیست. ایشان شخصیت سیاسی و اجرایی است، سکان یک کشور 70 میلیونی در دستش است، کشور باید با عقل و علم و معنویت اداره شود.
*به نظر من هر انقلابی و هر ایدئولوژی آفتی دارد. توحید آفتش بتپرستی است. اگر جامعه انسانی به خدا معتقد نبود مظهر برای خدا درست نمیکرد، آفت سوسیالیسم چه بوده؟ آنارشیسم بوده. آفت یک حکومت دینی رجوع به خرافات است. متاسفانه دستگاههای جمعی ما تلاش نکردند خرافات را از بین ببرند. من یک استادی در دانشگاه هستم که حداقل چهل صد دختر دانشجو دارم. شاید باور نکنید که هفتهای 10، 15 دختر دانشجو به من تلفن میکنند و میگویند استاد بخت ما را بستهاند. هرچقدر میگوییم این بخت مرا بستهاند یعنی چه؟ میگویند استاد شما کتاب باز کن، بخت ما باز شود. در واقع آفت جامعه که معنویت سالم را اداره نکند چنین مسایلی است. متاسفانه هر روز یک امام زمان پیدا میشود.
*من آقای هاشمی را آدم خوبی میدانم. ..آقای هاشمی شناسنامه انقلاب است.
/27217
نظر شما