مسئله ورشکست شدن حاجصلاح عزالدین سؤالهای زیادی در باره دلایل ورشکستگی، ابعاد و انعکاس منفی آن بر جنبش حزبالله، جامعه و مقاومت مطرح کرده است. چون خسارتهای وارده به بنگاههای مالی این شخص 500 میلیون دلار تا بیش از یک میلیارد دلار است. همچنین صدها نفر به این خاطر اموالشان را از دست دادند که اغلبشان اهل جنوب هستند. در میان این افراد تاجرانی از خلیج فارس و مهاجران آفریقایی نیز به چشم میخورند.
بر کسی پوشیده نیست که عزالدین، صاحب مؤسسه دارالهادی و مؤسسات دیگر، از یاران صمیمی حزبالله بوده و روابط نزدیکی با تعدادی از رهبران و مسئولان این جنبش داشته است. کتابهای تألیفی رهبران، نمایندگان و بزرگان حزبالله در مؤسسه دارالهادی چاپ و منتشر میشده است. درحالی که این مؤسسه هیچگاه رابطه سازمان یافتهای با جنبش حزبالله نداشته است، برخی از افرادی که اموالشان را در اختیار عزالدین قراردادهاند به نوعی با حزبالله ارتباط دارند. حسین الحاج حسن، یکی از این افراد است که از عزالدین به اتهام کلاهبرداری و دادن چکهای بیمحل شکایت کرده است.
سیدحسن نصرالله، دبیر کل جنبش حزبالله در سخنانش هر گونه ارتباط این جنبش را با نتایج ورشکستگی مالی صلاح عزالدین نفی کرده است. او اعلام کرده که حزبالله تمایل دارد تا دستگاه قضایی لبنان را برای حل این مشکل یاری کند و این سخن بدان معناست که این بحران میتواند بر جامعهای که حزبالله و مقاومت در آن فعالیت میکند تأثیرات منفی بگذارد.
برخی از تحلیلگران با در نظر گرفتن خسارتهای مالی بزرگ و متضرر شدن صدها تن از شهروندان، این فاجعه را به عنوان «تهاجم جدید ژوئیه» توصیف کردهاند. دلایل وقوع این بحران مالی چیست؟ این مسئله چه تأثیرات منفی بر جنبش مقاومت دارد؟ حزبالله برای رویارویی با این فاجعه و جلوگیری از ضررهای آینده چه کاری باید انجام دهد؟
دلایل وقوع این فاجعه و تأثیرات آن
در ابتدا باید ببینیم حاجصلاح عزالدین کیست و چه مسائلی باعث وقوع این فاجعه شده است و تأثیرات منفی آن چیست؟
حاجصلاح عزالدین از جوانان متدینی است که از ابتدای سال 80 به فغالیتهای اسلامی ملتزم بود. عزالدین، ابتدا مدیر مدرسه النجاح در الشیاح بودکه زیر نظر حاج جعفر شعیب اداره میشد. (حاججعفر شعیب از افرادی بود که انقلاب اسلامی ایران را تأیید کرده است.) سپس به کار رتق و فتق سفر حاجیان خانه خدا پرداخت و با تعدادی از حاجیان متدین، مؤسسه السلام را تأسیس کرد، اما پس از مدتی از این کار دست کشید و مؤسسههای بابالسلام و دارالهادی را تأسیس کرد. سپس در زمینه نفت و آهن تجارت را آغاز کرد و به دنبال آن، در بورس هم فعالیت کرد.
عزالدین به خاطر تدین خود و عشق به کارهای خیر مشهور بود. به همین دلیل روابط خوبی با مؤسسات و جنبشهای اسلامی، مخصوصاً حزبالله داشت.
به نظر میرسد موفقیت این مرد در کارهای تجاری باعث شد تا فعالیتهایش را توسعه دهد. به همین دلیل سرمایهگذاران کوچک و بزرگ اموال خود را به او میسپردند تا ماهانه 20 تا 40 درصد سود پولشان را دریافت کنند. شهرت عزالدین باعث شد تا سرمایهگذاران بیشتری به خود جذب کند و در عین حال به فعالیتهای خیریه خود را گسترش میداد و با حزبالله نیز روابط صمیمانهای داشت.
اما از یک سال پیش به دلیل بروز بحران مالی جهانی و کاهش قیمت آهن، بنگاههای مالی عزالدین، 150 میلیون دلار خسارت دید. اما او به جای رفع این مشکل، عمداً اقدام به جذب سرمایههای بیشتری کرد. این در حالی است که او درصد سود پرداختی به سرمایهگذاران را نیز افزایش داده بود. این مسئله باعث شد بنگاههای مالی عزالدین خسارت بیشتری ببیند که میزان آن، 500 میلیون دلار تا یک میلیارد دلار برآورد شده است. مشکل این است که عزالدین املاک یا اسناد بهادار برای جبران این خسارت و یا قسمتی از آن را هم ندارد.
این فاجعه قبلاً در لبنان و برخی از کشورهای عربی و اسلامی تکرار شده و به برخی از شرکتها و مؤسسات سرمایهگذاری اسلامی فعال خسارت زیادی وارد کرده بود. به هرحال به مؤسسات عزالدین خسارت زیادی وارد شده که دامنگیر صدها تن از لبنانیها شده است. حتی بسیاری از کسانیکه پولشان را به او سپرده بودند از افرادی بودند که از مسئولان حزبالله بوده و یا در آنجا فعالیت میکردند.
این مسائل سؤالهای زیادی درباره این فاجعه و تأثیرات منفی آن بر حزبالله و مقاومت بوجود آورد که باعث شد نصرالله ارتباط حزبالله با ورشکستگی مالی عزالدین را نفی کند و به مقابله با تأثیرات منفی آن بپردازد و عزالدین را به دستگاه قضایی لبنان تحوبل دهد.
راه حل ورشکستگی مالی و جر و بحثهای داخلی
حزبالله لبنان از زمانی که از خسارتهای فعالیتهای تجاری عزالدین آگاهی یافت، تمایل داشت این فرد را با کلیه اموالش به دستگاه قضایی لبنان تحویل دهد. مسئول این حزب در گام بعدی سعی کرد تا جای ممکن از تأثیرات این بحران مالی بکاهد. اما بزرگی این فاجعه، گزارشهای منتشره درباره آن، مسئولیت عزالدین در این خصوص و خسارات وارده بر حزبالله و جنبش مقاومت، نصرالله را بر آن داشت تا جلسه ویژهای با مسئولان کادرهای این جنبش تشکیل دهد و ابعاد این مشکل را بررسی کند. البته نصرالله در ضیافت افطاری که هفتم سپتامبر از سوی سازمان حمایت از مقاومت اسلامی اخوات برپا شده بود، در این باره صحبت کرد و وعده دادکه بیانیه مفصلی درباره این بحران صادر خواهد کرد.
این فاجعه جر و بحثهای زیادی به صورت علنی و غیرعلنی درباره علل وقوع آن و مظاهر رفاهزدگی در مراکز اجتماعی نزدیک به حزبالله بوجود آورده که خطرات زیادی برای مقاومت و آینده آن دارد. این مسائل باعث میشود که رهبران اسلامی و مسئولان حزبالله درباره آنچه در مراکز اجتماعی رخ میدهد، بازنگری کرده و اجازه ندهند هیچ کدام از مؤسسات با شخصیتها فعالیت مالی و اجتماعی داشته باشند که با اصول و قواعد تعیین شده از سوی جنبش یا نظام دولتی تعارض داشته است و بر اساس پاپههای علمی مدیریت صحیح مالی بنیان نشده باشد. چون برخی از شرکتها و اشخاصی که در سالهای گذشته اموال مردم را در برخی از کشورهای اسلامی گرفته بودند تا ماهانه به آنها سود بدهند، ورشکست شده و این کشورها به بحرانهای مالی دچار شدهاند .
بحران مالی که عزالدین دچار آن شده، هشداری برای مسئولان حزبالله و مؤسسات اسلامی دیگر است تا آنچه را که هماکنون در جنوب لبنان رخ میدهد، بازبینی و بازنگری کنند و به مظاهر رفاهزدگی و ریخت و پاشهایی که در مراکز اجتماعی نزدیک حزبالله میشود، توجه کنند.
همچنین باید اقدام صریحی برای بازنگری در فعالیت مؤسسات مالی و تجاری انجام شود و به مؤسسات غیر واقعی و تقلبی اجازه فعالیت در بخشهای اقتصادی و بازرگانی داده نشود.
مترجم: زینب کامرانی
قاسم قصیر روزنامهنگار معروف لبنانی این یادداشت را برای روزنامه خبر و مجله امان نوشتهاند که به صورت همزمان در این دو نشریه منتشر شده است.
نظر شما