شاید به نظر تکراری بیاید، شاید هم تکرار آنچه میخواهیم بگوییم در عمل برای بسیاری که گوش شنوا ندارند بیفایده باشد. ولیکن آنچه میگوییم آنقدر مهم و حیاتی است که میتواند مانع از مرگ و میر بسیاری از جوانان و میانسالان در جامعه کنونی ما بشود. آمار مرگ و میرهای ناشی از سکتههای قلبی در کشورمان به تصادفات رانندگی پهلو می زند. تاسفبارتر آن که سن این نوع مرگ و میرها هم از 50تا 60 سال در دهه گذشته به 30 تا 40سال در یکی دو سال اخیر رسیده است.
با این همه باز هم تصور میکنید که توجه به این آمارها که عمده عامل افزایششان به شیوه تغذیه، نداشتن تحرک روزانه، افزایش مصرف دخانیات، آلودگی فلجکننده هوا و افزایش عوامل استرسزا باز میگردد ارزش بررسی و توجه مکرر را ندارد؟ اگر زنگهای خطر ناشی از افزایش بیماریهای مزمن قلبی و عروقی در کشورمان به صورت مکرر به صدا در نیاید، خیلیها که شاید خود ما هم جزو آنها باشیم، متوجه نمیشویم که بسیاری از ضرورتهای زندگی سالم را از یاد بردهایم. اهمیت و ضرورت ریشهیابی افزایش بیسابقه سکتههای قلبی و ارائه راهکارهای پیشگیری از آنها، ما را بر آن داشت تا پای صحبت دکتر محمدرضا محمد حسنی، متخصص قلب و عروق، عضو انجمن آرترواسکلروز و نیز معاون پژوهشی مرکز تحقیقات قلب و عروق کشور بنشینیم.
بگذارید گفتوگویمان را از لحظهای شروع کنیم که فرد دچار حمله یا سکته قلبی میشود. آن لحظه و دقایق سرنوشتساز پس از آن را برایمان به تصویر بکشید.
حملههای قلبی یا سکته قلبی معمولا با درد شدید در قفسه سینه شروع میشود و به صورت تنگی نفس و ضعف و بیحالی، تهوع و استفراغ و گاهی حتی بدون هیچ علامتی میتواند اتفاق بیفتد، ولی عمدتا سکته با دردی شدید در قفسه سینه یا در ناحیه پایین آن، حول و حوش معده همراه است که گاهی به فک و بازوی چپ نیز انتشار پیدا میکند.
گفته میشود این درد، شدیدترین دردی است که یک فرد میتواند در طول زندگیاش تجربه کند. طول زمان درد هم در سکتههای قلبی بیش از 20 دقیقه میتواند طول بکشد. البته با انجام اقداماتی میتوان در همان دقایق نخست به کاهش این درد طاقتفرسا که ممکن است ساعتها ادامه پیدا کند، کمک کرد.
بهترین و موثرترین اقداماتی که میشود برای کسی که دچار حمله قلبی شده بسرعت انجام داد چه هستند؟
اگر این حمله قلبی را شخص به تنهایی تجربه کند و قرصها یا داروهایی چون قرصهای زیر زبانی یا اسپریهای زیر زبانی را در دسترس دارد باید بسرعت استفاده کند و اگر در دسترس ندارد باید تلفنی با مراکز اورژانس تماس بگیرد و از مراجعه شخصی به بیمارستان یا مرکز درمانی پرهیز کند.
چرا و در چه شرایطی مرگ آنی تنها نتیجه یک حمله قلبی میشود؟
مرگ آنی در چنین مواردی یعنی فوت شخص در دقایق یا ساعتهای اولیه پس از حمله قلبی، براثر اختلال در ریتم قلب (آریتمیهای کشنده) که 30 درصد از بیماران قلبی به این شکل جان خود را از دست میدهند، قبل از اینکه به بیمارستان برسند. در چنین شرایطی شخص بلافاصله هوشیاریاش را از دست میدهد. اگر چنین شخصی ضربان خود را از دست بدهد، ما تنها 4 تا 6 دقیقه فرصت خواهیم داشت تا او را از مرگ نجات دهیم. دسته دیگر از مرگها بر اثر سکته قلبی در بیمارستان و به دنبال نارسایی پمپاژ قلب (خونرسانی به قلب) اتفاق میافتد. در واقع این دسته از بیماران دچار مرگهای تاخیری میشوند.
چرا آمار سکته قلبی، بخصوص در میان جوانها در کشورمان بشدت بالا رفته؟ آمار واقعی و رسمی در این زمینه چقدر با هم متفاوتند؟
در حال حاضر در کلانشهری همچون تهران، روزانه 100 نفر جان خود را بر اثر سکتههای قلبی از دست میدهند. ولی آمار رسمی در مورد سکتههای قلبی نداریم، آماری که هست تنها مبتنی به آن چیزی است که وزارت بهداشت اعلام میکند.
با این حال بر اساس آنچه در رسانهها گفته میشود، سن سکتههای قلبی در کشور کاهش یافته است. علت آن هم به چاقی، افزایش وزن و بیتحرکی افراد در سنین بالای 25 سال در کشورمان باز میگردد.
در واقع اختلالات تغذیهای با رشد روز افزون فستفودها و دسترسی آسان مردم به آنها و همینطور دسترسی به سیگار ارزان، از دلایل اصلی افزایش آمار سکتهها و بیماریهای قلبی و حتی سایر بیماریهای کشنده در کشور است. حتی سازمان بهداشت جهانی پیشبینی کرده است در کشورهای در حال توسعه بخصوص کشورهایی مثل ما،در سال 2020 بیماریهای قلبی حالت اپیدمی پیدا میکند و بسیاری از مردم، دچار چاقی و تصلب شرایین خواهند بود.
به علاوه از بعد دیگر ما وابستگیمان به کشورهای پیشرفته برای تامین دستگاههای تشخیصی و درمانی در حوزه قلب (اکو، آنژیوگرافی و اکو کاردیوگرافی) بیشتر خواهد شد.
در زمینه امکانات و تجهیزات درمانی چه کمبودهایی وجود دارد؟ از آنجا که هزینههای درمانی در حوزه قلب خیلی هم سنگین است، پس عمده اقشار مردم تا چه اندازه میتوانند از خدمات درمانی در حوزه قلب استفاده کنند؟
تجهیزات درمانی بیماران قلبی، بهغیر از داروهایشان که به نسبت داروهای شیمیدرمانی، بسیار ارزان است، خیلی پرهزینه هستند. بیشک ارائه خدمات تشخیصی و درمانی در حوزه قلب هم برای مردم، بخصوص در بیمارستانهای خصوصی بسیار گران و سرسامآور است. البته بیمهها نسبتا در این زمینه حمایت میکنند. با این حال سقف بیمهها برای جراحی قلب، پایین است و برای بیماریهای خاص، باید سقف پوشش بیمهای افزایش پیدا کند تا جایی که بیماران قلبی دیگر دغدغه کیفیت و نحوه ارائه خدمات را به واسطه دغدغههای مالی احساس نکنند.
47301
نظر شما