قوانین و مقررات مربوط به پیگیری حقوق جانبازان در تمام دنیا و در کلیه کشورهایی که جنگ را تجربه کرده اند؛ در حد فرهنگ و نیازهای آن کشور ، قوانینی پیشرو و بسیار قابل قبول بوده اند. اجرای این قوانین بدون هیچ اما و چرایی از سوی دولت ها اجرا می شود و عمدتا افراد آسیب دیده دغده برای آینده ندارند و مطمئن هستند که خانواده هایشان نیز تحت حمایت هستند. دولت منتی بر این افراد ندارد و آنها نیز منتی بر مردم و دولتشان .
در مورد اوضاع و احوال جانبازان نازنین خودمان ؛ اما روایت هرگز اینگونه نیست. اگرچه تصویب قانون حالت اشتغال و برخی قوانین مکمل دیگر و ابلاغ آن از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام در تاریخ 30/6/ 72 چشم اندازهای قانونی خوبی برای معیشت جانبازان بدست داد؛ با این همه عمده جانبازان مطالبات فراوانی از سازمان متبوعشان دارند. عده ای بیشماری نیز از این عزیزان اصلا خبری از حقوق شان ندارند. در حالیکه وظیفه بنیاد شهید و امور جانبازان اطلاع رسانی خانه به خانه است. نه صرفا راه اندازی یک سایت خبری.
در تعاریف قانونی برای شناسایی شخص جانباز ، طبیعی است که باید موارد متقن و موثری وجود داشته باشد که اولین آن حضور شخص در جبهه های جنگ و یا زندگی در مناطق جنگی است. بسیاری از عملیات ها اینقدر بزرگ و فراگیر بودند که برخی از رزمندگان بواسطه اصابت یک تیر یا خوردن چند ترکش ، هرگز خود را مجروح قلمداد نمی کردند تا بتوانند بلکه به حضور خود در خط مقدم ادامه دهند.و زخم هایشان به مرور ترمیم یافت. بسیاری نیز مورد حمله شیمیایی قرار گرفتند که تا سالها از اثرات آن بی اطلاع بودند و پس آز آن دچار مشکل شدند. از اینرو است که جانبازان شیمیایی مظلوم ترین هستند. خان پر پیچ و خم در سالهای 70 و 71 از ذهن اینگونه جانبازان پاک نشده است. راهی ملالت آور برای اثبات جانبازی . روندی که هنوز پس از سالها ممکن است بتازگی گریبان یکی از این عزیزان را گرفته باشد.
باری در حالیکه بسیاری از رزمندگان و جانبازان قدیمی علیرغم داشتن پرونده های شاخص در اعزام و دارا بودن مدارک اداری متقن برای صحت بسیجی بودن و جانباز بودنشان ؛ هنوز نخواسته اند به طور رسمی جانباز دولتی نام بگیرند ( حال به هر دلیلی) و هنوز جانباز غیردولتی هستند ؛ دیده می شود برخی از مدیران و نمایندگان در رده های مختلف خود را جانباز و بسیجی مخلص جا می زنند . در حالیکه حتی مدارک اعزام به جبهه هم ندارند و اصلا سن و سالشان هم به این داستان ها نمی خورد. به نظر می رسد با این تفاسیر انواع جانباز در این مملکت به وجود آمده است. پیش از جانباز دولتی و جانباز غیر دولتی را در یادداشتی تعریف کرده بودم و بنظرم به تجدید نظر و تعاریف جدیدتر نیاز است:
جانباز دولتی : کسی که بعلت حضور در جبهه های جنگ و یا حضور در مناطق جنگی آسیب جسمی دیده و بنا بر عرف و قانون مصوب به درجه جانبازی رسمی نائل آمده. چنین شخصی می تواند از امتیازات ویژه جانبازی و حق و حقوق مشروع خود استفاده کند. عزیزانی که تاج سر مردم و دولت هستند و هیچ شائبه ای در این وجود ندارد.
جانباز غیر دولتی : جانبازی که هم مدارک اداری متقن برای اعزام و حضور در جبهه های جنگ دارد و هم صورت سانحه!( این عبارت صورت سانحه هم از آن اختراعات کیفور کننده است . در صورت سانحه ، به محل و نوع آسیب دیدگی در همان زمان و مکان و با تاریخ تقریبا به روز اشاره شده . صورت سانحه می تواند به روز هم نباشد، برای بسیاری از جانبازان با تحقیق میدانی و شهادت چند هم رزم که هویت شان محرز بوده باشد نیز می توان صورت سانحه تشکیل داد. و در واقع صورت سانحه یک کلید بسیار مهم برای راه افتادن کار است واطلاعات کلی برای شخصی است که تقاضادارد جانباز دولتی و رسمی باشد) . اما به هردلیلی علاقه ای و توجه ای به اینکه جانباز رسمی باشد ندارد.و مهمتر اینکه هیچ توقعی هم ندارد.
جانباز غیر انتفاعی : جانبازی که به صورت رسمی از سوی برخی موسسات خیریه خوش نام و البته عمدتا گمنام حمایت می شود. جانباز غیر انتفاعی هزینه هایش ( البته برخی از آنها را ) از سوی این سازمان ها دریافت می کند و جانبازان دولتی نیز می توانند در زمره این جانبازان غیر انتفاعی در بیایند. اما مهم این جااست که در خوش بینانه ترین حالت هزینه های دریافتی چنین جانبازی با خرجش یکی است و سر به سر می شود.
جانباز متوفی : این رده بندی فقط به جانباز غیر دولتی و غیر انتفاعی مربوط می شود .چرا که جانباز متوفی ، جانبازی است که که پس از سالها زندگی با درد و رنج از دنیا رفته و بدلیل غیر رسمی و غیر دولتی بودن ؛ شهید نامیده نمی شود . از این رو عنوانش از جانباز غیر دولتی و غیر انتفاعی به جانباز متوفی تغییر می یابد.
جانباز شبیه سازی شده: فردی است که هیچ مدرکی برای بسیجی بودن و حضور در جبهه ندارد و تنها دلخوش است که مرور زمان به مدت یکربع قرن ( از زمان پایان جنگ تا زمان حاضر) باعث شود کسی مچش را نگیرد. چنین جانبازی ؛ جانباز شبیه سازی شده است. بوده اند افرادی که جعل مدرک کرده اند ( همه جا و برای همه چیز هستند افرادی که به جعل عنوان و هویت و پیشینه می پردازند ؛ اینچا چرا کسی که اینکاره است پا پیش نگذارد؟!).
جانباز شبیه سازی شده ؛ امتیازات قانونی زیادی می تواند داشته باشد که ممکن است همگی نیز حقیقت داشته باشد. اما این جانبازی شبیه سازی شده می تواند برایش یک کاتالیزرو معنوی و یک سوپاپ اطمینان هم باشد که به همه امتیازات او بی ارزد.
چنین مدیر ؛ یا مقام یا نماینده ی مجلسی برای شبیه سازی مجبور است گاهی در راه رفتن لنگ بزند و اظهار دارد ترکش های خمپاره 500! اذیتش می کند . ترکش هایی که یادگار ایام جنگ های نرفته اش هستند لابد؛ او مجبور است ایامی مرخصی استعلاجی الکی بگیردو ... اما همین که تنور انتخابات تمام شود و یا مثلا دوره مدیریت اش تمدید گردد و یا اصلا ترفیع بگیرد و سمتی جدید را تجربه کند دیگر نه از لنگ زدن خبری هست و نه مرخصی استعلاجی و .... به هر حال او جانباز شبیه سازی شده است و می تواند در هر زمانی که بخواهد به لباس جانبازی در بیاید و یا خارج شود....
نظر شما