به گزارش خبرآنلاین، علی مطهری یکی از چهرههای معترض به چینش این لیست است که در کافه خبر گفت: معتقدم چند نفر از اعضای این ترکیب و مشخصا آقایان «زاکانی، فدایی، خاموشی و حدادعادل» با برنامه ریزی ای که داشتند و طراحی ای که در یک محفل انجام می شد، مسیر حرکت این ترکیب را به سود جمعیت ایثارگران تغییر دادند. {اینجا}
محمدرضا باهنر نماینده جبهه پیروان در جبهه متحد اصولگرایان هم که مهمان کافه خبر بود، اظهارات مطهری را تایید کرد. روایت وی از نحوه چینش این لیست و چگونگی حذف مطهری و غفوریفرد را در ادامه بخوانید:
در هیات اجرایی جبهه متحد اصولگرایان قرار بر این شد تا نامهای بنویسیم برای همه گروههای اصولگرا و اضلاع این جبهه تا اگر اصل اجماع میان اصولگرایان را قبول دارند، نامزدهای منتخبشان را به ما معرفی کنند. به جز برخی اسامی تکراری، در مجموع 70اسم به دست ما رسید. انصافا همه این افراد، هم لیاقت و هم صلاحیت نماینده شدن و هم نکات مثبت جدی برای نمایندگی از تهران را داشتند. اما تهران فقط 30 نماینده دارد و باید 40 نفر از آنها را ریزش میدادیم تا لیست تهران را ببندیم.
در ابتدا حدود 20 نفر از این افراد به اتفاق آرا رای آوردند تا در لیست گنجانده شوند. اما انتخاب از بین بقیه افراد، خیلی سخت بود ولی ما چاره دیگری هم نداشتیم. الان هم این ادعا را نداریم که ما بهترینها را در لیست جبهه متحد آوردهایم. این را هم بگویم که اگر انتخاب کنندهها در ترکیب 8+7 کسان دیگری بودند، قطعا انتخاب شوندهها هم فرق میکردند. مثلا اگر اعضای جبهه پایداری هم به این ترکیب اضافه میشدند، لیست نهایی متفاوت میشد و اگر هم قرار بود که جامعه روحانیت مبارز به تنهایی لیستی ارائه دهد، قطعا لیست نهایی، چیز دیگری در میآمد.
در مورد آقای مطهری هم بگویم که او نفر سیویکم در لیست تهران بود و از این بابت میتوان گفت که او نخستین فرد بعد از لیست 30 نفره ماست که انصافا می توانست یکی از اعضای این لیست باشد. در مورد هر سه نفر آقایان مطهری، کاتوزیان و عباسپور، بحثهای مختلفی مطرح شد و به نظر من همهاشان می توانستند در لیست جبهه متحد باشند. بنده در اصل اصولگرایی آنها هیچ شکی ندارم ولی خب برخی دوستان نقدهایی به آنها داشتند کما اینکه به خود من هم نقدهایی میکردند. اگرچه برخی گفتهاند که این آقایان صلاحیت عمومی حضور در لیست جبهه متحد اصولگرایان را نداشتند، اما من این حرف را قبول ندارم و از هر سه آنها هم حمایت کردم ولی فرایند کار را هم پذیرفته بودم. حتی اگر نتیجه نهایی مطلوب نظر من هم نباشد، اما باید آن را بپذیریم. این یک اصل در کار تشکیلاتی است که باید به فرآیند پایبند بود.
حق با آقای مطهری است. او در رایگیری شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان در مرحله اول 7 تا رای آورد و باید در لیست میآمد. ولی آقای حداد موضع مشخص و مخالفی با آقای مطهری داشت و آنقدر بحث شد که نهایتا آقای مطهری از لیست خارج شد.
من شخصا «لابی» را به معنی زرنگی و سهمخواهی تعریف نمیکنم. به همین دلیل هم بیشترین نقد را جبهه پیروان خط امام و رهبری به من دارند که من به عنوان نمایندهشان در جبهه متحد اصولگرایان خوب از حقشان دفاع نکردم. واقعیتش این است که اگر بخواهیم سهمیهای هم حساب کنیم، سهمیه جبهه پیروان با حضور 18 تشکل سابقه دار اصولگرا، خیلی بیش از اینها بود که در لیست نهایی جبهه امده است. قبول دارم که لابیهایم در جبهه متحد ضعیف بود. اما این را هم بگویم که «لابی» جایی اثر دارد که افراد اصلی و تصمیمگیر موضع قبلی نداشته باشند. مثلا در مورد آقای مطهری، سه چهار نفر از آقایان موضع از قبل تعیین شده و مخالفت جدی داشتند. چهار نفر از آقایان سفت و سخت پای عدم حضور آقای مطهری در لیست ایستاده بودند و حتی برای برهم زدن کل بازی هم پای کار بودند و چون ما این را به مصلحت نمیدانستیم، کوتاه آمدیم.
حذف آقای غفوریفرد با قرعه کشی صحت دارد. ایشان به قید قرعه از لیست رفتند و چارهای هم نبود. ببینید آنقدر فاصله میان نفر 20 تا 40 افراد معرفی شده به جبهه متحد کم است و افراد آنقدر به هم نزدیک بودند که مشکل میشد سبک سنگین کرد. مثل گلستانی که باغبان همه را میپسندید ولی باید تنها 5 شاخه گل را جدا کند. شورای داوری ناگزیر از قید قرعه میان نفر آخر شد، چون انتخاب سخت بود. ولی خدا وکیلی بحث این نبود که باهنر بهتر است یا مطهری.
مشروح این مصاحبه را اینجا بخوانید.
/2929
نظر شما