۰ نفر
۲۴ اسفند ۱۳۹۰ - ۰۸:۳۶

روزنامه شرق نوشت:

مردی که دخترش را در شب خواستگاری از او به قتل رسانده بود، دستگیر شد و از این جنایت ابراز پشیمانی کرد.

ساعت 22 شامگاه دوشنبه زن و مردی میانسال پیکر غرق در خون دختری جوان را به بیمارستان پیامبران تهران رساندند و پزشکان در حالی مداوای این دختر را آغاز کردند که خون زیادی از او رفته بود و امیدی به زنده ماندن او نبود. دقایقی بعد دختر روی تخت بیمارستان جان باخت و از آنجا که اثر وارد شدن ضربه چاقو به سینه‌اش مشهود بود مسوولان بیمارستان در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی موضوع را اطلاع دادند. به این ترتیب گروهی از کارآگاهان به دستور بازپرس ویژه قتل به بیمارستان رفتند و تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند. آنها فهمیدند مقتول دختر 17ساله‌ای به نام فهیمه است که توسط والدینش به مرکز درمانی انتقال یافته است.

وقتی اولیای این دختر تحت بازجویی قرار گرفتند پدر او به قتل اقرار کرد و گفت ناخواسته دخترش را کشته است. مرد میانسال بعد از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی در بازجویی‌های تخصصی جزییات قتل را شرح داد. او گفت: «فهیمه مدتی قبل به مادرش گفته بود قرار است پسری به نام محمود به خواستگاری‌اش بیاید. وقتی من در جریان موضوع قرار گرفتم پیش خودم فکر کردم بهتر است قبل از برگزاری مراسم خواستگاری کمی درباره محمود تحقیق کنم. در این مرحله و بعد از پرس‌وجو از افرادی که خواستگار دخترم و خانواده‌اش را می‌شناختند، فهمیدم آنها از نظر فرهنگی تفاوت زیادی با ما دارند و محمود شوهر مناسبی برای فهیمه نخواهد بود.»

این مرد ادامه داد: «من همان موقع نظرم را اعلام کردم اما فهیمه برای این وصلت اصرار زیادی داشت. به ناچار موافقت کردم تا مراسم خواستگاری برگزار شود. با این کار موافقت کردم تا شاید به نتایج مثبتی برسم اما شب حادثه وقتی با خانواده محمود صحبت کردم، فهمیدم تصمیم قبلی‌ام درست بوده و همچنان باید با این ازدواج مخالفت کنم به همین دلیل وقتی خانواده خواستگار نظرم را پرسیدند من کاملا منطقی دلایلی را برایشان ذکر کردم و گفتم ازدواج محمود و فهیمه به صلاح نیست. در این هنگام خواهر خواستگار که از حرف‌هایم ناراحت شده بود به دخترم توهین کرد و نسبتی ناروا را درباره او به کار برد. این حرف من را به شدت خشمگین کرد و مجبور شدم آنها را از خانه بیرون کنم.»

مرد متهم به قتل در ادامه اظهاراتش گفت: «بعد از رفتن خواستگاران، دخترم که از وضعیت پیش‌آمده رنجیده بود و از طرفی به دلیل علاقه به محمود همچنان به ازدواج با وی اصرار داشت لباس‌هایش را پوشید تا به نشانه اعتراض خانه را ترک کند. این موقع بود که همسرم به طرف آشپزخانه دوید. او چاقویی را برداشت و جلو در راه فهیمه را سد کرد و به او گفت اگر پایش را از خانه بیرون بگذارد او را می‌کشد اما دخترم هنوز می‌خواست از منزل بیرون برود و جر و بحث فایده‌ای نداشت. در این اثنا من از کوره دررفتم و در یک لحظه نتوانستم خودم را کنترل کنم برای همین چاقو را از دست همسرم گرفتم و ضربه‌ای به دخترم زدم. من نمی‌خواستم دخترم بمیرد و در آن لحظه اصلا متوجه کارم نبودم.»

پدر فهیمه حرف‌هایش را این طور به پایان رساند: «وقتی دخترم دچار خونریزی شد به سرعت او را به بیمارستان رساندیم و در طول راه مرتب دعا می‌کردم اتفاقی برای فهیمه نیفتد اما پزشکان نتوانستند کاری برای نجات او انجام بدهند و وی جانش را از دست داد.»بنا بر این گزارش با روشن شدن جزییات قتل، متهم به دستور بازپرس شاهنگیان بازداشت شد و در اختیار کارآگاهان قرار گرفت تا تحقیقات از وی تکمیل شود.

47282

کد خبر 203828

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی IR ۰۸:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
    82 8
    دختر 17 ساله فقط به آمادگی جسمی برای ازدواج احتیاج نداره بلکه از لحاظ عقلی هم باید به پختگی حداقلی برسه تا بتونه ازدواج کنه و همینطور هم در مورد پسران. اما در مرحله بعد تعصب کور کورانه و ناتوانی در قانع کردن فرزند و در نتیجه وارد شدن جبر به علت نبود منطق، دلیل روشنی بر وقوع این جنایت است. با رعایت این اصول میشد جلوی مرگ این دختر جوان را گرفت. واقعاً برای جامعه فاجعه است که براثر این عوامل کسی جانش را از دست دهد.
  • بدون نام IR ۰۹:۰۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
    70 6
    این همه خشونت از کجا برسر زندگی مردم ریخته شده؟ چه ساده خوشبختی را به بدبختی تبدیل میکند. متاسفم . پدر و مادر این دختر چه رنج تلخی را برای بقیه عمر متحمل شدند.خدایا به دادمان برس در لحظاتی که نمیدانیم چه میکنیم و راهنماییمان کن به سمت خیر و صلاح و کرامت. خدایا مارا از خشم و بیعدالتی و دروغ و نیرنگ برهات وبه سایه امنیت و صداقت و آرامش و پذیرش حق هدایتمان کن.
  • مرآتی پور IR ۰۹:۱۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
    68 5
    چقدرآدم کشتن آسان و قیمت جان افراد در این وانفسا ارزان شده ست...
  • پدر دختر دار IR ۰۹:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
    43 67
    واقعا متاسفم ولي پدر وظيفه خود را انجام داده ولي دختر با يكدندگي و لجاجت از احساسات جواني پيروي كرده و موجب اين اتفاق ناگوار شده است . باز هم متاسفانه بدلايلي كه متخصصان مربوطه بايد ريشه يابي نمايند نميدانم چرا جوان ها درك نميكنند كه براي ازدواج بايد فرهنگ 2 خانواده اگر يكي نيست ، حد اقل از يك ابعادي بايد با هم همخواني داشته باشند بهر حال اين مشكل براي اغلب خانواده ها وجود دارد و جاي دارد كار فرهنگي بيشتر انجام شود .
    • بدون نام IR ۱۰:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۵
      7 3
      آقا جان شما پدری یا عزرائیل؟ قرآن می خوانی؟ نوشته نکشید! فرزندان خود را نکشید. چطور راضی می شوید نفسی که خدا محترم شمرده و حق دخل و تصرف جانش را از شما گرفته به نام خدا از بین برود؟ کار فرهنگی این است که بفهمانیم مجازات اختلاف فرهنگی مرگ نیست. کار فرهنگی این است که بفهمانیم ازدواج آنقدرها هم بزرگ نیست که انسان به خاطرش جانش را از دست بدهد. کار فرهنگی این است که ما راه درست و نادرست را به وضوح و با دلایل مستدل نشان دهیم و انتخاب را بر عهده اشخاص بگذاریم. و البته که به اندازه میلیاردها انسان روی زمین احتمالات مختلف وجود دارد. احتمال خوشبخت شدن یا نشدن دو انسان با فرهنگ های هم کفو به اندازه دو انسان با فرهنگ های مختلف است: 50 - 50.
    • علی IR ۲۰:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۱۸
      11 1
      خدا به داد فرزندان شما برسد. یعنی چی که پدر وظیفه خود را انجام داد؟ یعنی شما هم اگر خدای ناکرده دخترت همچین کاری کنه میکشیش؟ به جای این حرکات دور از شأن انسان طوری باید بچه را تربیت کرد و نیز طوری خانواده را باید اداره کرد تا اولا امکان غلبه احساس فرزند بر منطق به صفر میل کند و به فرض در صورت غلبه احساساتش منجر به فرار از خانه نشود.
  • خاطره IR ۲۱:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۴
    4 1
    جامعه ايران مملو از خشونت و بي رحمي شده است واي به حال آينده ايران
  • مری IR ۰۰:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۵
    4 2
    حالا خدارو شکر که ابراز ندامت وپشیمونی کرده
  • شهروز IR ۱۱:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۵
    2 6
    اي كاش فرزندان ميدانستند پدر و مادر پروانه اند و آنها شمع و اين سوختن به پاي فرزندان است كه آنها را به موجوداتي زيبا و قابل پرستش مبدل كرده . اي كاش ما جوونها از ته دل ضرب المثل (( آنچه جوان در آينه بيند پير در خشت خام)) را درك ميكرديم و الكي لجاجت نمي كرديم . به هر حال اتفاقي ست بسيار تاسف انگيزو ...
  • بدون نام IR ۱۴:۵۴ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۵
    12 2
    با وجود اينكه همسر قاتل چاقو كشيده بود وقاتل دخترش را كشته بود قاتل از خانواده داماد ايراد فرهنگي گرفته ببينيد فرهنگ خانواده داماد چي بوده

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین