۴ نفر
۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۲
مردم ایران تبدیل به دستگاه فتوکپی شدند!!!

این فاجعه در دانشگاهیان شایع‌تر شده است.برگردیم به چندسال پیش. یکی از اساتید مشهور دانشگاه تهران، کتابی تالیف کرد بسیارسترگ. به اندازه ای سترگ که دریک همایش بزرگداشت باحضور مسوولان عالی رتبه کشور به او ستایش نامه های بسیار دادند و به مقام پروفسوری ارتقا یافت.

تا این که چندی بعد یک دانشجوی ایرانی که در آلمان دکترا می خواند و مسلط به زبان آلمانی بود متوجه شد که آقای پروفسور دانشگاه تهران کتاب را خودش ننوشته بلکه کتاب متعلق به یک دانشمندآلمانی تبار متخصص در ادبیات فارسی است که این کتاب را به زبان آلمانی درباره یکی از عرفای معروف ایرانی تالیف کرده و آقای پروفسور جاعل ، این کتاب را داده به مترجم و به فارسی ترجمه کرده و برای این که این جرم شنیع اش افشاء نشود، نام عارفی که دانشمندآلمانی درباره او ،کتاب نگاشته است تغییر داده و نام یک عارف دیگر را جایگزین او کرده و تعطیل بودن نظام آموزشی ما چقدر افتضاح بوده که این همه اساتید دانشگاه های ایران از این خیانت و جعل پروفسور ایرانی بی اطلاع بودند و کلی هم او را تشویق کردند. خلاصه این که تا کمیته انضباطی اساتید دانشگاه تهران و وزارت علوم و دادسرای عمومی بخواهند به این عملکرد این استاد بزرگوار ایرانی ورودکنند، ایشان باخانواده اش به کشور تبعیدگاه بزهکاران ایران (کانادا) گریخته است.

بسیاری از پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دکترا نیز کپی برداری از قبلی‌هاست. حتی در انتخاب عنوان تحقیق هم از خودشان سلیقه و ابتکار و تعقلی ندارند و از عنوان رساله‌های قبلی با کمی تغییر کپی می‌کنند.در رسانه های تخصصی نیز این معضل شایع است. می‌روی پیش پزشک معالج در تخصص روانپزشکی ، مغز و اعصاب، اورولوژی، قلب، تراپیست و غیره، صرف نظر از متفاوت بودن نوع بیماری هر مراجعه کننده ،سن و سالش، موقعیت اجتماعی اش و غیره قالب نسخه‌های پزشکان مربوطه با هم یکی است چه نسخه‌های یک پزشک برای چند بیمار مراجعه کننده به مطبش و چه نسخه‌های چند پزشک با هم.

نقشه های معماری سازنده های ساختمان‌ها هم بدتر است. غالبا کپی برداری شده از هم هستند و چند نوع معدود بیشتر در سراسر کشور وجود ندارد. صرف نظر از نوع منطقه و آب و هوای آن و گرمی و سردی منطقه، خشکی و رطوبت و... بیشتر نقشه‌های ساختمانی و معماری از همدیگر کپی برداری شده است. در زندگی عادی و روزمره مردم اعم از تحصیل کرده و عامی نیز این کپی برداری و تبدیل شدن مردم به دستگاه فتوکپی از یکدیگر بسیار افزایش یافته است که برخی به آن چشم و هم چشمی می‌گویند. یک نفر ویلا در شمال می‌خرد. باجناقش یا برادرش به رغم تنگدستی و مشکل معیشتی باید از او کپی کند و با فشار مضاعف و حتی روی آوردن به کسب درآمد از راه غیرقانونی بتواند یک ویلا شبیه آن یکی باجناق بخرد و هر دو فقط تا این مرحله از روی دست هم کپی برداری می‌کنند و بعد از خریداری هر دو ویلا خالی می‌افتد. امروز اگر شما سری به مناطق شمالی کشور و یا منطلق ییلاقی اطراف تهران مانند دماوند، فیروزکوه ، طالقان و.... بزنید می‌بینید که بسیاری از ویلاهایی که خریداری شده هفته ها و بلکه ماه‌ها خالی از سکنه هستند. چراغ آنها خاموش است و فقط خریدار به خاطر کپی برداری از برادرش به خاطر کپی برداری از همکارش یا باجناقش یا پسر عمویش رفته این ویلا را خریده اما فرصت رفتن و استفاده و بهره‌برداری از این سرمایه عظیم را ندارد. بیشتر این ویلاها پاتوق افغان هایی شده که به عنوان نگهبان و سرایدار این سرمایه های هنگفت در آن ها زیست می کنند.

یکی از دلایل افزایش آمار خانه های خالی از سکنه که سازمان مالیاتی مدعی آن است همین دستگاه کپی شدن مردم است. زیرا مردم با کپی برداری خانه و ویلا و ماشین می خرند ولی امکان استفاده از آن راندارند.

وای به روزی که یک شرکت سازنده گوشی تلفن همراه آخرین ورژن گوشی خود را صرف نظر از میزان هنگفت قیمت آن در بازار عرضه کند. جوانان ما که اکثرا تبدیل به دستگاه کپی شده اند در شرایطی که لباس ضروری ندارد ولی چون فلان فاملیش یا همکاران این گوشی را تهیه کرده باید او هم کپی برداری کند و به هر ترتیبی هست باید گوشی آخرین ورژن را با هر مبلغ چند ده میلیون تومنی یا حتی چند صد میلیون تومانی که باشد و لو آنکه به نان شب محتاج باشد بخرد.

این تبدیل شدن اکثریت شهروندان ایرانی به دستگاه فتوکپی یک فاجعه‌ای است که به زودی دامنگیر غالب مردم ایران در هر نوع قشر و تحصیلات و موقعیت اجتماعی که باشند خواهد شد و فجایع جبران شدنی را به دنبال خواهد داشت.

* وکیل دادگستری

کد خبر 2039312

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار