نزهت بادی: به نظرم کسانی که فیلمهای پدرو آلمودوار را دوست دارند و با خاطرات خوبشان از فیلمهای «آموزش بد»، «با او حرف بزن»، «همه چیز درباره مادرم» و «بازگشت» به سراغ فیلم جدید وی میروند، تماشای فیلم «پوستی که در آن زندگی میکنم» برایشان تجربه دلچسبی نخواهد بود و شاید از دیدن آن سرخورده شوند.
آلمودوار همواره به عنوان داستانسرای بزرگ و قصهگوی درجه یکی شناخته شده است که میتواند با تلفیق ژانرهای مختلف و ارجاعات متنوع در یک ساختار روایی پیچیده و رازآمیز با لایههای داستانی متعدد، چرخشهای ناگهانی، تعلیقهای غافلگیرکننده، تصادفهای غیرمنتظره، روابط مبهم و لحنهای چندگانه فیلم گرم و گیرایی را بسازد که طعم عجیب آن آرام آرام در وجود آدم ته نشین شود و احساسات عجیب و متناقضی را برانگیزد.
اما با وجودی که میتوان بسیاری از مولفههای آشنای فیلمساز در فیلم جدیدش را یافت، اما «پوستی که در آن زندگی میکنم» با ملودرامهای عمیق و پرشور گذشتهاش فاصله زیادی دارد و بیشتر یک جور تریلر روانشناختی با حال و هوای «هارور» و بنمایههای فلسفی است که اثری مغشوش، نامنسجم و آشفته به نظر میرسد.
ظاهرا در این فیلم نیز با تلاش دیوانهوار و ویرانگر یک مرد برای احیای محبوب از دست رفتهاش روبرو هستیم که بارها آلمودوار چنین درونمایهای را بهانهای برای سرک کشیدن به گذشتهای پر از رازهای ناگفته، زخمهای کهنه، رابطههای آسیب دیده و فرصتهای از دست رفته کرده است.
اما این بار در فیلم «پوستی که در آن زندگی میکنم» خبری از آن آمیزش دلنشین مرگ و زندگی و تلاشهای دیوانهوار اما حسرتبرانگیز برای تجدید حیات محبوب نیست. انگیزههای دکتر چنان پراکنده، آشفته و متعدد است که نمیتواند رابطه متناقض او و زن محبوب به حبس کشیده شده را به صورت آمیزه پرشور و پیچیدهای از عشق و نفرت، لطافت و خشونت و تعلق و گریز را به تصویر بکشد.
معلوم نیست دکتر میخواهد از ورا به عنوان نمونه آزمایشگاهی برای تحقیقات غیر قانونی و مشکوکش سوء استفاده کند یا به دنبال زنده نگه داشتن خاطره همسر از دست رفتهاش با کمک بازآفرینی وی در قالب ورا است یا بخاطر هتک حرمتی که به دخترش شده قصد انتقام گرفتن دارد و یا اینکه میخواهد ورا را به عنوان جایگزینی برای دختر مردهاش قرار دهد؟
هر کدام از این انگیزهها و دلایل میتواند داستان مجزا و مستقلی داشته باشد و حال و هوای متفاوتی به فیلم بیفزاید و شکل رابطه دکتر و ورا را به عنوان زندانبان و زندانی، پزشک و بیمار، عاشق و معشوق، و پدر و فرزند تغییر دهد و به پایانبندی دیگری منجر شود.
درک اینکه چطور فیلمسازی با سابقه آلمودوار با همان مولفههای آشنا و ثابتش که در فیلمهای دیگر به نتایج درخشان و فراموشنشدنی منتهی شده است، چنین فیلم ناامیدکنندهای میسازد، کار بسیار سخت و دشواری است!
5858
درک اینکه چطور فیلمسازی با سابقه پدرو آلمودوار چنین فیلم ناامیدکنندهای میسازد، کار بسیار سخت و دشواری است.
کد خبر 205152
نظر شما