هجدهمین کنفرانس بینالمللی کشورهای عضو کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت با موضوع «تقویت آگاهیسازی عمومی از حقوق افراد دارای معلولیت و کمک به توسعه اجتماعی» منتهی به اجلاس جهانی اجتماعی از ۲۰ تا ۲۲ خرداد در مقر سازمان ملل در نیویورک برگزار میشود.
مقدمات سفر سید جواد حسینی، رئیس بهزیستی به این اجلاس در شرایطی در حال آمادهسازی است که ایران از سال ۱۳۸۶ که به کنوانسیون ملحق شده به جز یک گزارش دیرهنگام، گزارش دیگری که اثبات کننده تعهد ایران به اجرای کنوانسیون باشد به سازمان ملل ارائه نداده و بااینحال معلوم نیست رئیس جدید بهزیستی با چه امید و هدفی عزم این سفر را کرده است.
اما نکته دیگر اینکه مشاور رئیس بهزیستی در امور فرابخشی و ارتباطات در این سفر، او را همراهی میکند. در عین احترام به شخصیت و جایگاه خادمی، مشایعت حسینی توسط خادمی در این سفر کاملاً نادرست است.
ابتدا به این دلیل که اگر فلسفه سفر به مقر سازمان ملل در نیویورک، ارائه گزارشی از داخل کشور و دفاع از عملکرد ایران در بهبود شرایط معلولان از ابتدا تا امروز باشد خادمی گزینه درستی برای این هدف و نمایندگی بهزیستی یا معلولان ایران نیست.
چرا که خادمی از تازهواردترین و نوپاترین مدیران بهزیستی است و اعزام او به این سفر تنها به دلیل قرارگیری در پست فعلی و قرابتش به حسینی، اهمال و کمکاری عامدانهای در کارنامه حسینی محسوب میشود که به نام معلولان به هدررفت عامدانه بیتالمال آن هم به دلار میانجامد.
خادمی از آموزش و پرورش استان فارس به استخدام دولت درآمده و تا ۱۲ دی ماه سال گذشته که به سمت مشاور رئیس سازمان بهزیستی منصوب شد در اداره آموزش و پرورش شهر تهران مشغول به کار بود و به جز ۵ ماه اخیر تقریباً هیچ سابقه دیگری در بهزیستی ندارد و طبیعتا فردی با این میزان از تازهکاری در بهزیستی، نمیتواند گزینه خوبی برای اعزام به چنین سفری باشد.
صرفنظر از اینکه خادمی با قدمت ۵ ماهه در بهزیستی چطور برای درخواست مجوز سفر نیویورک خود با امضای خودش به وزارتخانه معرفی میشود؛ جای سوال است که رئیس بهزیستی با داشتن تیمی از مجربین حوزه توانبخشی و اهالی روابط عمومی سازمان، چرا فرد دیگری را برای همراهی در این سفر برنمیگزیند؟
نماینده بنیاد جانبازان کجاست؟
نکته دیگر اینکه پس از الحاق ایران به کنوانسیون بینالمللی حمایت از معلولان در سال ۱۳۸۶، بنیاد جانبازان و ایثارگران و سازمان بهزیستی بهعنوان دو مرجع ملی برای اجرای این کنوانسیون مشخص شدند. اما جایی شنیده و خوانده نمیشود که این بنیاد هم مانند بهزیستی نمایندهای به سازمان ملل اعزام کند، درحالیکه اگر هم نیازی به این سفر باشد اعزام نماینده بنیاد جانبازان اولویت بیشتری دارد چرا که ساماندهی جانبازان و تعهد به قوانین مربوطه در این زمینه به مراتب بهتر از معلولان بوده و اگر هدف از این سفر، حفظ آبرو باشد، گزارش اقدامات حوزه ایثارگران در مقایسه با معلولان و دستهای خالی بهزیستی، آبرومندانهتر است.
۱۲ سال عدم ارائه گزارش به سازمان ملل
جالب است بدانید کنوانسیون بینالمللی حمایت از معلولان در سال ۱۳۸۵ در سازمان ملل تصویب و ایران یکسال بعد به آن ملحق شد و مقرر شد کشورهای ملحق شده به کنوانسیون، بهصورت مرتب گزارشهای ۲ و ۴ ساله به سازمان ملل ارائه دهند.
اما ایران اولین گزارش خود به سازمان ملل را نه ۲ سال و نه ۴ سال بعد، بلکه ۶ سال بعد در ۳۰ دی ماه سال ۱۳۹۲ ارسال کرد و با این اقدام گزارشهای ۲ و ۴ ساله خود در خصوص جزئیات اجرای کنوانسیون در کشور را یکی کرد و از سال ۱۳۹۲ دیگر هیچ گزارشی به سازمان ملل ارسال نشده است.
سفرهای بیدستاورد
در طول این سالها روسای بهزیستی دو بار در سازمان ملل حضور یافتهاند. اولین حضور توسط محسنی بندپی رقم خورد که یکی از معاونان وقت و مدیرعامل انجمن برنا را در سفر خود همراه داشت و پس از آن محمدعلی قادری، زحمت سفر دوم را به تنهایی کشید و افتخار همسفری با خود را به کسی نداد.
اما واقعیت این است که از هیچیک از این دو سفر دستاوردی در سازمان ملل ثبت نشده و حتی مشخص نیست مسافران این سفر با خود چه بردند و چه آوردند.
گزارش به سازمام ملل نه، سفر به نیویورک آری
اگر ایران به این کنوانسیون ملحق شده پس علاوه بر اجرای مفاد آن، باید مستندات اجرای کنوانسیون را نیز در راستای اثبات خوشعهدی خود به سازمان ملل ارسال کند. پس نمیشود هم مدعی الحاق به کنوانسیون بود، هم مفاد کنوانسیون را اجرا نکرد و گزارشی از پایبندی یا عدم تعهد به کنوانسیون ارائه نداد.
عاملی که دولت و بهزیستی را از اجرای کنوانسیون و ارائه مستندات آن معاف میکند اما در مورد سفر روسای بهزیستی به نیویورک زبان به دهان میگیرد و سکوت میکند، هر چه هست قانون نیست و این معنا را میدهد که پذیرش کنوانسیون تنها جنبه حفظ ظاهر و سرپوش گذاشتن بر نداشتهها و نکردههاست.
اعزام نماینده سازمانهای مرتبط موجهتر است
با توجه به اینکه موضوع هجدهمین کنفرانس بینالمللی کشورهای عضو کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت «تقویت آگاهیسازی عمومی از حقوق افراد دارای معلولیت» است و همچنین با توجه به اینکه در تمام ادوار گذشته این وظیفه از اولویتهای بهزیستی خارج شده و اصولاً بهزیستی اگر بخواهد هم ابزار آگاهسازی عمومی را در اختیار ندارد، بنابراین اعزام نمایندگانی از سازمان صدا و سیما یا وزارت فرهنگ و ارشاد به این سفر میتوانست تناسب بیشتری با موضوع اجلاس داشته باشد.
ضرورت اعزام تیمی مجرب به نیویورک
با شرایط موجود اگر سفر نیویورک برای رئیس بهزیستی همچنان ضرورت دارد، حضور تیمی متشکل از یکی از معاونان قدیمی و کاربلد حوزه توانبخشی و یک بانوی دارای معلولیت و توانمند ایرانی(ترجیحاً متأهل و با شدت معلولیت بالا که نماد موفقیت باشد به جای یک نفر همراه تندرست) برای تشریح شرایط داخلی کشور و معرفی یک نمونه از موفقیت افراد دارای معلولیت به وی پیشنهاد میشود تا تأییدی بر گزارشی که او از مطلوب بودن شرایط معلولان ایرانی ارائه خواهد داد، باشد.
همچنین انتظار میرود حسینی قبل از سفر اهداف سفر و پس از بازگشت از سفر، متن گزارش قرائت شده، نحوه دفاع از عملکرد ایران و دستاوردهای حاصله را از طریق رسانهها به اطلاع افکار عمومی و جامعه معلولان برساند تا محرز شود گزارشی که راجع به افراد دارای معلولیت به خارج از کشور ارائه میشود با واقعیت شرایط حاکم انطباق دارد یا خیر.
*خبرنگار
۴۷۲۳۲
نظر شما