بنای مقبره فردوسی با فروش تمبر پستی کلید خورد

محمدعلی فروغی، در بخشی از کتاب «آیین سخنوری» نوشته است: «رعایت آداب سخنوری چنان‌که اجمالا بیان کردیم البته واجب است. شورانگیزی هم بسیار مفید بلکه گاهی اوقات لازم است اما اصل و مایه سخنوری و پایه‌ای که بر آن استوار است و به قول حکمای ما عمود سخنوری حجت‌ها و دلیل‌هایی است که سخنور برای مدعای خود می‌آورد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مریم مهدوی اصل در صفحه تاریخ روزنامه اعتماد نوشت: نمی‌دانم، چقدر از امثال و حکم یا ضرب‌المثل‌های ما ایرانیان برگرفته از سروده‌های‌ حماسی «شاهنامه» فردوسی و همچنین شعرهای حکمت‌آمیز «سعدی» گره خورده است، ولی محمدعلی فروغی، معروف به ذکاءالملک، برای نخستین‌بار کتاب «کلیات سعدی» را در سال ۱۳۱۹ش. تصحیح و با مقدمه‌ای چاپ کرد تا همیشه این میراث فرهنگی ماندگار، مورد استفاده نسل‌های آینده ایران قرار گیرد. حدود یک سال پیش، در کنار مطالعه این اثر ماندگار فرهنگی بود که کتاب «پنجاه سال تاریخ ایران در دوره ناصری» به قلم دکتر خانبابا بیانی را ورق می‌زدم. به بخشی از گفت‌وگوی ناصرالدین‌شاه قاجار در نخستین دیدار با مادام دیولافوآ، باستان‌شناس فرانسوی و همسرش مارسل، در سال۱۳۰۳ ق. برخوردم که وقتی پادشاه قاجار از مارسل [دیولافوآ] پرسیده بود که شغل شما در فرانسه چیست و برای چه به ایران آمده‌اید؟ مارسل پاسخ داده بود در جنگ ۱۸۷۰م. فرانسه و پروس در قشون خدمت کرده و مامور مطالعه خرابه‌های تاریخی کیخسرو و داراب و شاهپور [مقصود هخامنشیان و ساسانیان است]، درنهایت، شاه قاجار خطاب به آنان گفته بود: «کتاب فردوسی را بخوانید شما در شاهنامه اطلاعات گران‌بهایی خواهید یافت. اما بگویید ببینم مطالعه این ابنیه خرابه برای دولت فرانسه چه فایده‌ای دارد؟...» تا این‌که چند ماه بعد، وقتی به دنبال اسنادی از محمدعلی فروغی در دوره‌ای که رئیس شورا در «جامعه ‌ملل» بود، می‌گشتم، به سندی در مجلس برخوردم که درخصوص ساختن مقبره فردوسی، ولی به امضای فروغی به عنوان «وزیر مالیه» بود. این برگ سند، از این ‌جهت از بار «معنایی» و «مفهومی» برخوردار است که فریدون زندفرد، دیپلمات و مورخ برجسته در«پیشگفتار» کتاب «محمدعلی فروغی در صحنه دیپلماسی بین‌الملل» نوشته که فروغی در سال ۱۲۳۷ش. (۱۲۷۵ق.) یعنی در دوره حکومت ناصرالدین‌شاه قاجار، در معاونت پدر ادیب و دانشمند (میرزا محمدحسین ذکاءالملک، رئیس دارالترجمه و صاحب‌امتیاز روزنامه تربیت)، سردبیری روزنامه هفتگی «تربیت» و مدتی هم ریاست دارالترجمه دولتی را عهده‌دار بوده و بعدها «نظامنامه داخلی مجلس» با تفکر وی نوشته شد. وی حامی تاسیس فرهنگستان ایران و پایه‌گذار فرهنگستان زبان فارسی بوده و زبان مشترک را که از آن به‌ نام «آیینه فرهنگ قوم» یاد می‌کرده، پس از تاریخ مشترک، به عنوان مهم‌ترین عامل تشکیل‌دهنده وحدت ملی می‌دانسته است... .

بنابراین، اکنون می‌توان گفت طبق اسناد حکومتی ایران، فعالیت‌های خردمندانه فروغی به عنوان بنیان‌گذار «فرهنگ سیاسی ایرانی» در دوره معاصر، در دوره‌ای بسیار پرخطر انجام شده بود که صحنه روابط بین‌الملل نوپای امروزی داشت برمبنای «تهاجم چندجانبه‌گرایی» کشورهای نوظهور اروپایی غربی برای تغییر جغرافیای فرهنگی-تاریخی ایران باستان و سپس ارائه نظریه آکادمیک «جغرافیای سیاسی» تا جهانی شدن به روش غربی را با جهانی‌سازی کشورهای باستانی ایران و روم جایگزین کنند، پیش‌ می‌رفت. بر این ‌پایه، این سوال مطرح می‌شود که چه‌ زمانی محدودیت‌ها و ممانعت‌های برخی مدیران دستگاه‌های اجرایی کشور برداشته می‌شود تا پس از پنج دهه توقف، با نگارش کتاب‌های دانشگاهی با «روش تحقیق ایرانی» و همچنین نگارش گزارش‌های اسنادی، پژوهشی و روزنامه‌نگاری برای اشاعه آگاهی افکار عمومی مردم ایران؛ همزمان به نیازهای دوجانبه و بحق مخاطبان تخصصی و عمومی پاسخ داده شود؟!

محمدعلی فروغی، در بخشی از کتاب «آیین سخنوری» نوشته است:

«رعایت آداب سخنوری چنان‌که اجمالا بیان کردیم البته واجب است. شورانگیزی هم بسیار مفید بلکه گاهی اوقات لازم است اما اصل و مایه سخنوری و پایه‌ای که بر آن استوار است و به قول حکمای ما عمود سخنوری حجت‌ها و دلیل‌هایی است که سخنور برای مدعای خود می‌آورد و اگر این پایه و عمود نباشد آن اعوان چه ‌چیز را یاری خواهد کرد؟ راست است که بسیاری از اوقات شورانگیزی به حصول مقصود مددی گران‌بها می‌کند اما اگر سخنور بر مدعای خود دلایل نداشته باشد و نتواند آن را عقلا ثابت کند، حیله‌ها و استدراج‌های [به‌تدریج بالا بردن، ظاهر شدن کرامات از غیرمومن؛ فرهنگ فارسی معین] خطایی یا به کلی بیهوده است یا اثرش ضعیف و کم‌دوام است و برعکس اگر گوینده برای مدعای خود دلایل داشته باشد هرچند حیله و استدراج به کار نبرد حرفش پیش است و اگر از عهده ترغیب برنیاید لااقل اقناع می‌تواند بکند. این است که ارسطو و پیروان او درباب استدلال و احتجاج [دلیل و برهان آوردن؛ فرهنگ فارسی معین] و وسایل اقناع، شرح و بسط بسیار داده‌اند و البته حق داشته‌اند زیرا گذشته از این‌که حجت و دلیل عمود سخنوری است و در آن دوره‌ها چنان‌که در آغاز این کتاب اشاره کردیم، سوفسطاییان و عوام‌فریبان سخنوری را تقریبا منحصر به حیله و استدراج کرده بودند و مبارزه با این شیوه ناپسند از سقراط و افلاطون شروع شده بود و ارسطو نیز همان راه را می‌پیمود و کوشش‌های استادان خود را به انجام می‌رسانید تا سخنوری را از سخن‌سازی و زبان‌بازی جدا کند و دانسته شود که سخنوران که قسمت مهمی از کارهای کشور چه قضایی و چه سیاسی به سخن‌پردازی ایشان حل و عقد می‌شود و در اداره زندگانی ملت دخل و تصرف کلی دارند باید مردمان دانشمند بوده افکارشان اساس داشته باشد و سخنان‌شان معقول باشد تا ملت را گمراه نکنند و دولت سر و سامان بیابد و فردوسی طوسی فرماید:

سخن چون برابر شود با خرد

روان سراینده رامش برد

زبان در سخن گفتن آژیر کن

خرد را کمان و سخن تیر کن».

خیلی پیش‌تر از آن، در جریده (روزنامه) هفتگی «تربیت» با صاحب‌امتیازی میرزا محمدحسین ذکاء‌الملک فروغی و سردبیری محمدعلی فروغی که در زمان مظفرالدین‌شاه قاجار منتشر می‌شد، در روز پنجشنبه ۱۶شهر جمادی‌الاولی سنه ۱۳۱۵ هجری (۱۴ اکتبر ماه سنه ۱۸۹۷ میلادی) و با اجازه وزارت جلیله انطباعات، در نمره ۴۴، صفحه ۱۷۵، در بخشی از ستون (ادبیات) نوشته شده است: «مدار کار ترقی و هرچه بهبودی است بر تفهیم و تفهم و بهیجان [به هیجان] آوردن غیرت و وادار نمودن مردم به‌کار مسابقت است و کلید این کار زبان باشد و کمال زبان به تکمیل ادبیات و ارکان کلام هرچه صحیح‌تر اثر آن بیشتر و ما را دراین باب صد کتاب حرف است ولی در ابتدای کار گفت‌وگوهای اهم و فوری راه به مطالب دیگر نمی‌دهد همین‌قدر نمونه و یادآوری را عرض می‌کند اگر ما فردوسی و سعدی و از این قبیل گویندگان نداشتیم این زبان ناقص را هم که در اداری تمام مقاصد علمیه قاصر است و [سرودیست] حکمت و معقول بلکه نقل و منقول را بلامضایقه می‌شکند از دست داده بودیم و بزبان بی‌زبانی گفت‌وگو می‌نمودیم پس نظم و نثر اساتید قدر و قیمت دارد... »

همچنین، در روز پنجشنبه ۵ شهر شوال المکرم سنه ۱۳۱۹ هجری (۱۶ ژانویه ماه فرنگی سنه ۱۹۰۳ میلادی) در سال پنجم، نمره ۲۴۸ روزنامه هفتگی «تربیت» نوشته شده است:

«اگر ما از حال فضلای مشرق و اعمال آن‌ها چنان‌که باید باخبر بودیم و مطلع که در صنوف معارف و حکم از الهیات و ریاضیات و طبیعی و کیمیا چه کرده‌اند و چگونه ریشه علوم را محکم و اصول آن را ثابت نموده و فروع را با سُلّمِ اندیشه و فکر بمساء معالی رسانده از اوج شرافت بحضیض خست نمی‌افتادیم اگر ما مسعودی و طبری و فارابی و ابن‌سینا و ابوعلی مسکویه و بهمنیار و ابوریحان و ابومشعر و خواجه‌نصرالدین طوسی و عمرخیام نیشابوری و غزالی و زمخشری و رودکی و فردوسی و سعدی و شمس‌الدین حافظ و امثال آنها را می‌شناختیم دانش را از خصایص مغرب فرض نمی‌کردیم و راه اسلاف مشرق زمینی می‌سپردیم تکمیل کار آنان را از فرایض می‌شمردیم و امروز محتاج باستعاره و دریوزه نمی‌شدیم...»

سپس، در ادامه این مسیر تاریخی، در حالی که احتمالا از نخستین فعالیت‌های حرفه‌ای‌ محمدعلی فروغی، طبق سند دست‌نویسی که در اداره اسناد وزارت امور خارجه دارالخلافه قاجار در سال ۱۴۰۱ پیدا کرده‌ام که کتابچه‌ای ۲۱ صفحه‌ای است با عنوان «متفرقه» و توضیح «ترجمه از روزنامه‌های فرانسه راجع به اوضاع: کره، عثمانی، آلمان، چین و ژاپن، مراکش و...» که نام وی در آخرین برگ آن ثبت شده، در سال‌های آغازین دوره‌ پهلوی اول، به برگی از اسناد مجلس برخوردم که درباره یکی از نادرترین کارهای فرهنگی فروغی است. روی این برگ سند مجلس، تاریخ  ۱۳۰۴/۷/۲۰ دوره پنجم تقنینه، حکومت پهلوی اول ثبت شده است. این برگ سند با عنوان «لایحه دولت راجع به ساختن مقبره فردوسی که در جلسه ۳۰ مهرماه ۱۳۰۴ تقدیم شده است» با نام محمدعلی فروغی وزیر مالیه وزارت مالیه به تاریخ طبع ۶ آبان ‌ماه ۱۳۰۴ در مطبعه «مجلس» چاپ شده است. در متن کامل این سند تاریخی نوشته شده است: «مجلس محترم شورای ملی - معرفی حکیم امجد فردوسی طوسی و مقام منیع او در عالم فارسی بلکه کلیه ادبیات دنیا برای آقایان نمایندگان محترم لازم نیست و همه می‌دانند که آن شخص بزرگ نسبت به زبان فارسی و قومیت و ملیت ایرانی خدمتی بی‌نظیر کرده و کتاب شاهنامه او که تاریخ قدیم ایران را به نظم آورده از شاهکارهای بزرگ دنیا و افتخار ملی ما است. بنابراین تجلیل چنین شخصی بر ملت ایران فرض است و کمترین اقدامی که در ادای این وظیفه درخور باشد این است که نگذاریم مدفن او در حال اسفناک امروز باشد که حتی محل او را باید از روی قرائن خارجی و دلایل تاریخی معلوم نمود مجلس شورای ملی در دوره چهارم متوجه این امر شده و تذکری در این خصوص داده بود. اینک دولت تصمیم نموده است برطبق ماده چهاردهم از قانون پستی پنجم اسد ۱۲۹۴ تمبری به نام فردوسی اشاعه داده و عایدات فوق‌العاده آن را به مصرف بنای مقبره فردوسی که در بلده طوس باید ساخته شود برساند باین‌ترتیب هم تحمیلی بر بودجه دولت نمی‌شود و هم برای دولت میسر خواهد شد کمکی باین امر خیر که عموم مردم در آن شرکت خواهند نمود بکند و چون درهرحال عایدات حاصله از تمبر پست متعلق بدولت است برای این‌که دولت بتواند آن را به مصرف مزبور برساند اجازه مجلس شورای ملی لازم است علیهذا ماده واحده ذیلرا [ذیل را] پیشنهاد و تصویب آن را به فوریت تمنا می‌نماید: ماده‌واحده - مجلس شورای ملی به وزارتمالیه [به وزارت مالیه] اجازه می‌دهد از عوائد خالص فروش تمبریکه [تمبری که] به نام فردوسی اشاعه خواهد شد آن‌چه زائدا بر عوائد استعمال معمولی پستخانه است برای مخارج ساختن مقبره فردوسی تخصیص دهد - وزیر مالیه فروغی محمدعلی وزارت مالیه -تاریخ طبع ۶ آبان ‌ماه ۱۳۰۴... »

و در پایان این گزارش، ذکر این سخن از محمدعلی فروغی در «پیشگفتار» کتاب «کلیات سعدی» که در سال ۱۳۱۹ش. مباردت به چاپ نسخه تصحیح شده آن کرده، خالی از لطف نیست که: «گلستان و بوستان سعدی یک دوره کامل از حکمت عملی است. علم سیاست و اخلاق و تدبیر منزل را جوهر کشیده و در این دو کتاب به دلکش‌ترین عبارات درآورده است... هیچ‌کس به اندازه سعدی پادشاهان و صاحبان اقتدار را به حسن‌سیاست و دادگری و رعیت‌پروری دعوت نکرده و ضرورت این امر را مانند او روشن و مبرهن نساخته است. از سایر نکات کشورداری نیز غفلت‌نورزیده و مردم دیگر را هم از هر صنف و طبقه، از امیر و وزیر و لشکری و کشوری و زبردست و زیردست و توانا و ناتوان و درویش و توانگر و زاهد و دین‌پرور و عارف و کاسب و تاجر و عاشق و رند و مست و آخرت‌دوست و دنیاپرست، همه را به وظایف خودشان آگاه نموده و هیچ‌ دقیقه‌ای از مصالح و مفاسد را فرو نگذاشته است.»

منبع: کتابخانه‌های شماره یک و ایرانشناسی، مرکز اسناد و آرشیو مطبوعات مجلس

۲۵۹

کد خبر 2075357

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین