دل هر شیعه، هر بار با این شعر می‌لرزد

اول محرم با شعر محتشم شروع می شود. امروز روز محتشم کاشانی است؛ خالق «باز این چه شورش است...» که نه صرفاً یک شعر، که زبانی‌ست جمعی برای سوگواری، هم‌صدایی، و بیداری. محرم که می‌شود، محتشم باز می‌گردد؛ در کوچه‌ها، در روضه‌ها، در صدای نوحه‌گران.

به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، محرم که از راه می‌رسد، گویی جانِ شهر از نو تپیدن می‌گیرد. کوچه‌ها سیاه‌پوش می‌شوند و دل‌ها سرخ از یاد آن خون مقدس. عطر اسپند، صدای نوحه، نجوای روضه‌ها، پرچم‌هایی که بر در خانه‌ها می‌لرزند، همه خبر از فصلی تازه می‌دهند؛ فصلی از اندوه و بیداری. حافظه جمعی ما ایرانی‌ها، هر سال در این روزها شعری را بی‌اختیار زمزمه می‌کند:

«باز این چه شورش است که در خلق عالم است...»

بنابر روایت فارس، شعری از محتشم کاشانی که گویی نه در قرن دهم هجری، که امروز ایستاده و از ما می‌پرسد. این شعر با گذشت قرن‌ها هنوز گرم است، هنوز اشک‌هایش جاری است و هنوز آن «شور» در جان شیعیان زنده است و اکنون نمادی از عزاداری حسینی ایرانیان است.

محتشم کاشانی معمار یک زبان جمعی برای سوگ شد.

محتشم کاشانی با بهره‌گیری از زبان ساده و در عین حال پرطنین، تصویری زنده از روز عاشورا ارائه می‌دهد؛ روزی که با شور، غم و حماسه عجین شده است. تکرار عبارت «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» در آغاز شعر، به نوعی دعوت است به دنیایی که ناگهان در حال تغییر است، جایی که نور حق با ظلمت می‌جنگد.

شعر محتشم، ادبیات دینی را از حاشیه به متن آورد. پیش از محتشم، اشعار مذهبی بیشتر رنگ و بوی رسمی و مذهبی خشک داشتند، اما محتشم با هنرش به این قالب‌ها جان تازه‌ای بخشید. او زبان عاشورا را به زبان مردم کوچه و بازار تبدیل کرد؛ زبانی که هم عامه می‌فهمیدند و هم خاصه، زبانی که در مراسم روضه‌خوانی و تعزیه‌خوانی‌ها راه پیدا کرد و تبدیل به هسته اصلی اشعار آیینی شد.

دل هر شیعه، هر بار با این شعر می‌لرزد


چنان که مهدی‌امین فروغی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات آیینی، در مورد او در گفت‌وگویی گفته است: در قرن دهم هجری محتشم کاشانی در ادبیات ظهور کرد و ترکیب‌بندی به یادگار گذاشت که روح تازه‌ای به کالبد مرثیه‌سرایی ادبیات دمید.

و همچنین علی موسوی گرمارودی نیز درمورد او گفته بود:محتشم کاشانی شاعری بود که در طول تاریخ قریب هزارساله مرثیه‌خوانی اباعبدالله الحسین (ع) یکی از برجسته‌ترین شاعران است. شگفتی این شاعر مرثیه‌سرا در این است که این جایگاه رفیع و زبان فاخر شعر را در حوزه ترکیب دارد و در هیچ شعری در دیوانش جایی مانند ترکیب‌بند وجود ندارد. این شعر به‌نوعی نقطه عطفی بود که ادبیات آیینی را از حالت صرفا مذهبی و کتابی به هنر عامه‌پسند و تاثیرگذار تبدیل کرد.این شعر را می‌توان مادر بسیاری از نوحه‌ها و مداحی‌های امروز دانست که با الهام از حس و حال آن نوشته شده‌اند. در واقع، «باز این چه شورش است و...» نه تنها یک اثر ادبی است، بلکه پلی است میان تاریخ و فرهنگ، میان هنر و دین، که به واسطه آن واقعه عاشورا همچنان زنده و جاری باقی می‌ماند.

چنان که رهبر معظم انقلاب نیز در یکی از دیدارهای خود با مداحان اهل‌بیت گفته‌اند: با اینکه مطالبی که در این ترکیب‌بند محتشم هست، چیزی نیست که امثال آن و شبیه این مطالب را ‌-که غالباً هم چیزهای ذوقی است- در کتابها نیاورده باشند:گر چشم روزگار بر او فاش میگریستخون میگذشت از سر ایوان کربلا آن‌چنان تصویر میکند حادثه‌ی کربلا را برای مخاطب که این مفاهیم با همه‌ی بار اعتقادی و عاطفی و انسانی و سیاسی و فکری و هرچه دارد، در اعماق جان مستمع نفوذ میکند. اهمّیّتش این است.

دل هر شیعه، هر بار با این شعر می‌لرزد


اما این شعر فقط برای اشک نیست. محتشم، با کلامش، درس بزرگی به ما می‌دهد که عاشورا، داستان ایستادگی است، داستان این‌که می‌شود در برابر ظلم سر خم نکرد، حتی اگر همه دنیا علیه‌ات باشند. امروز، در سال ۱۴۰۴، وقتی به دنیای پر از بی‌عدالتی نگاه می‌کنیم، این پیام هنوز زنده است. از مردمی که برای آزادی فریاد می‌زنند تا آن‌هایی که برای حقیقت جان می‌دهند، انگار همه‌شان وام‌دار همان «شور» کربلایند. او به ما یادآوری می‌کند که عاشورا، یک روز نیست؛ یک راه است که تا ابد ادامه دارد.

کد خبر 2083345

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار