گروه اندیشه: یادداشت کوتاه زیر که در روزنامه اعتماد به قلم حجت امانی منتشر شده، به بررسی مفهوم جنگ در فرهنگ و هنر ایرانی میپردازد و آن را نه به عنوان ستایش جنگ، بلکه به عنوان یک واقعیت گریزناپذیر و نمادی از تقابل خیر و شر معرفی میکند. نویسنده نشان میدهد که چگونه این تقابل در اسطورهها (مثل جدال اهریمن و ایزد)، ادبیات (شاهنامه فردوسی) و حتی ورزشهای سنتی (زورخانهای) و همچنین هنر غرب بازتاب یافته است. این یادداشت را در زیر می خوانید:
****
جنگ در اسطورههای ایرانی با تقابل دو نیروی خیر و شر همانگونه که در ذات انسان هم وجود دارد به شکلهای گوناگونی تجلی یافته است. جدال میان اهریمن و ایزد نمایشی از برتری و فرجام نیک است. از این رو جنگ و حماسه در فرهنگ ایرانیان همواره امری آیینی و میهنی بوده که بیشترین بازنمود آن را میتوان در ادبیات و نقاشی جستوجو کرد. از مهمترین عناصر تکرار شونده در شاهنامه فردوسی جنگ است که ترسیمی از ابرقهرمانان و ابرپهلوانان است که دفاع از هویت ملی با آیینهای فتیان و جوانمردی را در ذهن ایرانیان القا میکند.
ورزش زورخانهای نیز تلفیقی از آمادگی جسمانی به همراه مهرورزی است که از داستانها و روایات حماسی جهت آمادگی در برابر اهریمن شکل گرفته است. در کنار ادبیات، تصویرگری و نقاشی از مهمترین جلوههای ترسیمی ادبیات جنگ و حماسه به شمار میرود. نقاشان و تصویرگران علاوه بر درک ادبیات حماسی نیازهای اجتماعی زمان خود را به شیوههای گوناگون در قالب تصویر به نمایش درآوردهاند. شاهنامههای مصوری که در تاریخ فرهنگ ایران ساخته و پرداخته شدهاند به خوبی این امر را نشان دادهاند.
البته این به معنای ستایش جنگ نیست، بلکه گریزناپذیر بودن آن است. به بیان دیگر همواره انسان خردمند ارزشهایی را فراخور زمان خود مدنظر داشته و برای آن ها مبارزه کرده است. به طور مثال در تعالیم اسلامی جنگ با نفس خود را جهاد اکبر نامیده است -واژه محراب که از حرب به معنی جنگ گرفته شده است اشاره به این امر دارد- جنگ به عنوان پدیدهای اجتماعی از نگاه هنرمندان نیز مقولهای پیچیده است که از زوایای متعددی به آن پرداخته شده است.
در ایران معاصر جنگ تحمیلی عراق بر ایران زمینه شکلگیری هنرمندان انقلاب را فراهم آورد که در امتداد سنتهای تصویری از حماسه کربلا قرار داشت. اما در جهان نبرد قدرتها شاید یکی از مشهورترین آثار ضد جنگ از حیث دیده شدن، «گرنیکا» اثر پیکاسو نقاش اسپانیاییتبار است که هنرمند در خلال تجاوز به سرزمین مادریاش آن را فریاد کشیده است. تاریکی، خشونت و جنگ علیه زنان و کودکان بیدفاع با استفاده از نمادها و نشانههای تصویری از مولفههای مهم این اثر بشمار میآید که هنرمند بخشی از آن را از اثر «سوم ماه می» فرانسیسکو گویا نظیرهسازی کرده بود.
گرنیکا قرار شد در سازمان ملل نصب شود تا یادآور تلخی جنگها باشد که نشد! نکته جالب زمانی است که تابلوی گرنیکا جهت نمایش در موزه رونمایی میشد افسر آلمانی از پیکاسو پرسید استاد این اثر شماست؟ هنرمند جواب میدهد نه! این اتفاقا اثر شماست!
216216
نظر شما