خبرآنلاین اصفهان - عاطفه علیان: ساعت حدود دو بامداد است. خیابان خلوت، چراغها کمنور، کوچهها در خواب. دو بیل مکانیکی در تاریکی مطلق آرام وارد میشوند، پشت سرشان کامیونهایی در سکوت ایستادهاند. عملیات خاکبرداری بیوقفه آغاز میشود. ساکنان محله، صبح که از خانه بیرون میآیند، با گودالی بزرگ و بیهویت روبهروی مسجد جامع کمرزرین مواجه میشوند. نه فقط خاک جابهجا شده، که بخشی از حافظه تاریخی شهر زیر چرخهای فولاد دفن شده است. اثری از خاک کهن باقی نمانده، و هیچکس دقیق نمیداند چه چیزی از دل زمین بیرون آمده یا نابود شده است.
محلهی جی، بهگفته بسیاری از پژوهشگران تاریخ، یکی از کهنترین زیستگاههای شهری ایران است. نام آن در متون دوران پیش از اسلام آمده و روایتهایی از اسکان گروهی از یهودیان آزادشده توسط کوروش در همین منطقه وجود دارد. جی و یهودیه، دو حلقهی شهری بودند که بعدها به هم پیوستند و هستهی نخستین شهر اصفهان را شکل دادند. در دوران سلجوقی، همین منطقه پایتخت ملکشاه شد و مجموعههایی چون مسجد جامع عتیق و محلهی کمرزرین، نه فقط ساختمان، که بخشی از استخوانبندی تاریخ معماری و تمدنی ایران به شمار میآیند.
در پروژهای که منجر به این تخریب شده، توافقنامهای رسمی میان شهرداری منطقه ۳ و اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان وجود داشته اتس. در این توافق بهصراحت آمده بود که هرگونه خاکبرداری باید بهصورت دستی انجام شود، عمق حفاری از سه متر تجاوز نکند و در صورت مشاهدهی هرگونه اثر تاریخی، عملیات فوراً متوقف شود اما هیچیک از این شروط رعایت نشد. حفاری بهصورت مکانیزه و شبانه صورت گرفت و عمق گودبرداری تا حدود شش متر پیش رفت. در زمان عملیات، هیچ ناظر میراثی حضور نداشت و هیچ گونه اطلاعرسانی به شهروندان یا نهادهای تخصصی صورت نگرفت.
حتی یک بیل خاک ممکن است لایهای از تاریخ اصفهان را برای همیشه از بین ببرد
یک منبع مطلع در اداره میراث فرهنگی اصفهان در گفتوگو با خبرآنلاین میگوید: اینکه عملیات به شکل شبانه انجام شده، خودش نشانهی نیت پنهانکارانه است. در محوطهای مثل جی، حتی یک بیل خاک ممکن است لایهای از تاریخ را برای همیشه از بین ببرد.
تخلفی که رخ داده، نه یک خطای ساده اداری، بلکه نقض چند ماده از قوانین کشور در حوزهی حفاظت از میراث فرهنگی است. طبق قانون حفظ آثار ملی مصوب ۱۳۰۹، و نیز قانون مجازات اسلامی، تخریب یا آسیب رساندن به آثار فرهنگی و تاریخی جرم است و پیگرد قضایی دارد. افزون بر آن، براساس آییننامه شورای عالی معماری و شهرسازی، شهرداریها موظفاند در هر نوع عملیات عمرانی در بافتهای تاریخی، بهطور کامل با اداره میراث فرهنگی هماهنگ باشند. در این پرونده، دستکم سه نهاد باید پاسخگوی تخلفات باشند: شهرداری منطقه ۳، سازمان نوسازی و بهسازی شهری، و پیمانکار پروژه.
در واکنشی دیرهنگام، امیر کرمزاده، مدیرکل میراث فرهنگی استان اصفهان در گفتوگویی رسمی عنوان کرد: از شهرداری چنین عملکردی را انتظار نداشتیم. موضوع از مسیر مراجع قضایی پیگیری میشود.
اما تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچگونه برخورد جدی یا پیگرد عملی با عاملان اصلی این تخریب صورت نگرفته است. شهردار منطقه ۳، از منصوبان مستقیم شهردار اصفهان است و اجرای پروژه نیز بر عهدهی سازمان نوسازی و بهسازی شهری بوده که زیر نظر شهرداری فعالیت میکند.
نمونهای از تعامل معماری معاصر با بافت تاریخی؟!
ابعاد این ماجرا وقتی گستردهتر میشود که بدانیم این پروژه قرار بوده بهعنوان نمونهای از تعامل معماری معاصر با بافت تاریخی برای جایزه بینالمللی بنیاد آقاخان ارسال شود. جایزهای معتبر در حوزه معماری اسلامی که اعتبار آن بر حفاظت از بافت تاریخی و فرهنگ معماری استوار است. اگر این خبر صحت داشته باشد، ارسال چنین پروژهای نه تنها مضحک، بلکه مصداق تحریف واقعیت در سطح بینالمللی است.
امیرحسین دهقانی، پژوهشگر حوزهی معماری و بافتهای تاریخی در اینباره هشدار میدهد: پروژهای که با تخریب شبانهی بافت تاریخی آغاز شده، نمیتواند نمایندهی حفظ میراث فرهنگی جهان اسلام باشد. اگر به بنیاد آقاخان گزارش داده شود، میتواند تبعات بینالمللی سنگینی برای شهرداری اصفهان داشته باشد.
در میان روایتها، صدای مردم محلی بیش از همه تلخ است. خانم رخشان عظیمی، یکی از ساکنان قدیمی جوباره میگوید: در شهری با صدها مغازه طلافروشی، چرا باید برای یک پاساژ طلا، دل تاریخ شهر را بشکافند؟ این توسعه نیست؛ این جنایت است.
یکی از اعضای شورای شهر اصفهان، بهشرط حفظ نام، به خبرآنلاین میگوید: وقتی میدانیم منطقه ۳ اصفهان، حساسترین نقطه میراثی کشور و حتی خاورمیانه است، چرا نباید مدیر آن یک معمار برجسته یا متخصص در مرمت بافت تاریخی باشد؟ مگر میشود پایتخت سلجوقیان را با بیل مکانیکی مدیریت کرد؟!
تاریخ را یکباره نمیدزدند، آن را در نیمهشب، بیصدا، با بیل مکانیکی میبرند
واقعیت این است که ماجرا فقط یک گودبرداری نیست. تخریب شبانه در کمرزرین، بیش از آنکه مسئلهای فنی یا حقوقی باشد، مسئلهای فرهنگی است. زیر آن گودال، نه فقط خاک و آجر که بخشی از هویت ایرانی دفن شده است و آنچه این حادثه را ترسناکتر میکند، نه تخریب، که سکوت است. سکوتی که اگر امروز ادامه یابد، فردا جنایتی دیگر را ممکن میکند.
تاریخ را یکباره نمیدزدند. آن را در نیمهشب، بیصدا، با بیل مکانیکی میبرند و اگر امروز صدای اعتراض بلند نشود، فردا نهتنها جی، بلکه همهی ما زیر خاک خواهیم بود. بیصدا.
در اصفهانی با تمدنی چند هزارساله، که هر وجب خاکش سندی تاریخی در دل دارد، تخریب شبانه یک محوطه باستانی برای ساخت ورودی پاساژ، یک حادثه ساده نیست؛ این خیانت به حافظه جمعی یک ملت است.
سکوت، شریک جرم تاریخزدایی است
جی، فقط یک محل یا محله نیست. بخشی از «ما»ست. بخشی از همان نخهایی که هویت فرهنگی ایران را بافتهاند. و اگر امروز، زیر خاک آن، بخشی از این هویت دفن شد، بخشی از تقصیر با آنهایی است که دیدند و سکوت کردند.
سکوت، شریک جرم تاریخزدایی است، تا زمانی که مردم مطالبه نکنند، شهرداریها بیهراس میسازند، میفروشند، و پاک میکنند.
در شب تاریکی که خیابانهای سنگفرششده محلهی جوباره زیر سکوت خفتهاند، بیلهای مکانیکی از دل کوچههای کهن عبور میکنند. زیر چرخ فولادینشان، لایههایی از تاریخ ایران به خاموشی دفن میشود. نه هشدار، نه اعلام رسمی، نه کارشناسی از میراث؛ فقط چند کامیون، چند مرد، و دستوری برای احداث ورودی یک پاساژ طلا. اینجا گذر کمرزرین است؛ قلبی تپنده در دل هستهی تاریخی اصفهان که روزی پایتخت ملکشاه سلجوقی بود و امروز میدان جنگ خاموشی میان طمع و تاریخ.
46
نظر شما