در کنار جمع بزرگی از شهروندان و فعالان جامعه که در پی افزایش دانش و آگاهی عمومی هستند و یافتهها و دانستههای خود را برای نقد و اصلاح امور به اشتراک میگذارند، قشری دیگر با «نگاه ابزاری و سوداگرانه به خبر و اطلاعات، از اهرم برّنده «رسانه» برای تحصیل نفوذ مالی و اقتصادی بهره میجویند. به میزانی که خبرنگاران و فعالان فضای مجازی در هر رویدادی برای کشف حقیقت میکوشند، آنها در هر خبر و اتفاقی، منافع و سوداهای مالی خویش را میکاوند. در دنیای«مراوده خبری» همه ارزشهایی که شهروند ایرانی با عنوان؛ راستگویی، مروّت، حقمداری و منافع ملی پاس میدارند، نزد این طایفه، الفاظ و کلماتی بیش نیستند.
به این قشر و گروه در عصر رسانه و ارتباطات» باجنیوز «میگویند. باجنیوزها همزاد «فیکنیوزها» هستند اما امروزه سازمان و ساختاری پیچیدهتر از فیکنیوزها یافتهاند. سوگمندانه، باجنیوزها درقلمرو خانواده شریف رسانه جاخوش کردهاند، بسیاری از آنها یونیفورم اصحاب خبر به تن دارند، شناسه و کارت خبرنگاری به نام خود زدهاند و زیر نام و نشان و نماد«اطلاعرسانی» کسبوکارشان را پیش میبرند.
۲-باجنیوزها به مصداق» سوداگری با ابزار رسانه»، پدیده غریب و ناشناخته در جامعه ایران نیستند لکن تا قبل از ظهور شبکههای اجتماعی، آنها یک جریان خاکستری و کمفروغ در حواشی مطبوعات بودند و راهی به تحریریه رسانههای معتبر نمییافتند، اما اکنون به یمن فراگیری و دامنگستری رسانههای دیجیتال، باجنیوزها از رده«کاسبان خردهپا» به سطح«محفلهای چندلایه» و برخوردار از بنگاههای عریض و طویل خبرپراکنی در عرصه اقتصادی و اجتماعی تبدیل شدهاند .
در فضای امروز ایران، ابعاد فعالیت باجنیوزها به اندازهای گسترده شده است که سزاوار است ذیل عنوان؛ عارضه یا پدیده اجتماعی مورد مطالعه و مداقه قرارگیرد. پدیدهای که در بستر افکار عمومی جامعه، ظرفیت موجآفرینی دارند. آنها در سایه همین موجسازی قادرند در بزنگاههای تصمیمگیری مراکز اقتصادی و مدیریتی دخالت بورزند. میتوانند سرنوشت برخی پروژهها و طرحهای بالادست اقتصادی و فرهنگی را دستخوش تغییر سازند، نخبگان کارآمد و تأثیرگذار را از مدار مدیریت خارج کنند و عناصر فرومایه و حتی خطرناک را بر مصدر امور بنشانند و افزون بر همه اینها، امکان آن را یافتهاند که گردش آزاد اطلاعرسانی و فرایند اعتماد عمومی را با خلق سوژههای انحرافی به سوی بیراهه سوق دهند .
از منظر دیگر نگاه کنیم، این پدیده اجتماعی در آشفتهبازار کسبوکار ایران، شکل و شمایل یک«صنعت پرسود» و وسوسهانگیز را برای جویندگان ثروتهای نجومی یافته است. همه شواهد و قرائن نشان از این دارد که اقتصاد رسانه در ایران به بازاری بهشتآسا برای طیف«سوداگران خبر» تبدیل شده است. آمارهای اخیر برخی مراجع تحقیقی مبنی بر گردش مالی چند ده میلیاردی باجنیوزها در یک سال گذشته، بهروشنی میگوید که آنها گوی سبقت را از اغلب شبکههای مافیایی و واسطهگری در ایران ربودهاند.
۳- پرسش جدی این است که طیف و طایفه سوداگران عرصه رسانه چگونه از» گروهی حاشیهنشین «به پدیدهای نقشآفرین در معادلات اقتصادی و مدیریتی جامعه تبدیل شد؟ اساساً سرچشمه و آبشخور رشدونمو این نهال نامیمون کجاست؟ چه عواملی چرخدندههای این صنعت پرخطر و فسادخیز را روغنکاری میکند؟
بیگمان، در مختصات سیاسی و اجتماعی ایران، عوامل بسیاری در آمادهسازی بستر زایش و ظهور این پدیده تأثیرگذار بودهاند. میتوان با رجوع به «تجربهزیستهها» یا مشاهدات عینی ناظران رسانهای، فهرست بلندی از این عوامل و«منابع تغذیه باجنیوزها» را سراغ گرفت.
- حلقه مدیران و صاحبمنصبان شیفته شهرت و عاشق تیتر و تصویر که روزانه به پولپاشی میان کانالهای نوپدید خبری میپردازند .
- نهادهایی که با کجسلیقگی یا جزماندیشی در تصمیمهای خلقالساعه خود، شریان نقد و اطلاعرسانی را محدود یا منقبض کرده و سخاوتمندانه«مرجعیت رسانهای» کشور را تقدیم کانالهای سایبری بیبنیاد یا شبکههای آنسوی آبها کردند .
- جناحهای سیاسی که در آمدوشد دولتها برای حفظ رانت قدرت و حذف نخبگان غیرخودی به یارگیری از مهرههای بهظاهر رسانهای مبادرت کردند .
- درنهایت، «ساختار احساسی» جامعه تودهوار ایران که در میان بیاعتمادی به رسانههای رسمی و فقدان شفافیت، عطشناک شایعه و مشوّق افشاگری است و معالاسف از حداقلهای مهارت و دانش رسانهای برای تمییز سره از ناسره، حقیقت از مجاز و شایعه از خبر بینصیب مانده است.
۴- اگر تا دیروز دود و غبار سوداگری باجنیوزها به چشم رسانههای با نام و نشان میرفت، طی ماههای اخیر تحرکات سازمانیافته و پردامنه آنها به چالش جدی برای مدیران و موسسات بزرگ اقتصادی کشور تبدیل شده است .
باجنیوزها در اتوبانی هموار و بهدور از هر گونه موانع بازدارنده حقوقی و اخلاقی، پروژههای خود برای کسب ثروت و قبضه قدرت را در کانونهای مهم اقتصادی و مدیریتی کشور پیش میبرند. اولویت و اهداف اصلی آنها، بنگاههای بزرگ مالی و اقتصادی و کانونهای تجمع سرمایه است. در این مسیر، باجنیوزها هوشمندانه همچون هستههای مافیا از همه ابزارها و تکنیکها برای نفوذ در ارکان کلیدی» شرکت و سازمان هدف« و تخریب یا ترور شخصیت مدیران آن بهره میگیرند.
پو لهای هنگفتی که طی سالهای اخیر از حساب برخی موسسات و کانونهای مالی و به امضای مدیران مبسوطالید به صنف و صنعت باجنیوزها سرازیر شد، چنان این گروه را فربه ساخت که اکنون به شبکهسازی و ایجاد تیم و تشکیلات فنی، هنری و چند رسانهای روی آوردهاند.
انباشت قدرت و ثروت باجنیوزها اکنون فقط موقعیت رسانهها را تهدید نمیکند بلکه این پدیده مانع طرح«اصلاح و توسعه» در عرصههای اقتصادی و مدیریتی است.
اگر بپذیریم که عنصر رانت و فساد مالی، سرچشمه بیماری اقتصاد ایران است، تردید نباید داشت که اولین آماج عملیات باجنیوزها، نخبگان و مدیرانی خواهند بود که اندیشه جراحی غده رانت و فساد از پیکره سازمان خویش را دارند. به همین سیاق، باجنیوزها به سراغ همه پروژهها، مراودات و مناقصههای بزرگ اقتصادی خواهند رفت که بر محور شفافیت و برکنار از رانت و تبانی، اجرا میشوند.
۵- مواجهه با پدیده باجنیوزها در فضای امروز ایران، امری سهل و ممتنع به نظر میآید. رشدونمو آنها در بدنه رسانهای و اقتصادی ایران همانند ویروسی است که اغلب جوارح و فقرات جامعه و حکومت را درگیر کرده است. در حالی که هیچ مکانیسم دفاعی یا سازوکاری برای حفظ ایمنی جامعه، مقابل این عارضه و بیماری اندیشیده نشده است .
مواجهه با این پدیده، قبل از هر چیز نیازمند درک علمی و واقعبینانه از بسترها و عوامل رشد و بالندگی آن است. به رغم آنکه تیم و ترکیب و ستاد و سازمان باجنیوزها برای برخی مراجع نظارتی شناخته شده است اما راه علاج و انزوای آنها در برخوردهای ضربتی و نسخههای مقطعی از نوع » حذف آمرانه « نیست .
بر این اساس، به نظر میآید، اولین پیشنیاز در مواجهه با پدیده باجنیوزها، نیل به یک رویکرد یا گفتمانی است که حسابگرانه و عقلانی، همه جوانب رشدونمو آنها را در ساحت اقتصادی و سیاسی ایران بازشناسی کند. چنین گفتمانی شکل نخواهد گرفت مگر آنکه«خرد جمعی» جامعه(طیف نخبگان و مدیران) و به تبع آن «افکار عمومی» از ابعاد کارکرد پرخطر و خسارتبار این جریان آگاهی یابد. کارزاری که شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس با همفکری اصحاب رسانه و هماندیشی با صاحبنظران دانشگاهی راه انداخت، گام آغازین از این فرایند بلندمدت در شناساندن وجوه مختلف این پدیده پیچیده و منبع تزریق فساد در شاهرگهای اقتصادی و مدیریتی ایران امروز است، به بیان دقیقتر تاباندن پرتو روشنگری بر تاریکخانه باجنیوزها.
*مدیر برند، مسئولیت اجتماعی و روابط عمومی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس
نظر شما