در این جا جر و بحث شروع می شود چرا که آقای دکتر از شنیدن اسم "ماچا" ناگهان بر می آشوبد و و حتی سعی می کند اسم این ملعون ؛ ماچا را هم نیاورد که خدای نکرده "سبک زندگی ماچایی" تبلیغ نشود.
نمی دانم چرا با این تکه فیلم و بحث های مجری و کارشناس پرت شدم به دههی شصت و حتی هفتاد که چنین جنگ صلیبی ای علیه پیتزا به راه افتاده بود. زمانی که پیتزا شده بود نماد غربزدگی و افراد متمول که قبلا "ربدوشامبر" میپوشیدند و "آب پرتقال چتر دار "میخوردند و بعد از آن فرزندانشان که آنها هم منحرف بودند پیتزا می خوردند و.......خب سالها گذشت و پیتزا نه کسی را منحرف کرد نه آمار جرم و جنایت و فحشا را بالا برد.
این کارشناس محترم که حتما در جایگاه های حاکمیتی تصمیم گیری و تصمیم سازی برای نظام سلامت روانی کشور هستند احتمالا حالا باید فهمیده باشند این جنگ صلیبی و رگ گردن کلفت کردن دربارهی هر چیز جدیدی که مد می شود و جوانان به هر دلیلی از آن استقبال میکنند، کاملا اثر بالعکس داشته و میزان تقاضا برای ماچای ملعون را چند برابر میکند.
ضمن اینکه این نوشیدنی (اگر آقای دکتراز تبلیغ آن ناراحت نمی شود ) یک نوشیدنی مفید و ضدسرطان و خوشرنگ و بامزه هم هست.
روی سخنم با این آقای دکتر و دیگر دکترها ، غیر دکترها و تصمیم سازان نظام سلامت روانی کشور است (البته اگر واقعا چنین چیز موهومی وجود داشته باشد) ؛ سالهاست به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک کرده اید . سال هاست معضل را اشتباه دیده اید، سالهاست انگشتی که ماه را نشان داده ندیدهاید و در بند انگشت ماندهاید.
این جنگ صلیبی علیه هر چیز نو و که اصلا حائز بحث و اهمیت هم نیست مثل شلوار جین ، کفش کتانی چسب دار،ژل مو ، پیتزا ، کافی شاپ ، سان شاین و اکنون ماچا ،یک جنگ از پیش باخته است.
جامعهی جوان ما از مشکلاتی رنج می برد که بسیار عمیق تر و جدی تر از تبلیغ نوشیدنی ماچا در تلویزیون است.اگر دلهره های وجودی از خط و ربط سازمانی تان اجازه میدهد آنها را ببینید و بگویید برای آنومی ، بی هنجاری و بی الگو ماندن جامعه جوان که همه گروههای مرجع اجتماعی را قبول ندارند ،چه برنامه ای دارید؟
برای حجم گستردهی رفتارهای هنجار شکن انفجاری که در جواب منع شدن از یک زندگی عادی جهانشمول از این قشر دیده می شود و گاه به روان نژندی متمایل می شود چه میکنید؟
از چای سبز و سان شاین و کاپوچینو و ماچا و .....فاکتور بگیرید.
46
نظر شما