تکنولوژی: تهدید یا فرصت برای هویت انسانی؟ /بحران هویت در عصر هوش مصنوعی

به گمانم یکی از بهترین راه‌حل‌ها می‌تواند این باشد که بر پایه درک عمیق‌تر از آنچه آرنت «شرایط انسانی» می‌نامد، بنا شود؛ فضایی که در آن عمل جمعی، تامل فردی و نوآوری فناورانه در هارمونی با یکدیگر قرار گیرند. این هدف تنها زمانی قابل دستیابی است که جوامع نسبت به ماهیت تغییراتی که در حال وقوع است، آگاهی عمیق‌تری پیدا کرده و راهکارهایی برای هدایت این تحولات به سمت شکوفایی انسانی ابداع کنند.

گروه اندیشه: متن زیر نوشته کامران مشفق آرانی در صفحه اندیشه روزنامه اعتماد است. نویسنده در نوشته خود به دغدغه دیرینه بشری در مورد امکان پیش‌بینی مسیر تمدن‌ها اشاره می‌کند و با ارجاع به ایده‌های آیزاک آسیموف، مارتین هایدگر و هانا آرنت، به بررسی تعارض میان پیشرفت فناوری و هویت انسانی می‌پردازد.نویسنده این ایده را مطرح می‌کند که در دنیای امروز، انسان‌ها در محاصره ابزار و الگوریتم‌های دیجیتال، از خود و ارتباطات واقعی دور شده‌اند و با «بحران تطبیقی» روبرو هستند. این بحران به دلیل سرعت زیاد تغییرات فناورانه و عدم توانایی جوامع در انطباق با آن‌ها به وجود آمده است. این مطلب در نهایت این پرسش مهم را مطرح می‌کند که آیا می‌توان مانند تمدن‌های بزرگ گذشته، تعادلی میان نوآوری و حفظ ارزش‌های انسانی ایجاد کرد نویسنده همچنین در این مطلب، چالش‌های بنیادین عصر دیجیتال با بررسی دیدگاه‌های فیلسوفان مطرح و استدلال می‌کند که تکنولوژی، با وجود مزایای بی‌نظیرش، می‌تواند منجر به فراموشی هستی و از دست رفتن روابط معنادار شود. در ادامه به هوش مصنوعی به عنوان بارزترین دستاورد این دوران اشاره شده که با وجود پتانسیل‌های مثبت، نگرانی‌هایی را در مورد آینده شغل‌ها و مفهوم انسانیت ایجاد می‌کند. در نهایت نویسنده راهکاری را ارائه می‌دهد که بر اساس آن، فناوری نه به عنوان هدف، بلکه به عنوان ابزاری برای تقویت قابلیت‌های انسانی و تعاملات اجتماعی در نظر گرفته شود. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد: 

****

سالیان دور که در شمار حساب ذهن لاغر من نمی‌گنجد، آیزاک آسیموف مفهوم «روان‌تاریخ» را در مجموعه رمان‌های معروف بنیاد طرح کرد، تلاش او در واقع به دغدغه‌ای بنیادین در اندیشه بشری پاسخ می‌داد: آیا می‌توان مسیر تمدن‌ها را پیش‌بینی کرد؟ امروز که در عصر هوش مصنوعی و فناوری‌های نوظهور زندگی می‌کنیم، این پرسش اهمیت تازه‌ای یافته است. سرنوشت تمدن بشری در گذرگاهی قرار گرفته که در آن دو نیروی بنیادین یعنی تکنولوژی پیشرو و هویت انسانی، در کشاکش دایمی به سر می‌برند.

بیوگرافی آیزاک آسیموف؛ پرفروش‌ترین نویسنده علمی‌تخیلی جهان
آیزاک آسیموف

مارتین هایدگر در نقد خود از عصر مدرنیته، بر «فراموشی هستی» تاکید می‌ورزد؛ جایی که انسان در محاصره ابزار و تکنیک گرفتار آمده و از ماهیت اصیل خود فاصله گرفته است. این خوانش هایدگری امروز در عصر دیجیتال به شکل حادتری خود را نمایان می‌سازد، جوامع معاصر در حالی که از امکانات بی‌نظیر فناوری بهره‌مند شده‌اند، همزمان با بحران هویتی عمیقی روبه‌رو می‌شوند. انسان مدرن، غرق در دنیای مجازی و الگوریتم‌های پیچیده شبکه‌های اجتماعی، کم‌کم از ارتباط معنادار با خویشتن و جهان پیرامونش محروم می‌شود.

اما داستان تنها به همین چند نکته ختم نمی‌شود؛ هانا آرنت در اثر مهم خود «وضعیت انسانی» بر اهمیت «عمل» به عنوان مشخصه اساسی حیات اجتماعی تاکید می‌ورزد، آرنت معتقد است که انسان‌ها تنها در فضای عمومی و از طریق تعامل با یکدیگر می‌توانند به معنای واقعی زندگی برسند. این دیدگاه آرنت نشان می‌دهد که چالش پیش روی تمدن کنونی، فراتر از مسائل فنی و تکنولوژیک است؛ بلکه در هسته خود با سوالات اساسی درباره چگونگی زیست جمعی ارتباط دارد.

تمدن‌های بزرگ تاریخ، از یونان باستان تا رنسانس اروپا، زمانی شکوفا شدند که توانستند تعادلی میان نوآوری فکری و حفظ هویت جمعی برقرار کنند. آتن کلاسیک نمونه‌ای از این تعادل ارایه می‌دهد؛ جایی که پیشرفت‌های علمی و فلسفی دست ‌در دست نهادهای دموکراتیک و مشارکت شهروندی رشد می‌کرد. امروز اما سرعت تغییرات فناورانه چنان شتابان است که جوامع فرصت کافی برای هضم و درونی‌سازی این تحولات نمی‌یابند.

هوش مصنوعی، به عنوان بارزترین دستاورد تمدنی عصر حاضر، این دوگانگی را به نحو بارزتری آشکار می‌سازد. از یک سو، ظرفیت‌های بی‌نظیری برای حل مسائل پیچیده بشری فراهم آورده است؛ از پیش‌بینی بیماری‌ها تا بهینه‌سازی منابع طبیعی و مدیریت ترافیک شهری. ماشین‌هایی که قادر به تشخیص سرطان با دقت بالاتر از متخصصان انسانی هستند، سیستم‌هایی که می‌توانند تغییرات اقلیمی را پیش‌بینی کنند و الگوریتم‌هایی که آموزش شخصی‌سازی ‌شده برای میلیون‌ها دانش‌آموز فراهم می‌آورند، همگی نشان از قدرت بالقوه این فناوری دارند.

از سوی دیگر، نگرانی‌های عمیقی درباره آینده کار، حریم خصوصی فردی و حتی مفهوم انسانیت برانگیخته است. این فناوری نه تنها ابزارهای کار و زندگی را دگرگون می‌کند، بلکه بنیان‌های شناختی و اجتماعی جوامع را نیز به چالش می‌کشد. سوال اساسی این است: وقتی ماشین‌ها قادر به انجام کارهای فکری پیچیده می‌شوند، نقش انسان در جامعه چه خواهد بود؟ آیا ارزش انسان تنها در کارکردش نهفته است یا چیزی فراتر از آن وجود دارد؟

مشکل اساسی اینجاست که سرعت تحولات فناورانه اجازه این هضم تدریجی را نمی‌دهد. جوامع پیش از آنکه بتوانند با یک نوآوری سازگار شوند، با موج بعدی تغییرات مواجه می‌شوند. این وضعیت منجر به پدیده‌ای می‌شود که می‌توان آن را «بحران تطبیقی» نامید؛ حالتی که در آن نهادهای اجتماعی، قوانین حقوقی و حتی چارچوب‌های اخلاقی جامعه، قادر به پاسخگویی به چالش‌های نوظهور نیستند.

تکنولوژی: تهدید یا فرصت برای هویت انسانی؟ /بحران هویت در عصر هوش مصنوعی
هانا آرنت

پرسش اصلی که پیش روی تمدن بشری قرار دارد، این است: آیا می‌توان الگویی مانند الگوهای متداول توسعه پایدار ارایه داد که در آن فناوری در خدمت شکوفایی انسان قرار گیرد، نه بر عکس؟ پاسخ به این پرسش مستلزم بازنگری بنیادین در نحوه طراحی نهادها، سیستم‌های آموزشی، ساختارهای اقتصادی و حتی چارچوب‌های اخلاقی است. باید فضایی خلق کرد که در آن انسان‌ها، برخلاف آنچه هایدگر از آن می‌هراسد، در محاصره فناوری گم نشوند، بلکه آن را ابزاری برای کشف و اعمال ظرفیت‌های انسانی خود به کار گیرند.

این کار مستلزم آن است که فناوری را نه به عنوان مقصد، بلکه به عنوان وسیله در نظر بگیریم، همان‌طور که آرنت تاکید می‌کند، انسان‌ها زمانی می‌توانند به کمال برسند که در فضای عمومی، با دیگران تعامل معنادار داشته باشند، پس بنابراین تمدن آینده باید فناوری‌هایی را پرورش دهد که این تعامل را تقویت کنند، نه آنکه آن را جایگزین کنند.

تحقق چنین آرمانی نیازمند تدوین سیاست‌هایی است که اولویت را به توسعه قابلیت‌های انسانی بدهد، به عنوان مثال مسائل پراهمیتی مانند آموزش باید از انتقال صرف اطلاعات فراتر رود و بر پرورش تفکر انتقادی، خلاقیت و مهارت‌های اجتماعی تمرکز کند و کار و فعالیت نیروی انسانی همچنان ارزشمند باقی بماند و فناوری منجر به بیکاری گسترده نشود.

به گمانم یکی از بهترین راه‌حل‌ها می‌تواند این باشد که بر پایه درک عمیق‌تر از آنچه آرنت «شرایط انسانی» می‌نامد، بنا شود؛ فضایی که در آن عمل جمعی، تامل فردی و نوآوری فناورانه در هارمونی با یکدیگر قرار گیرند. این هدف تنها زمانی قابل دستیابی است که جوامع نسبت به ماهیت تغییراتی که در حال وقوع است، آگاهی عمیق‌تری پیدا کرده و راهکارهایی برای هدایت این تحولات به سمت شکوفایی انسانی ابداع کنند.

۲۱۶۲۱۶

کد خبر 2117606

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار