به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ایبنا در کتاب «ترورامپیسم، استعمار فرانو در عصر رسانههای نو، تألیف محمد اخگری در ۱۵۰ صفحه توسط انتشارت شب قلم روانه بازار نشر شد. کتاب در هفت فصل تنظیم شده و با توجه به واقعیات و اطلاعات موجود در فضای بینالملل و گفتارها و کنشهای ترامپ و بهره گیری از رسانههای اجتماعی به تحلیل وضعیت فعلی جهانی میپردازد.
کتاب با پرسش و پاسخ کانت از روشننگری طرح مبحث میکند که روشننگری درآمدن انسان از حالت نابالغی خودخواستهای است که گناهش بر گردن اوست و این گونه جستارگشایی میکند که آیا در قرن حاضر، انسان امروز از حالت نابالغی خودخواسته به در آمده است یا همچنان به قول حافظ تماشاگر اوضاع نابسامان جهان است:
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
صعب روزی بولعجب کاری پریشان عالمی
درباب ترامپیسم صاحبنظران بسیار سخن راندهاند و آثاری نیز در این باب به رشتۀ تحریر درآمده است. ترامپیسم را معمولاً شامل منظومهای از باورها مانند ناسیونالیسم تهاجمی "نخست آمریکا"، پوپولیسم ضدنخبگی" آنها به فکر شما نیستند؛ من هستم" و عرفیسازی نقض هنجارها " قانون, و فرمان – نه برای من" میدانند.
در ترورامپیسم واژۀ «ترور» بر ترامپیسم بار شده است و بیانگر شکل جدیدی از استعمار فرانو است. مهمترین مؤلفههای ترورامپیسم را میتوان خشونت مشروعیت یافته، دیپلماسی زورگو (تهدید به جای مذاکره)، حقوقزدایی و همدستی راهبردی دانست.
ترورامپیسم، بهمثابه شکلی از سیاست مبتنی بر خشونت مشروعیتیافته، نمایشگر گفتمانیست که از «ترور» نه بهعنوان تاکتیکی منفرد، بلکه بهعنوان زبان سیاست بهره میبرد. برخلاف آنچه در ظاهر به دوران دونالد ترامپ نسبت داده میشود، ریشههای این گفتمان به تحولات پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بازمیگردد و در دولتهای پیاپی ایالات متحده تثبیت و جهانی شد.
در فصل ترور خرد، به جهالت انسان متمدن پرداخته می شود که چون دکتر فاوست در تراژدی گوته، اسیر مفیستوفلس گشته و خودشگفتی و منیت تمام وجود او را تسخیر کرده است. فصل ترور زبان به لایه های زبانی ترورامپیسم می پردازد و نتیجه می گیرد که: ترورامپیسم را باید خشونتی دانست که نخست در ساحت واژه آغاز شد. همچنین الگوهای زبانی پرکاربرد ترامپ را فضای مجازی تحلیل میکند: الگوهای زبانی پر کاربرد: واژگان تحقیر آمیز، ابهام، ایهام، استعاره، کنایه، تمسخر، ساختار شرطی، افعال الزامآور.
در فصل ترور قانون، موضوع نقض قوانین بین المللی طرح می شود: ترور قانون به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک دولت با علم به تعهدات حقوقی خود، بهطور عامدانه آنها را نقض میکند، نهادهای پاسخگو را تضعیف میسازد، و در نهایت اعتماد عمومی به مشروعیت قانون را از میان میبرد.
ترور حافظه نام فصل دیگری است که نگارنده به مصادیق تلاش برای ترور واقعیات تاریخی مانند تلاش برای تغییر نام خلیج فارس توسط ترامپ میپردازد اما جامعۀ ایران با واکنشی سریع، هوشمندانه و چندلایه، نشان داد که حافظۀ تاریخی تنها محصول بایگانیها نیست، بلکه بافتی زنده و مقاوم است.
ترور اخلاق، ترور راوی و ترور روایت نام دیگر فصلهای این کتاب است که توسط انتشارات شب قلم روانه بازار نشر شده است.
نظر شما