آنچه «صنعت گردشگری» خوانده میشود، مانند بسیاری از دیگر شاخههای اقتصادی کشور، در چند دههی گذشته رشد کمّی زیاد و رشد کیفی منفی داشته است. در حالی که شمار هتلها چند برابر، رستورانها چند ده برابر، و شمار دفترهای خدمات گردشگری و راهنمایان چند صد برابر شده، اما از جنبهی اقتصادی با در نظر داشتن شاخصهای مالی کوتاهمدت، تراز گردشگری ایران منفی است، به این معنی که درآمد حاصل از ورود گردشگر خارجی کمتر از مجموع هزینههایی است که ایرانیان برای خروج از کشور متقبل میشوند. از جنبهی توسعهی پایدار و شاخصهای بلندمدت، توصیفی که میتوان در وصف اثرات صنعت گردشگری ایرانی به کار برد، در یک کلام عبارت «فاجعهبار» است! در سمت دستگاههای مسئول، فقط ملاحظهی بیاعتنایی به بناها و محوطههای تاریخی و سپردن آنها به دست تاراجگران میراثهای فرهنگی (گنجیابان) و در سمت مردم، تنها دیدن ریختوپاش زباله و سوزاندن جنگل و مرتع و مصرف بیحساب بنزین کافی است که نتیجه بگیریم اینگونه گردشگری فقط نابودسازی سرمایههای ملی است.
توسعهی گردشگری در کلاردشت، نمونهی شاخص گردشگری پر ضرر و زیان ایرانی است. این منطقه که از نظر طبیعی، کممانند و دارندهی چشماندازهایی پرشکوه از جنگل و چمنزار و کوهستان و رودخانه؛ از نظر اجتماعی دربرگیرندهی سکونتگاههای ساختهشده از مصالح بومآورد، خاستگاه فرشهای دستبافت بااصالت، و زیستگاه قومهای گوناگون؛ و از جنبهی تاریخی بستر یک تمدن کهن بوده است، امروزه در سایهی کوتهنگریها بدل به پهنهای شده که نه شهر است و نه روستا، با طبیعتی زخم خورده، بافت فرهنگی مخدوش، و چشماندازهایی مملو از ساختمانهایی بیگانه با میراث و زیستبوم منطقه.
در چنین شرایط، ادارهی کل میراث فرهنگی مازندران در مهرماه امسال موافقتنامهای برای تأسیس «منطقهی نمونهی گردشگری» توسط شهرداری کلاردشت در حاشیهی رودخانهی حفاظتشدهی سردابرود صادر کرده است. این موافقتنامه در واقع چراغ سبزی است برای تداوم تجاوزهای بیشمار به طبیعت کلاردشت که هماینک نیز همهی روستاها و دیمزارها و باغها و بخش عظیمی از مراتع و جنگلهای آن منطقه را دستخوش ویرانیِ هویتی و ناپایداری زیستی کرده است. کلاردشت هیچ نیازی به منطقهی نمونه و افزایش گردشگر ندارد، چرا که امروزه قادر به تأمین آب پایدار و مدیریت پسماند همین تعداد گردشگر و ساکنان هم نیست. رودخانهی سردابرود که رگ حیاتی منطقه است، در طول چند ده کیلومتر از درههای هسارچال و ونداربن و کلجاران در بالادست تا پایینترین بخشها که از میان شهر کلاردشت میگذرد و به دریای کاسپین (خزر) میرسد، در محاصرهی ساختوساز و آلودگی ناشی از فاضلاب و زباله و حضور سنگین دام است. حاشیهی این رودخانه که زیستگاه ماهی قزلآلا و محل تخمریزی و زادآوری آزادماهیانِ در حال انقراض دریای کاسپین است، باید آزادسازی شود، نه این که بار ساختوساز سنگین دیگری بر آن تحمیل شود.
خلاصه آن که موافقتنامهی تأسیس منطقهی نمونهی گردشگری در حاشیهی سردابرود غیراصولی است و برخلاف موازین میراثی و زیست پایدار صادر شده و ضرورت دارد که لغو گردد.
*کنشگر محیط زیست
۲۳۳۲۳۳






نظر شما