اظهارنظر اخیر یکی از مدیران رسانهای مبنی بر اینکه «شبکه نمایش خانگی توان رقابت با ما را ندارد»، بیش از آنکه نشانه قدرت رسانهای باشد، بازتاب نگاه حاکم بر ساختاری است که سالها در سایه انحصار شکل گرفته است.
رقابت زمانی معنا دارد که زمین بازی برابر باشد؛ نه وقتی نهادی همزمان از بودجه عمومی ارتزاق میکند، سهم اصلی آگهیهای دولتی را در اختیار دارد و دستگاههای اجرایی نیز بهصورت رسمی و سالانه موظف به همکاری با آن میشوند.
در سالهای اخیر، خبرگزاریها و رسانههای برخط در بسیاری از نشستها و برنامههای رسمی، نقش اصلی در پوشش خبری، انتشار همزمان گزارشها و اطلاعرسانی مستمر داشتهاند. با این حال، سهم آنها از آگهیهای دولتی در برخی استانها عملاً نادیده گرفته شده و حمایت مالی به شکلی نامتوازن توزیع شده است.
در مقابل، در جلسات رسمی با حضور مدیران ارشد اجرایی، تأکید اصلی همواره بر همکاری دستگاهها با صداوسیما ذیل «شعار سال» بوده و نقش سایر رسانهها کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ رویکردی که بهتدریج به تضعیف تنوع رسانهای و رقابت سالم منجر میشود.
از سوی دیگر، واقعیت آن است که صداوسیما طی این سالها تغییر معناداری در رویکرد جذب مخاطب نداشته و همچنان با الگوها و قالبهایی فعالیت میکند که متعلق به دو دهه پیش است؛ بیآنکه تحولات فناوری، تغییر ذائقه مخاطب و منطق رسانههای نوین بهطور جدی در سیاستگذاریها منعکس شود.
اعتماد به نفس رسانهای زمانی قابل دفاع است که بر پایه رقابت آزاد، عدالت رسانهای و انتخاب مخاطب شکل گرفته باشد. در غیر این صورت، چنین اظهاراتی بیش از آنکه بیانگر برتری واقعی باشد، نتیجه ساختاری بسته و مصون از رقابت است؛ ساختاری که دیر یا زود با واقعیت افکار عمومی روبهرو خواهد شد.






نظر شما