به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، وحید آگاه، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، آنچه را برای شروین حاجیپور و بعدتر محمدرضا شایع پیش آمد، وضعیت پیچیدهای میداند که در آن با هنرمندی مواجهیم که میخواهد در کشور خودش، از پایتخت تا دورترین استان آن، روی صحنه برود. همچنین با دو دسته مخاطب روبهروییم: مخاطبانی که فکر میکنند مهم، تصمیم هنرمند است و میخواهند او را روی صحنه ببینند و مخاطبانی بهحق عصبانی، که معتقدند هنرمند محبوبشان نباید تسلیم نظام صدور مجوز میشد.
آگاه ضمن این که نظام کنونی صدور مجوز تولید موسیقی را مخالف با قانون اساسی و حقوق شهروندی و تغییر آن به «نظارت پسینی» را ناگزیر میداند، در پاسخ به این که «تا وقتی وضعیت همین است، اگر هنرمند «کار کردن از مسیر رسمی» را انتخاب کند، چه؟» میگوید: «حتما میدانید که این روزها، مرتضی عقیلی، عمو مرتضی عزیز، پس از ۴۴ سال دوری از سینما با «هایکپی» به پرده برگشته. آیا شروین حاجیپور هم باید شبیه مرتضی عقیلی شود تا خیال منتقدان راحت شود؟ آیا او هم باید ۴۴ سال از عمرش را بدهد تا بتواند در کشور خودش کار هنری کند؟ این را هم البته در پرانتز بگویم که مرتضی عقیلی شانس آورد که آنچه میخواست بالاخره برایش رخ داد. در حالی که برای بسیاری، برای ناصر ملکمطیعی، برای محمدعلی فردین، برای ایرج قادری، برای رضا بیکایمانوردی و... رخ نداد. در این بین، هیچکس پاسخگوی عمر از دست رفته هنرمند نیست و جوابی برای این سوال ندارد که او تا کِی باید منتظر بماند؟ هنرمند تا کِی باید برای از میان برداشته شدن نظام صدور مجوز منتظر بماند تا بتواند در کشورش روی صحنه برود؟ چرا دولت توجه نمیکند که خط قرمزها در قانون و شرع آمده و عمل کردن به آنها کافیست؟ ما تا کِی قرار است نادیده بگیریم که شروین حاجیپور و دیگر هنرمندان، سرمایههای اجتماعیمان هستند. سرمایههایی که با اجبار به گذشتن از نظام صدور مجوز، میسوزند. دیروز محمدرضا شایع، امروز شروین حاجیپور و و فردا، یکی دیگر. در نهایت باید متوجه شویم رابطه وزارت فرهنگ و هنرمند نمیتواند بر مبنای نظارت استصوابی استوار باشد و دفاع از نظام صدور مجوز به معنای دفاع از نظارت استصوابی است.»
متن کامل این گفتوگو را اینجا بخوانید.
۲۴۲۲۴۲





نظر شما