بزرگوار خدایا تو خود فراهم ساز
برای ملت ایران مشاغلی به ازین
که از تحمل بار نفاق خسته شدیم
بدیگری بسپار این وظیفه ی سنگین
چه می شود اگر این دستگاه کهنه زنو
شود مرمت و یابد بطرز نو تزئین
که تا به کار فتد چرخ زندگانی ما
حواله بازنگردد به روز باز پسین
چه می شود که به هرکار انتخاب شوند
عناصری همه فعال و کاردان و امین
وطن پرست و وظیفت شناس و با ایمان
زخود گذشته و با عزم ورای و با هش و دین
مگردهیم به هم دست دوستی وصفا
به جای آنکه چو دشمن ز هم شویم ظنین
مگر زنو نخوریم از سران حقه فریب
که تلخی است سرانجام حقه ی شیرین
مگر ز جهل نگردیم آلت دگران
به جای تفرقه با هم شویم یار و معین
مگر قدم بگذاریم با دو دیده ی باز
بدان رهی که بود از یسار و یمین
مگر بجستن راه صواب و کارصلاح
نجات یابیم آخر از این ظلال مبین
مگر دوباره بجوی آب رفته بازآید
که تا بشوییم آثار ننگ را زجبین
مگر که با همه بدبینی از گذشته و حال
ز نو شویم به آینده ی وطن خوشبین
که جز امید نمانده است هیچ در کف ما
چو یاس چیره شود وای بر دل مسکین
به جاست(قلزم)اگر مادر وطن گوید
که ناخلف پسرانیم از کهین و مهین
اثر طبع آقای ملک حجازی(قلزم)
شنبه 7 آبان ماه 1322
شماره اول سال بیست ودوم
مجله توفیق
6060
نظر شما