زینب کاظمخواه: علی مطهری که مهمان کافه خبر بود، در بخشی از سخنان خود درباره پروژه سینمایی «لاله»، فعالیتهای موازی حوزه هنری یا شهرداری با وزارت ارشاد و واگذاری برخی امورات حوزه فرهنگ و هنر به بخش خصوصی صحبت کرد که در ادامه میخوانید:
در مورد پروژه «لاله» کمیسیون فرهنگی مخالف ساخت آن بود، اما با وجود این مخالفت، پروژه در حال ساخت است. این کمیسیون قصد ندارد اقدامی در این زمینه داشته باشد؟
کمیسیون فرهنگی هنوز به طور رسمی مخالفت خود را اعلام نکرده و موضوع در دست بررسی است. من فیلمنامه را به دقت خواندم و گزارشم را به کمیسیون، سازمان سینمایی و وزیر ارشاد ارسال کردم. البته این فیلم نقاط قوتی دارد، ولی یک نقطه ضعف اساسی دارد و آن نمایش یک جامعه مردانه از ایران و ترویج برخی افکار فمینیستی و تقابل زن و مرد است.
در مورد پروژه «لاله» کمیسیون فرهنگی مخالف ساخت آن بود، اما با وجود این مخالفت، پروژه در حال ساخت است. این کمیسیون قصد ندارد اقدامی در این زمینه داشته باشد؟
کمیسیون فرهنگی هنوز به طور رسمی مخالفت خود را اعلام نکرده و موضوع در دست بررسی است. من فیلمنامه را به دقت خواندم و گزارشم را به کمیسیون، سازمان سینمایی و وزیر ارشاد ارسال کردم. البته این فیلم نقاط قوتی دارد، ولی یک نقطه ضعف اساسی دارد و آن نمایش یک جامعه مردانه از ایران و ترویج برخی افکار فمینیستی و تقابل زن و مرد است.
روح این فیلم این است که در جامعه ایران به زنان اجازه فعالیتهای اجتماعی به اندازه کافی داده نمیشود و جامعه ایران جامعهای مردانه است و زن نقش مهمی در آن ندارد و لاله یک استثنا است و دارد با این موضوع مبارزه میکند؛ او با مبارزاتش بالاخره میتواند این فضا را شکسته و به قهرمانی مسابقات رالی برسد. این با واقعیت جامعه ما منطبق نیست؛ جامعه ایران از نظر فعالیت بانوان، جامعة بازی است و بانوان در همه حوزهها فعالیت دارند. اما این فیلم، جامعه ایران را مانند جامعه عربستان نمایش میدهد که لاله آمده و دارد با این فضا مقابله میکند و در نهایت با تلاشهایی که میکند موفق میشود.
به نظرم یک نگاه فمینیستی بر فیلم حاکم است. به علاوه از نظر سوژه در اولویت قرار ندارد. به همین جهت نمیتواند مجوز یک فیلم فاخر را بگیرد و بودجه هنگفتی به آن تعلق گیرد. در مجموع، این فیلم جایگاه زن در جامعه ایران را به درستی نشان نمی دهد و با توجه به اینکه بیشتر برای مخاطب خارجی ساخته شده است، این یک نقطه ضعف اساسی آن است. البته مسئولان وزارت ارشاد قول اصلاح فیلمنامه را داده اند و ما در انتظار محصول کار آنها هستیم. آنچه من فهمیدم این است که ساخت این فیلم از بالا دستور داده شده است و در سفری که مقامات ارشد دولت به نیویورک داشتند با آقای نیکنژاد ملاقاتی داشته و قول ساخت این فیلم را به او دادهاند. وزیر ارشاد هم موافق ساخت این فیلم نیست، اما زورش نمیرسد و خلاصه دستور از بالاست و اینها مجبور به ساخت این فیلم هستند.
دستگاههایی مانند حوزه هنری یا شهرداری با ارشاد گاهی فعالیتهایشان به موازیکاری و گاهی هم به اختلاف ختم میشود که نمونه آن هنگام اکران بعضی فیلمها دیده شد. چه اقداماتی میتوان داشت که به این اتفاقات ختم نشود؟
معتقدم که اگر همه فعالیتهای فرهنگی در ارشاد متمرکز شود که در نتیجه تحت نظارت مجلس هم خواهد بود خیلی بهتر است و این قدر ما تعدد مراکز تصمیمگیری برای مسائل فرهنگی نخواهیم داشت. اگر مجلس بتواند چنین طرحی را به تصویب برساند بسیار خوب است. مثلا در مورد به کار بردن الفاظ لاتین در کشور که از وزیر ارشاد سئوال کردم و او در صحن مجلس کارت زرد گرفت.
معتقدم که اگر همه فعالیتهای فرهنگی در ارشاد متمرکز شود که در نتیجه تحت نظارت مجلس هم خواهد بود خیلی بهتر است و این قدر ما تعدد مراکز تصمیمگیری برای مسائل فرهنگی نخواهیم داشت. اگر مجلس بتواند چنین طرحی را به تصویب برساند بسیار خوب است. مثلا در مورد به کار بردن الفاظ لاتین در کشور که از وزیر ارشاد سئوال کردم و او در صحن مجلس کارت زرد گرفت.
متأسفانه هنوز قانون منع استفاده از کلمات بیگانه به درستی اجرا نمیشود و در سردر مغازهها و شرکتها کلمات لاتین بسیار دیده میشود. حتی در تبلیغات صدا و سیما هم این موضوع دیده میشود. در کمیسیون فرهنگی این موضوع بارها مطرح و به صدا و سیما هم ابلاغ شده، آنها هم قبول دارند، اما هیچ کاری نمیشود. به وزیر ارشاد میگوییم، میگویند حرف درستی است باید مقابله شود ولی باز هم اقدامی نمیشود و اساسا بیتفاوت هستند. گاهی به گردن اداره ثبت شرکتها میاندازند و خلاصه هماهنگی وجود ندارد. اگر مرکز واحد فرماندهی برای امور فرهنگی در کشور وجود داشته باشد بسیاری از این اختلالات وجود نخواهد داشت.
در حوزه فرهنگ و هنر قرار بود که امورات به تشکلهای خصوصی واگذار شود ولی عملا این اتفاق نیفتاد و تشکلهای خصوصی روز به روز به حاشیه رانده میشوند؟
ما در جاهایی ناچاریم که این کار را بکنیم؛ زیرا اگر امکانات بخش خصوصی به میدان نیاید دولت نمیتواند خواستههای فرهنگی مردم را اشباع کند ولی این واگذاریها باید همراه با نظارت دولت و نظام باشد چون بخش خصوصی دنبال پول است و ممکن است مثلا یک واحد فرهنگی و ورزشی تأسیس کنند و کاری به ضوابط فرهنگی نداشته باشند چون میخواهند پول بیشتری دربیاورند. به نظرم واحدهای خصوصی اگر تحت نظارت دولت نباشند آثار منفی زیادی دارند. در باب فرهنگ این واگذاریها باید با حساسیت بیشتری واگذار شود و با واگذاری شرکتها و مؤسسات اقتصادی فرق میکند.
ما در جاهایی ناچاریم که این کار را بکنیم؛ زیرا اگر امکانات بخش خصوصی به میدان نیاید دولت نمیتواند خواستههای فرهنگی مردم را اشباع کند ولی این واگذاریها باید همراه با نظارت دولت و نظام باشد چون بخش خصوصی دنبال پول است و ممکن است مثلا یک واحد فرهنگی و ورزشی تأسیس کنند و کاری به ضوابط فرهنگی نداشته باشند چون میخواهند پول بیشتری دربیاورند. به نظرم واحدهای خصوصی اگر تحت نظارت دولت نباشند آثار منفی زیادی دارند. در باب فرهنگ این واگذاریها باید با حساسیت بیشتری واگذار شود و با واگذاری شرکتها و مؤسسات اقتصادی فرق میکند.
58244
نظر شما