۰ نفر
۴ مهر ۱۳۹۱ - ۱۹:۱۰

سیدحسن موسوی چلک

یکی از ویژگی های تاهل،تعهد و پایبندی هر یک از زوجین نسبت به یکدیگر و حقوق متقابل است بگونه ای که این تعهد شالوده زندگی مشترک است در غیر این صورت اعتماد متقابل بین زوجین یا اعضاء خانواده کمتر و کمتر خواهد شد.وقتی صحبت از این نوع ارتباط می شود منظور رابطه پنهانی است که یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسرش نیست، برقرارمی کند.

در سبب شناسی این مسئله دلایل متعددی را می توان برشمرد که به دلیل تفاوت های فردی این دلایل یا عوامل می تواند در افراد مختلف و جوامع گوناگون و حتی در زمان های(شرایط) مختلف، متفاوت باشد. از جمله این عوامل می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

- عدم رضایت از روابط زناشویی، ماجراجویی و کنجکاوی،انتقام گیری از همسر بویژه اگر نسبت به همسرش سوء ظن داشته باشد یا متوجه خیانت همسر نسب به خود شود، لذت جویی و تنوع طلبی و شاید هم سرگرمی و تفریح، کسب تجربه جدید در ارتباط باجنس مخالف به شکل های مختلف، داشتن احساس استقلال، مورد توجه قرار گرفتن و به نوعی ابراز وجود، جبران کمبود محبت در زندگی و روابط زناشویی، غفلت(مسامحه) بویژه در شروع ارتباط پنهانی، نیاز اقتصادی و مالی، تاثیر پذیری از رسانه ها،گاهی اوقات چشم و هم چشمی با اطرافیان، و....

بدون شک داشتن این نوع ارتباطات پنهانی و خیانت به همسر عوارض و پیامد های متعددی را به دنبال خواهد داشت که هم بر فرد و هم بر خانواده و هم بر جامعه تاثیر خواهد گذاشت که مهمترین آنها عبارتند از:

- وابستگی به این نوع ارتباط پنهانی(عادت)، اضطراب، ترس مداوم از برملا شدن این خیانت،داشتن برخی از انواع اختلالات روانی، پرداختن پول برای فردی که با او رابطه ایجاد می شود، ابتلاء به بیماری های جنسی و مقاربتی(در خصوص کسانی که خیانت آنها به رابطه جنسی منجر می شود)، آلوده شدن به ویروس اچ.آی.وی، گرایش به مصرف مواد مخدر و روان گردان، طلاق، خشونت درخانواده، مورد آزار های مختلف قرار گرفتن، قتل های خانوادگی، از بین رفتن قبح این نوع خیانت، هزینه کردن زیاد توسط جامعه برای کنترل،بررسی،مجازات و ...، تشویق دیگران به داشتن این نوع ارتباطات پنهانی، ترویج قانون شکنی، افزایش بی اعتمادی درجامعه، ترس برای ازدواج در سایر افراد جامعه یا افرادی که خیانت دیده اند، تردید در ازدواج مجدد و...

این نوع خیانت ها در جوامع مختلف وجود داشته و دارد جامعه ما نیز از آن مستثنی نبوده و نخواهد بود. بررسی آمار های قتل ارائه شده توسط پلیس آگاهی ناجا نشان می دهد که حدود سی درصد قتل ها خانوادگی است.تامل در این آمار ها نشان می دهد که خیانت های زناشویی یکی ازدلایل قتل های خانوادگی است که به قتل های ناموسی معروف هستند. تحلیلی بر مطالب صفحات حوادث روزنامه ها و خبرگزاری ها بویژه در صفحات حوادث یا جامعه موید مطلب فوق است.

فراموش نشود که نهایت و نتیجه این نوع ارتباطات پنهانی چیزی جز ندامت نخواهد بود،گرچه گاهی اوقات ممکن است خیلی دیر به این نتیجه برسیم.

تعامل و گفتگوی بیشتر زوجین با یکدیگر،درک متقابل،آشنایی با روابط جنسی سالم و لذت بخش، محبت بشتر به یکدیگر،حفظ حریم خصوصی خانواده درچارچوب موازین دینی، مدیریت رفتار و گفتار در روابط خانوادگی با دیگران و ...می تواند در کنترل این نوع خیانت ها تاثیر گذار باشد.

*رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

45234

کد خبر 246052

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 9
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۲۰:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    33 3
    متاسفانه همه اين راهنمايي ها در حد كلمات ابتدايي باقي مي مونن و هيچوقت جنبه كاربردي ندارن ... واقعا جاي تاسفه از رييس انجمن مددكاران بيشر از اين انتظار داشتم...
  • بدون نام IR ۲۰:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    9 77
    بسیار مایه تاسف و شرم است که امری را که خداوند حلال نموده است با عبارت منفی "خیانت" قلمداد کنیم. البته منظور این نیست که هر نوع هوسبازی و تنوع طلبی مردان را توجیه کنیم، اما همه را با یک چوب نمی توان زد و حلال شرع خدا را تقبیح نمود
  • حسن IR ۲۱:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    46 1
    گفتار بسیار بجای بود فیلم امریکن...که الان تقریبا همه می شناسنش و نماد بی بند و باری امریکایی ها برای ما بود و خیلی ها از این دست فیلم ها و مخصوصا سری چند قسمتی این فیلم بود تو اخرین قسمت ساخته شده اش بسیار جالب روابط فرازناشویی رو محکوم می کنه حتی مهمانی ها و پارتی ها رو هم برای متاهل ها اشتباه می دونه و علنا توصیه می کنه رابطه جنسی فقط تو خانواده باشه این نشون میده جوامع غربی بشدت روی تحکیم خانواده اصرار دارند و اگر ما مراقب نباشیم باید عواقب بسیار خطرناک این روابط رو تو جامعه بدیم
  • فواد IR ۲۲:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۴
    40 1
    بیشترین عامل مسائل مالی و اقتصادی است که به دروغ به مردم میگند مشکل جنسی
  • محسن IR ۰۵:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    30 1
    بسیار خوب بود. جامع و مانع. ولی چقدر خوبه که به این موضوع خیلی بیشتر پرداخته بشه. خیلی موضوع خطیریه. متاسفانه این مسئله زیر پوست جامعه در جریانه و هیچ کس هم نمیخوا بپذیره. متاسفانه وقتی انسان کاملا آلوده شد متوجه مضراتش میشه. چقدر خوبه که در بیان این مسائل خیلی کمتر به بحث دینی قضیه پرداخته بشه، چراکه مردم گوشش کاملاً پره. مردم از نظر دینی به دقت همه چیز رو میدونند. ولی اون چیزی که نمیدونند جنبه ی رواشناسانه و جامعه شناسانه ی موضوع هستش. مثلا من خیلی خیلی تایید میکنم این قسمت رو که نوشته یکی از دلایل بوجود آدم خیانت "غفلت(مسامحه) بویژه در شروع ارتباط پنهانی" است. باید بیشتر بحث باز بشه تا همه مسئله رو بدونند. الان من به عنوان یک پسر 23 ساله به شدت از ازدواج میترسم. واقعاً میترسم
  • بدون نام IR ۱۲:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    9 8
    ترس برادر مرگه جوونه بيست و سه ساله هم زن نبايد بگيره برو خودتو محكم كن برو با نگاه باز و به حقايق جامعه نگاه كن و درك كن و سعي كن از تجارب ديگران درس بگيري اونم با علم خودت نه ديگري زندگي بسيار پيچيده تر از اين حرفاست بايد قوي باشه و دانا
    • محسن IR ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
      9 1
      البته من نگفتم که الان میخوام ازدواج کنم. من هم منظرم همون آینده بود. از سن 30 الی 35 سالگی. ولی موضوع اینه که من ناخاسته و اتفاقی در جریان خیانتهای زن و شوهری قرار گرفتم که ذهنم رو بطور کلی نسبت به ازدواج عوض کرد.
  • رضا IR ۱۲:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    7 1
    به نظر من اصل قضیه، اول مشکل مالی است و دوم مشکلی که از مشکلات مالی منشعب می‌شه همین غفلت است که در متن به خوبی در آن اشاره شده است. شاید این قضیه در خانواده‌های آدم‌های پولدار بیشتر جلوه و نماد داشته باشد، اما در کل فقر فرهنگی اجتماع حاصل از مشکلات مالی اکثریت مردم شکل می‌گیرد که در این صورت همه به آن آلوده می‌‌شوند. مسئله بعدی، عادی جلوه دادن مذهب است به این صورت که هر وقت مسئله‌ای پیش می‌آید قبل از روانکاوی و روانشناسی راجع به موضوع، ابتدا دستورات کلی مذهب ارائه می‌شود. به نظر من این رابطه باید معکوس شود. یعنی اول می‌بایست راجع به موضوع به اصل روانکاوی و رواشناسی و شروع و مقدمه و دلایل جرم پرداخته شود و بعد می‌بایست در تأیید آن از دستورات مذهبی استفاده کرد.
  • دلال مرکزی US ۱۳:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
    31 2
    وقتی کودکان از سن هفت سالگی از هم جدا میشن همین میشه همیشه جنس پسر برای دختر و جنس دختر برای پسر یک علامت سوال میماند و کنجکاویی آنها نسبت بهم بیشتر و بیشتر میشود و در دوران بلوغ تبدیل به یک عقده میشود که وقتی این عقده بازمیشود جز کثافت چیزی ازش بیرون نمیریزه. وقتی هم ازدواج میکنند دو موجود ناشناخته برای هم هستند و نمیتوانند باهم ارتباط لازم را برقرار کنند و .... اگر قرار بود پسر و دختر از هم جدا باشند و وقتی ازدواج کردن بهم برسن ، خدائند 3 تا زمین درست میکرد و تو یکیش پسره و در دیگری دخترها و سومی هم متاهل ها رلا قرار میداد

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین