ای روی تو بی نیاز زینت
وی زهره جبین و پاک طینت
ای بی تو حرام زندگانی
کس بی تو نکرده خواب راحت
دور از همه عادت رذیله
در خلق خوش تو عقل و حیرت
داروی تمام دردهایی
بهتر ز هزار حب و شربت
ای قوت روح و مونس دل
نادیده کس از تو جز محبت
کاری نرود ز پیش بی تو
از بهر تو جملگی به زحمت
هرجا که سخن کنند آغاز
اول ز تو میکنند صحبت
از نام و نشان تو نکوتر
نشنیده کسی و نیست مثلت
با تو شود هرکه یار حتما
آسوده شود ز رنج و محنت
جمع است بتو هرآنچه گویم
انصاف و مروت و فتوت
از چیست که پیش ما نیایی
بر مانکنی نظر ز شفقت
از هجر تو «طرقه» گشت مجنون
ای اسکن سبز جان فدایت
توفیق. شماره 5 سال 1319
6060
نظر شما