۰ نفر
۷ آبان ۱۳۹۱ - ۱۸:۱۶

خواندن چند قطعه شعر طنز گل آقایی در این شرایط کنونی(!) و ایام نمایشگاه مطبوعات، خالی از لطف نیست؛ لطفا ترانه شعر نو(!) را با صدای خشایار اعتمادی بخوانید!

آن که امروز به جایی برسد بی‌زر، کیست؟
آن که تا اوج ترقی بپرد بی‌پر، کیست؟
جام قدرت کند آخر همه را مست غرور
آن که سرمست نخواهد شد از این ساغر، کیست؟
می‌کند بی‌خرد از جهل، بدی با نیکان
آن پسر بچه که گل‌ را نکند پرپر، کیست؟
مفت خور بر سرما ریخته از چار طرف
آن که یکباره براند همه را از در، کیست؟
طرفی سیل عراقی، طرفی افغانی
طرفی نیز کویتی، طرف دیگر، کیست؟
غیر از آن رند که خر کرده خریداری را
آن که خر مهره فروشد عوض گوهر، کیست؟
گر که نانوای محل یار فقیران نشود،
آن که شبها نرود گرسنه در بستر، کیست؟
دوش با محتکر زشت نهادی گفتم:
آن که همچون تو، کند جامعه را منتر، کیست؟
آن که مانند تو جنسی بخرد یک تومان
بعد بفروشدش از صد تومن افزون‌تر، کیست؟
بین دزدان تبه‌کار، که روز افزون‌اند
آن که افزون ز تو کش‌رفته دراین کشور، کیست؟
گفت: اینها همه البته درست است، ولی
من و امثال مرا، آن که دهد کیفر، کیست؟
گفتمش: دولت ما دخل تو خواهد آورد
گفت: آن کس که کند حرف تو را باور، کیست؟

 

***
***

اون وزیره، تو وکیل
تو سفیری، اون وزیر
اون سفیره، من وکیل!
ترس استیضاح مجلس منو داغم می‌کنه
فکر آراء موافق منو چاقم می‌کنه!
تو بزرگی مثل بنز!
مثل یک نیسان پاترول تو خیابونهای شهر
تو عمیقی مثل برنامه پنجاه ساله
تو چه خوبی برای وعده‌های دور و دراز
تو چه نازی برای بازسازی
بیا دستای همو ول نکنیم
بیا ای همبازی
برویم بازسازی
وقتی نیستی توی مجلس دلمو غم می‌گیره
وقتی می‌ری تو به خارج منو ماتم می‌گیره
تو برام مثل یکی شاپرکی
که همه شهر ای دنیارو همش دور می‌زنی
می‌ری بورکینافاسو
گاهی در پاریس و لندن، گاهی
فیجی و کامچاتکا!
*
اون وزیره، تو وکیل
تو سفیری، اون وزیر
اون وکیله، تو وزیر
هرچی باشی تو برام بلبلی، آواز می‌خونی
یک نفس از دم صب تا سر شب شعار می‌دی!
منو توی صف مرغ کوپنی فشار می‌دی
*
تو برام می‌گی همیشه همه چی درس می‌شه
می‌دونم درس می‌شه
اما وقتی تو شعارهای قشنگت‌رو می‌دی
باید اول دور و اطراف خودت‌رو بپایی
تا به قول شاغلام:
یه زمانی نچایی!
*
اون وزیره، تو وکیل
تو...
(لطفاً از سر بخوانید!)

***
***

مردان سیاست همه چون اهل حساب‌اند
دادند حساب همه چیز و همه کس را
گویند به «عنقا»، «مگس» از روی سیاست
خواهند ز «سیمرغ» ره و رسم مگس را
«حنظل» بخورانند که این عین «نبات» است
شیرین چو «عسل» باز نمایند «ملس» را
مردان ره علم، از این شیوه به دورند
هرگز نسپارند، ره مکر و هوس را

 

 

 

 

گل آقا. شماره29. آبان 1370

6060

کد خبر 254491

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سحر IR ۲۱:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۷
    5 0
    عالییییی مرسی از شما برای یادآوری گل آقا

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین