بسم الله الرحمن الرحیم
همکاران گرامی
باسلام
ضمن تشکر از اعتمادی که در دوره های گذشته به این برادرتان داشته اید به تجربه دریافته ام که ویژگی های اصلی نماینده مطبوعات به شرح زیر است . در طول دوره های گذشته که افتخار نمایندگی شما را داشته ام نیز تلاش کرده ام به این ویژگی ها نزدیک باشم . البته میزان توفیق را قضاوت شما مشخص می کند :
1) او باید مسلط به قانون مطبوعات و سایر قوانین و آیین نامه ها و بخشنامه های مرتبط با رسانه ها باشد تا بتواند ضمن اثرگذاری ، از حقوق همکاران خود دفاع کند .
2) دانش، مهارت، اطلاعات، شخصیت، ارتباطات و سوابق او در پایه ای باشد که بتواند بر جلسه هیات نظارت و سایر نهادهای تصمیم ساز تاثیر بگذارد.
3) افراد کم تجربه، شعار زده ، احساساتی، ماجراجو ، جنجالی و یا شهرت طلبانی که چنین موقعیتی را وسیله تبلیغات خود می سازند برای این کار مناسب نیستند . وجود حتی یکی از این صفات ، به تنهایی می تواند سلب صلاحیت کند .
4) او باید با «تکثر بیش از اندازه مطبوعات » مبارزه کند، بویژه در حوزه هایی که کفایت و بلکه وفور وجود دارد . با منابع موجود کشور و وضعیت های آماری( اقتصاد کلان، درآمد سرانه، نرخ مطالعه، زیرساخت های مطبوعاتی، نیروی انسانی کارآمد، روند جایگزینی رسانه های الکترونیکی و محدودیت های محتوایی) وجود این تعداد نشریه که دست همدیگر را در تقسیم بازار محدود ، خط می زنند غیر منطقی است. تحقق واقعی شعار زیبای «توسعه فرهنگی- اجتماعی» منوط به رفع چالش های موجود و اجرای طرح آمایش است و تا آن زمان ، ورود نشریه جدید بجز در حوزه های علمی – تخصصی و یا زمینه مخاطبان نو پدید، درست نیست .
5) او اکثر قریب به اتفاق خطاهای مطبوعاتی را عامدانه و تحت تاثیر دشمن نمی پندارد . اگرچه باید با نگاهی آسیب شناسانه ، مشاور خوبی برای مدیران مسئول باشد تا برای چنین خطاهایی نیز چاره اندیشی شود .
6) نگاه او به مطبوعات باید کارشناسانه ، مسئولانه و از سر غمخواری باشد و لذا درباره یک مصداق معین، اگر قانون چاره ای جز برخورد جدی ندیده، اولا تلاش کند نگره «تفسیر حداقلی» را در هیات نظارت به کرسی بنشاند و ثانیا حتی اگر با این رویکرد نیز تکلیف قانونی آن تخلف مشخص بود ضمن آن که به قانون تن می دهد و همکاران خود را توجیه می کند از رفتار سادیستی مبرا باشد و از تعطیلی یک رسانه، شادمان نشود .
7) او باید رازدار و دلسوز باشد . تصمیمات او نباید تحت تاثیر منافع شخصی باشد . حتی بهتر است که در آن حوزه منفعتی نداشته باشد تا شائبه تاثیر یا عدم تاثیر پیش نیاید وگرنه اعتماد همکاران که سرمایه اصلی چنین مسئولیتی است سلب می شود .
8) او باید به دنبال همگرایی باشد. در صنف ما مثل هر صنف دیگری، متاسفانه حسادت وجود دارد . لذا او باید به جای همراهی با بدگویی ها یا بدخواهی های احتمالی، به دنبال همگرایی و هم افزایی صنف باشد.
9) مطبوعات محلی، رسانه های خصوصی، نشریات دانشگاهی و مطبوعات اختصاصی (در زمینه های مختلف) چالش های خاص خود را دارند . او باید درک درستی از مشکلات گلوگاهی هر دسته داشته باشد و به جای سخنرانی و شعار ، چاره اندیشی کند .
10) او مثل هر انسان دیگری صاحب اندیشه سیاسی است . حتی شاید عیبی نداشته باشد که یک فعال سیاسی هم باشد ولی می داند با قواعد دنیای سیاست ، رسانه ، ورزش و نظامی نمی توان در زمینی دیگر بازی کرد و حکم راند . او می داند موضوعات صنفی از حوزه سیاست مجزا هستند و لذا نباید تحت تاثیر رقابت یا حب و بغض های رایج در حوزه سیاست قرار گیرد. (اگر چه این انتخابات، نه سیاسی و بلکه صنفی است اما برای استحضار عزیزانی که احتمالا گرایش سیاسی مرا نمی دانند عرض می کنم که به بخش میانه اصولگرایان تعلق دارم. این طیف با هرگونه افراط گری چپ یا راست مخالف است . یعنی از یک طرف ، ساختارشکنی و از طرف دیگر، دفع حداکثری و مارک زدن به دیگران را بر نمی تابد .)
11) از آنجا که نشریات محلی ، آسیب پذیری خاص خود را دارند مراقب باشد بهانه جویی یک مقام محلی، سرنوشت یک نشریه منتقد را با مخاطره روبرو نکند و هیات نظارت بر مطبوعات، هزینه تسویه حساب مقامات محلی را نپردازد .
12) اگرچه با اصلاح قانون مطبوعات، خبرگزاری ها نیز تحت پوشش این قانون قرار گرفته اند و به جمع ما وارد شده اند اما در حال حاضر ، راهبرد اصلی باید بهره گیری از ظرفیت های «مطبوعات بخش خصوصی» برای بالندگی و مانع نتراشیدن در کار آنها باشد. این نسخه که مبتنی بر تفسیر اصل 44 قانون اساسی است، در همه حوزه ها و از جمله اقتصاد کلان کشور راهگشاست .
13) او نباید شعارهایی بدهد که به هر دلیل از اجرای آن عاجز است و به حوزه اختیارات او مربوط نمی شود . اگر این عوامگرایی و عوامفریبی در رقابت های سیاسی، مرسوم و متاسفانه ممدوح است در انتخاباتی که همه شرکت کنندگان، نخبگان کشورند جز مضحکه و افتضاح ، انجامی ندارد.
14) یکی از جلوه های کارآمدی، انجام کار در ظرف زمانی مشخص است . اگر به هر دلیل، وعده هایی که به همکاران خود می دهد تحقق نیابد ناکارآمد و لذا ناصالح است .
15) هر چه تعداد بیشتری از مدیران مسئول را به نام بشناسد، شایستگی بیشتری دارد . او باید در دسترس موکلان خود باشد نه آن که مشاغل دیگر خود را بهانه کند . ضمنا تلفن و دیدار با همکاران مطبوعاتی ، شنیدن درد دل های آنها ( ولو آن که به حوزه وظایف او مربوط نیستند) و همچنین پیگیری کارشان را وظیفه ای بدون منت بشمارد .
16) او حق ندارد در جلسات هیات نظارت ، تاخیر یا غیبت داشته باشد . چه بسا در نبود او تصمیمی برای یکی از موکلانش گرفته شود که اگر او حضور داشت نتیجه دیگری رقم می خورد . خوشبختانه در 8 سال گذشته (حدود 300 جلسه) فقط 5 نوبت تأخیر یا غیبت داشته ام .
17) با ایجاد حلقه های مشورتی و بهره جویی و مشارکت طلبی از مدیران مسئول صاحب نظر و موثر ، سه هدف را دنبال کند :
اولاً ، از «خود کامل پنداری» فاصله بگیرد تا فهم دقیق تری از برآیند فضای مطبوعاتی بیاید .
ثانیاً، اثر بخشی ماموریت ها یا تصمیمات را افزایش دهد .
ثالثاً ، نهاد سازی کند تا نماینده مدیران مسئول به «نمایندگی مدیران مسئول» ارتقاء یابد .
18) اگرچه دایره وظایف و اختیرات این نمایندگی محدود است ولی او نباید به این بهانه از ظرفیت های بالقوه ای که برای حل سایر مشکلات مطبوعات پدید می آید ونیز انتظارات عمومی همکاران خود در حوزه حرفه ای شانه خالی کند .
19) صرف نظر از شعارهای زیبای رایج ، او باید خود را «واقعا» نماینده همه رسانه ها بداند، چه به او رای داده باشند و چه نداده باشند. این نمایندگی به معنای آن است که خواسته هایشان را پیگیری کند ، از منافع آنان حمایت کند ، از مشورت های آنها بهره ببرد و آنان را در حلقه های کاری خود دعوت کند . مردمسالاری واقعی و پایدار ، رعایت حقوق اقلیت است .
امیدوارم همچنان قدردان محبت ها و اعتماد شما باشم .
متن نامه ای که امروز در انتخابات مدیران مسئول به همکاران تقدیم شد
نظر شما