مهر نوشت:<BR>

چهارمین نشست اندیشه های راهبردی با حضور مقام معظم رهبری به مقوله آزادی پرداخت. ایشان در این نشست مراجعه به نظرات متفکران غربی برای پژوهش در مفهوم آزادی را مفید دانستند، زیرا که غربیها در تدوین منظومه فکری در باب آزادی و تضارب آرا در این خصوص سابقه زیادی دارند. معظم له پرهیز از نگاه تقلیدی را نیز شرط اصلی مراجعه به متفکران غرب دانستند. در این خصوص عماد افروغ، محقق و استاد دانشگاه و از ارائه کنندگان مقاله در این نشست به بيان اين مطالب پرداخت:
·         هر کجا آزادی نباشد و حکومت استبدادی و روشنگری وجود داشته باشد، آزادی به یک تمنا و خواسته مبدل می شود و این امر ایران و غیر ایران ندارد. دقت کنید! اشتباه نشود!، اتفاقا در فضای بسته استبدادی است که مردم طغیان می کنند و واکنش نشان می دهند و در واقع خواهان آزادی می شوند.  در مورد انقلاب اسلامی هم همین گونه است، فراموش نکنیم که یکی از شعارهای انقلاب اسلامی، آزادی است. علاوه بر این یکی از خواسته های جدی دوران انقلاب، قبل از انقلاب و در زمان شاه، «آزادی» بوده است. یادمان نرود شاه چه نظام بسته ای را ایجاد کرده بود و کوچکترین ندای آزادیخواهی را در نطفه خفه می کرد. آنقدر فضای کشور امنیتی بود که به تعبیر امام(ره) هر کسی فکر می کرد که طرف مقابل او نیروی امنیتی است. وقتی نظام سلطنتی مخصوصاً نظام استبدادی ایجاد و محور تصمیم ها شخصی شود، و اتفاقا در همین شرایط است که به تعبیر ایشان هر آجانی حکومت می کند، خود به خود بستر برای سؤال کردن بسته می شود.
·         اگر شما بخواهید از یک صاحب قدرتی سؤال کنید، اولین لازمه اش این است که آزاد باشید، هم آزادی بیان و هم آزادی پس از بیان داشته باشید. به هر حال شخصاً معتقدم آزادی خواهی یکی از عوامل اصلی پیدایش انقلاب بود و این آزادی خواهی قطع نظر از وجه فرهنگی و نظام استبدادی، تا حدودی مربوط به ظرف تصمیم گیری در کشور بود، یعنی ظرف تمرکزگرایی در تصمیم گیری و اداره کشور که معطوف به رابطه قدرت – ثروت متکی به اقتصاد نفتی است از عوامل بازدارنده ای است که متأسفانه بعد از انقلاب اسلامی هم تغییری نکرده است.
·         تصمیم گیری، برنامه ریزی، اطلاعات، خدمات و ... ما متمرکز است. در ظرف متمرکز متکی به اقتصاد نفتی واقعاً نمی توان تحقق بخش انقلاب اسلامی بود. این نکته ای است که می توان به عنوان محور اساسی در لابه لای برنامه های توسعه گذشته آن را به نقد کشید. پس به طور خلاصه من کماکان مصرم که یکی از عواملی که واقعاً مانع آزادی و فرهنگ آزادی در کشور شده همین ظرف است.
·         تحمل یکدیگر را نداریم، خودمان را مطلق می انگاریم. حاضر نیستیم بپذیریم که ممکن است همه حقیقت پیش ما نباشد یا حداقل به لحاظ روانشناختی، خود را آماده کنیم تا به یک حرف تازه برسیم، یا اگر خودمان را هم برتر می دانیم حداقل این آمادگی را داشته باشیم که با قاعده احتجاج، استدلال و گفتگو دیگری را قانع کنیم. اینها همه می تواند مورد توجه قرار گیرد. مخالف نیستم که می توانیم کارهای آموزشی و تربیتی هم انجام دهیم، ولی به نظرم اگر غافل از عامل اصلی و کلان باشیم، نمی توانیم به اهداف خود برسیم. ابتدا باید بحث کلان داشته باشیم و بعد وارد بحثهای خردتر شویم.
·         قبل از اقتصاد نفتی، ما نظام سلطنتی و استبدادی داشتیم. اقتصاد نفتی مکمل و مزید بر علت شد، یعنی تمرکزگرایی ما ریشه کهن و تاریخی تر دارد، اما وقتی با نوع خاصی از تمرکزگرایی واقتصاد نفتی عجین شد، تقویت و تشدید شد. یعنی درگذشته که اقتصاد نفتی نبود، به این صورت امروزین نیز تمرکزگرایی نبود.
·         {در پاسخ به اينکه چرا برخی از افراد در ساختار قدرت، آزادی را بر نمی تابند؟} سؤال بسیار خوبی است، یکی به دلیل همان ظرف است که به آن اشاره شد، دیگری فرهنگ سیاسی متناظر با همان ساخت است که متأسفانه بازتولید شده است. عامل دیگر، فقدان نقادی ها و نظارتهای نهادهای مدنی ریشه دار و عمدتا دینی ماست، عامل دیگر، عدم تفکیک قوا و به ویژه در راس نبودن مجلس است و بالاخره باید به اعتماد بیش از حد سیاسی مردم اشاره کرد. باید به مردم آموخت که هر کجا حمل بر صحت مجاز باشد در سیاست مجاز نیست. در سیاست باید اصل را بر عدم برائت گذاشت مگر خلافش ثابت شود. در این صورت این مردم نیستند که باید با هزار زحمت بد بودن یک صاحب قدرت را ثابت کنند، بلکه این صاحبان قدرت اند که باید خوبی و پاک بودن و برادری خود را ثابت کنند. در این حالت جای وکیل و موکل خلط نمی شود.
·         /2929
کد خبر 262436

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • الي IR ۱۰:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۹
    5 0
    اي بابا... دست از دلمون بردار آقاي افروغ....

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین