۰ نفر
۵ دی ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۰

امجد ناصر

بنقل از پادشاه اردن عبد الله دوم  گزارش شده  که وی طی دیداری با گروهی از فعالان سیاسی چپگرای این کشور گفته است که در بهداشت و آموزش و محیط زیست ، چپگراست و در مسائل مربوط به ارتش و امنیت راستگرا می باشد ! این روزها پادشاه اردن سرگرم دیدارهای مردمی بی سابقه ای است و اظهاراتی که از وی نقل شده است ممکن است تا اندازه ای در آن تغییر داده شده باشد اما معنای متناقض آن همچنان وجود دارد چون چگونه ممکن است موضعگیری رئیس یک کشور در زمینه ای راستگرا و در زمنه دیگری چپگرا باشد؟ بخصوص که این موضوع رابطه تنگاتنگی با هویت اجتماعی واقتصادی نظام دارد؟ این چگونه راستگرائی است که نیروهای سلطه گر اقتصادی ، زندگی اقتصادی مردم این کشور را در اختیار گرفته اند، اما در وجود آنها چیگرائی وجود داشته باشد درحالیکه کشور در تمامی زمینه های سیاسی و اقتصادی و امنیتی وابسته به امپریالیسم است؟ چنین همسوئی امکان پذیر نمی باشد ! چپگرا ، همواره چپگراست و راستگرا همیشه راستگراست و همانند خط راه آهن دو طرف یک خط هیچگاه بهم نمی رسند.   
 ما اظهارات تعارفاتی پادشاه در آن دیدار را مورد سرزنش قرار نمی دهیم چون بنظر می رسد با توجه به حضور بعضی شخصیتها ، وی ناچار گشته همسو با آنان چنین سخنانی را بر زبان بیاورد که مورد قبول وموافقت آنان قرار گیرد که البته چنین موضعگیری با تحولاتی که اردن هم اکنون با آن روبروست ومنافع مردمی همسوئی ندارد . این چپگرایی آن چیزی نیست که مردم اردن خواستار آن هستند و یا آن خفقان وسرکوبی که با آن روبرو می باشند . آنچه که پادشاه در دیدارهایش و گفتگوهایش ، اظهار می دارد اهمیتی ندارد بلکه آنچه که اهمیت دارد آن خط مشی و عملکردی است که او در زمینه اصلاحات بر آن تأکید می کند.
حال در صحنه واقعی کشور اردن از هنگام آغاز روند درخواست اصلاحات از سوی مردم ، چه اتفاق هایی روی داده است ؟

چهار یا پنج حکومت پیاپی روی کار آمدند ؟!
قانون انتخابات دست وپا شکسته است ؟!

چند قانون وجود دارد که بطور ظاهری سه قوه را از یکدیگر جدا می سازد و ازاختیارات رژیم قرون وسطایی می کاهد اما واقعیت عکس آنست. اگر آن قوانین و اقدامات اصلاح طلبانه ، چنین باشد ، اثر آن بر زندگی نگون بار مردم اردن در تمامی زمینه ها نمایان می گردید. تمامی پیشنهادهایی که نهادهای مدنی وموسسات پژوهشی و نیروهای سیاسی و شخصیتهای ملی گرا برای اصلاح نظام ارائه دادند ، از سوی جادوگران رژیم و" نیروهای عملکرد معکوس" ، کنار گذارده شده اند ویا به گونه ای عکسی به اجرا در آمده اند. پس نتیجه اینکه آن پیشنهادها نه تنها پادشاه را از صلاحیتهایش معاف نکرده وپادشاهی اردن را همانند پادشاهی انگلیس درنیاورده است ، بلکه یکباره لگدمال نیز شده است.  
 بهترین دلیل برای اثبات وجود بن بست در روند اصلاحات اردن ، استعفای غیر معمول نخست وزیر اسبق آقای " عون خصاونه " است که وی در استعفا نامه اش نوشته است : دیگر هیچ شکی در میان نیست که نمی توان کشور را با وجود حکومت قدرتمند سایه که ازسوی دربار و سازمان امنیت هدایت می شوند ،اداره نمود.  

بنابراین همه باید از ماجرای استعفای " خصاونه" اطلاع یافته باشند که " نیروهای عملکرد معکوس " هیچگاه با روند اصلاحات موافقت نخواهند کرد . چون این نیروها واقعیت بحران وخطر گسترده آن و آینده تاریک کشور را درک نمی کنند. در حقیقت این نیروها هیچگونه احساساتی ندارند بلکه تنها پایبند به " منافع خود" می باشند که البته همواره بزیان قوت لایموت مردم بوده است. این نیروها باید بپذیرند که هیچ راهی جز تسلیم در برابر اصلاحات ندارند.. در غیر این صورت فاجعه اتفاق خواهد افتاد . البته این رویداد صورت نخواهد گرفت مگر با به صحنه آمدن تمامی گروههای مردم به گونه ای که تمامی جنبه های اجتماعی جامعه را در بر بگیرد که تاکنون همچنان پنهان مانده است .. البته این تحول با آغاز روند افزایش بهای سوخت نمایان گردید .. وبنظر می رسد در آینده با افزایش بحران معیشتی مردم ، ادامه یابد.  

****

وقت کشی تنها سنگری است که رژیم در برابر خشم مردمی که کم کم در حال نشانه روی بسوی کاخ سلطنتی است ، در پشت آن موضعگیری نموده است ، چون حکومتها اختیاری از خود ندارند وهمواره اجرا کننده دستورات دربار می باشند. نظام هیچ برنامه ای برای رویاروئی با قیامهای منطقه ای ندارد مگر این عملکرد که شاید یک تاکتیک موقتی بشمار آید اما نمی تواند یک راهبرد برای دولتی در این روزگاران باشد که ثابت گشته همواره در حال تغییر وتحول است.  

به انتظار نشستن روشن شدن پیامد تندباد سوریه و آشوبهای مصر، نمی تواند یک عملکرد سیاسی باشد وتنها می توان آنرا فرار از رویاروئی با واقعیتهایی دانست که امروزه باید بدان پرداخت ونه فردا. پیامد تحولات سوریه یا مصرنمی تواند به اوضاع سیاسی همسو با رژیم اردن ارتباط داشته باشد حتى اگر اسلامگرایان در این دو کشور در قدرت باشند . تحولات در این دوکشور هیچگاه سرنوشت منطقه را به عقب نخواهد کشاند وشاید تنها انگیزه ومشوق مردم اردن باشد.    

در صورت در قدرت ماندن اخوان المسلمین در مصر وبقدرت رسیدن آنها در سوریه هیچگاه این روند نمی تواند بمعنی ادامه روند کنونی در اردن باشد. البته تحولات هرچه که باشد بر اوضاع اردن تأثیر خواهد گذارد و رژیم بناچار در برابر مسائلی قرار خواهد گرفت که همواره از آنها گریزان بوده.. اما بنظر می رسد دوران دست زدن به اصلاحات دیگر گذشته است.   

****

باز می گردم به اظهارات پادشاه درباره چپگرایی او و سخنانش درباره هم پیمانی با راستگرایان برای رویاروئی با اخوان المسلمین ومی گویم که چنین اتفاقی صورت نخواهد گرفت مگر در محدوده همکاریهای گذشته . چون رژیم اردن همواره از چپگرایان کمک گرفته است و اینان در صورت ضرورت " پادشاه تر از پادشاه می گردند". همه از تسلیم چپگرایان اردن در برابر کوششهای رژیم برای همکاری با آنان اطلاع دارند . این همان چهارچوب همکاری است که چپگرایان اردن طی دیدارهایشان با پادشاه ، از وی خواستار آن شدند وگوئی چنین اظهار می دارند : برای مدت زمان طولانی علیه ما با اخوان المسلمین همکاری نمودید واکنون آنان علیه شما شوریده اند ، پس چرا این بار روند همکاری با ما را ازمایش نمی کنید؟     

البته اینان که چنین همکاری را پیشنهاد می کنند ، هیچ طرح وعملکردی را در اختیار ندارند تا آنرا به اجرا درآورند مگر چیرگی در سخن و از حمایت افکار عمومی بی بهره هستند و نمی توانند کوچکترین تحولی را در نظام حکومتی اردن بوجود آورند وتنها دستاورد آنها یک یا دو وزارتخانه تو خالی در یک حکومت تو خالی است.

این دو گروه فرصت طلب یعنی چپگرایان و اخوان المسلمین همچنان در انتظار سرنوشت اوضاع و تحولات مصر و سوریه هستند و رژیم همچنان به کوششهایش برای فرار به جلو ادامه می دهد... اما تا چه هنگام؟

 ترجمه: محمد ماجد نجار

منبع: خبرآنلاین عربی

49261

کد خبر 266111

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 4 =