قلبم از شعر و غزلها خالی است
بسکه وضع پول جیبم عالی است!
شاعری هم این زمانه کار نیست
بهترین شغل جهان رمالی است
حال من بس حالیا بگرفته است
نه مرا شوری دگر نه حالی است
گویدم یاری که شعرت بی صفاست
نه در آن ابرو و لب نه خالی است
گویمش ابرو و لب را کن رها
حال آن دارد که اورا مالی است
در خیال و در توهم ساکنیم
روز و ماه و هفته ها و سالی است
ما به فکر شعر و ابیات و غزل
او به فکر پول و ارز و قالی است
من ز سرمای هوا یخ کرده ام
نه کلاهی بر سرم نه شالی است
تا به کی باشد زبان در کار حکم
بهترین خصلت همانا لالی است
6060
نظر شما